نگرانی عباس بن عبدالمطلب از خبر مرگ پیامبر
س:نگرانی عباس بن عبدالمطلب از خبر مرگ رسول خدا چگونه برطرف شد؟
ج: حجاج بن علاط می گوید پس از منتشر كردن شكست رسول خدا از واقعه خيبر، عباس بن عبدالمطلب را ديدم كه از شنيدن اين خبر نگران است ، به او گفتم : مى توانى گفته ام نهفته دارى ؟ گفت : آرى . گفتم تا سه روز گفتار مرا نهفته دار، چون مى ترسم قريش مرا تعقيب كنند و به دام افكنند، بعد از سه روز هر چه مى خواهى بگو. گفت : بسيار خوب . سپس به وى گفتم : به خدا قسم برادرزاده ات (يعنى : رسول خدا) را در حالى گذاشتم كه با دختر پادشاه يهوديان صفيه عروسى كرده و خيبر را با اموال و اندوخته هاى فراوان گرفته است ، اما اين خبر دا نهفته دار و بدان كه من مسلمان شده ام و اكنون براى جمع آورى مطالبات خود به مكه آمده ام .
عباس پس از سه روز، جامه اى فاخر پوشيد و خود را خوشبو كرد و از خانه بيرون آمد و پس از طواف ، ديد كه مردان قريش هنوز سرگرم نيرنگ حجاج اند. هنگامى كه عباس را ديدند به او گفتند: به خدا قسم كه در مقابل مصيبتى پر سوز و گداز خود را به شكيبايى زده اى ! عباس گفت : نه به خدا، چنان نيست كه شما پنداشته ايد، محمد خيبر را گرفت و با دختر پادشاه آن سرزمين عروسى كرد. گفتند: اين خبر را چه كسى براى تو آورده است ؟ گفت : همان كسى كه آن خبر را براى شما آورد. گفتند: افسوس كه از دست ما در رفت .