هم بستگی جابربن عبدلله با خاندان رسالت
س:هم بستگی جابربن عبدلله با خاندان رسالت چگونه بود؟
ج: درميان ياران پيامبر، جابر جزگروه معدودى است كه در ميان شيعه شهرت و محبوبيت خاصى دارند. در افكار عمومى، چهره شناخته شده اى به شمار مى روند، علت اين امر، ارتباط و پيوند معنوى عميق جابر با خاندان رسالت است زيرا جابرهمواره دركنار خاندان رسالت بوده ودرشرايط حساس و دشوار، علاقه عميق خود را به اين خاندان به ثبوت رسانيده است.
امام صادق(ع) ضمن حديث مفصلى فرمود: جابر نسبت به ما خاندان پيامبر(ص) وفاداروصميمى بود(22)
جابرپس ازرحلت پيامبر(ص) پيوسته در كنار خاندان رسالت بود ودرجريان مبارزه اميرمؤمنان(ع) باسركشى هاى معاويه، دركنار آن حضرت قرار داشت ودرجنگ صفين جز ياران على(ع) بود(23) علاوه برهمه اينها، آمدن جابر به زيارت امام حسين(ع) در كربلا شخصيت جاويدى به او بخشيده است كه تا زمانى كه نام سرور شهيدان حسين بن على(ع) زنده است، نام جابر نيزدر پرتو آن جلوه گراست، وهمين امر باعث شده است كه نام جابردر بسيارى از محافل و مجالس دينى، همراه نام امام حسين(ع) برده شود)
براى آنكه ارادت خاص جابر به خاندان پيامبر(ص) بهتر روشن گردد، بى مناسب نيست حديثى را كه در «تفسير نور الثقلين» امده در اينجا نقل كنيم:
پيشواى ششم حضرت صادق(ع) فرمود: هنگامى كه آيه: «قل لا اسئكم عليه اجراً الا الموده فى القربى»(24) نازل شد، پيامبر(ص) در ميان مسلمانان به پا خاست و فرمود:
«مردم! خداوند حقى براى من برعهده شما نهاده است، آيا حق مرا ادا خواهيد كرد؟»
كسى پاسخ نداد، آن روز گذشت.
فردا باز پيامبر(ص) مثل روز گذشته به پاخاست و گفتار روز گذشته را تكرار فرمود و باز كسى پاسخ نداد.
روز سوم نيز اين جريان تكرار شد، و چون كسى پاسخ نداد، پيامبر اسلام(ص) فرمود: حقى كه گفتم، نه طلا و نقره است و نه غذا و آب. در اين هنگام مردم پرسيدند: حقى كه فرموديد كدام است؟
فرمود: خداوند اين آيه را بر من نازل فرمود:
«قل لااسئلكم عليه اجراً الاالموده فى القربى»
مسلمانان عرض كردند: اگر حقى كه به گردن ما دارى، اين (دوستى با خاندان شما) است، اشكال ندارد، پذيرفتيم.
پيشواى ششم(ع) (به اينجا كه رسيد) فرمود:
جز هفت نفر كسى به مفاد اين آيه وفادار نشد، و آنان عبارتند از: سلمان – ابوذر – عمار – مقداد – جابربن عبدلله انصارى – يك نفر غلام آزاد شده پيامبر(ص) بنام «ثبت»(25) زيد بن ارقم(26).
آرى جابردرعمل به مضمون اين آيه وفادار بود ودردفاع ازخاندان پيامبر(ص) و بيان فضيلت آنان، از هيچ كوششى فروگذار نمى كرد.
«ابوزبير» مى گويد:
جابر به عصا تكيه مى كرد و در كوچه ها و مجالس انصار مى گشت و مى گفت: على بهترين انسانهاست، هر كس اين مطلب را انكار كند حق كشى كرده است. آنگاه مى گفت:
اى گروه انصار! فرزندان خود را با مهر على تربيت كنيد…(27)
باز «ابوزبير» مى گويد:
از جابرپرسيدم: على چكونه شخصى بود؟ او ابروان خود را كه روى چشمانش افتاده بود، بالا كشيد و گفت: «على بهترين افراد بشر در روى زمين بود، ما، در زمان رسول خدا، منافقان را از طريق عداوت با على(ع) مى شناختيم»(28)
از جابر در مورد جنگ و مخالفت با على(ع) پرسيدند، وى پاسخ داد: در حرمت جنگ با على، جز كافران كسى شك نمى كند(29) جابراز نخستين كسانى بود كه پس از رحلت پيامبر اسلام(ص) به على(ع) پيوستند ودرپيمان خود با او وفادار و صميمى ماندند(30) البته گرايش جابر به سوى اميرمؤمنان(ع) بى جهت نبود زيرا او خود يكى از راويان حديث معروف «غدير»(31) و نيز حديث مشهور «منزلت» است كه در كتابهاى مختلف سنى و شيعه از طريق مختلف نقل شده است.
ترجمه حديث منزلت چنين است:
جابر مى گويد: پيامبر اسلام(ص) به على(ع) فرمود: آيا نمى خواهى نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى، جز اينكه پيامبری بعد ازمن نخواهد بود؟(32)
پيشواى ششم (ع)فرمود:
بعد ازشهادت امام حسين(ع) مردم از خاندان پيامبر(ص) روى برتافتند جز «ابوخالد كابلى» «يحيى بن ام طويل»، جبيربن مطعم»، و «جابر بن عبدالله انصارى »(33).
جابر مى گويد: روزى به حضور پيامبر(ص) شرفياب شده عرض كردم: وصى و جانشين شما چه كسى است؟
پيامبر(ص) قدرى سكوت كرد و پاسخ مرا نداد. سپس فرمود:
آيا پاسخ سؤال تو را بدهم ؟
عرض كردم: بلى، ولى چون سكوت كرديد، خيال كردم از پرسش من ناراحت شديد
فرمود، ناراحت نشدم، بلكه منتظر فرمان الهى در اين زمينه بودم، اينك جبرئيل نازل شد و گفت: اى محمد(ص)! پرودگارت مى گويد: على بن ابى طالب(ص) وصى و جانشين تو در ميان خاندان و امت تو است، او پرچمدارتو در روز رستاخيز خواهد بود…(34)