وفات حضرت موسی و قبر ایشان
س: در مورد کیفیت ارتحال حضرت موسی کلیم و اینکه قبر آن نبی مکرم در کجاست اگر ممکن است با استفاده از منابع اهل یهود و اسلام نیز توضیح بفرمایید
ج : نام مبارک این پیامبر اولیالعزم الهی، “موسی” میباشد و نام پدر و اجدادش تا حضرت ابراهیم علیهالسلام، به ترتیب: “عمران، پسر یصهر، پسر قاهث، پسر لوی (لاوی)، پس یعقوب، پسر اسحاق و پسر ابراهیم علیهمالسلام – و نام مادر ایشان نیز «یوکابد» است. وی در زمان سلطنت “رامسیس دوم” به دنیا آمد، تاریخ بعث آن نبی بزرگوار به 500 سال پس از حضرت ابراهیم علیهالسلام میرسد و در زمان پسر رامسیس دوم، که “منفتاح” نام داشت و او را به “فرعون” میشناسیم، مأمور به دعوت او و سپس از میان برداشتن او گردید. همان فرعونی که در دریا (رود نیل) غرق شد.
در مورد طول عمر ایشان، اقوال متفاوت است، از 123 سال تا 240 سال گفتهاند. اما ظاهراً 240 سال موثقتر یا دست کم مشهورتر است.
صندوق – تابوت:
حضرت موسی علیهالسلام، در روزهای آخر عمر خود، الواح مقدّس تورات، كتاب آسمانی را به انضمام زره خود و یادگارهای دیگر از رسالتش، در میان صندوقی نهاد و آن را به وصی خود “یوشع بن نون” سپرد. مشهور است این همان صندوقی است که مادرش او را به امر خدا در آن نهاد و به دریا سپرد. در قرآن کریم نیز به این صندوق عظیمالشأن، به عنوان دلیل وصایت “یوشع بن نون” و تعیین “طالوت” برای خلافت از سوی خداوند منّان تصریح شده است، چنان چه میفرماید:
«وَقَالَ لَهُمْ نِبِیهُمْ إِنَّ آیةَ مُلْكِهِ أَن یأْتِیكُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَكِینَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِیةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (البقره، 248)
ترجمه: و پیامبرشان (یوشع) به آنها گفت: همانا نشانه فرمانروایى او این است كه آن تابوت (صندوق عهدى كه موسى را در داخل آن به آب افكنده بودند) نزد شما بیاید كه در آن آرامش دلى از جانب پروردگارتان (براى شما) ست و بازماندهاى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون به جاى نهادهاند (از قبیل عصا و زره و نعلین موسى و الواحى از تورات و عمامه هارون) كه آن را فرشتگان حمل مىكنند. البته در آن نشانهاى است (از صدق حاكمیت طالوت) براى شما اگر اهل ایمان باشید.
رحلت:
از مجموع روایات موثق و اقوال تاریخی چنین بر میآید که روزی عزرائیل نزد او آمد و گفت: «سلام بر تو ای هم سخن خدا (کلیمالله)»
موسی علیه السلام پس از پاسخ سلام پرسید: تو كیستی؟
گفت: من فرشته مرگ هستم .
موسی: برای چه به اینجا آمدهای؟
عزرائیل: آمدهام تا روحت را قبض كنم.
موسی: روحم را از كجای بدنم خارج میسازی؟
عزرائیل: از دهانت.
موسی: چرا از دهانم، با اینكه من با همین دهانم با خدا گفتگو كردهام؟
عزرائیل: از دستهایت.
موسی: چرا از دستهایم، با اینكه تورات را با این دستهایم گرفتهام؟
عزرائیل: از پاهایت.
موسی: چرا از پاهایم، با اینكه با همین پاهایم به كوه طور (برای مناجات) رفتهام؟
عزرائیل: از چشمهایت.
موسی: چرا از چشمهایم، با اینكه همواره چشمهایم را به سوی امید پروردگار كشیدهام؟
عزرائیل: از گوشهایت.
موسی: چرا از گوشهایم، با اینكه سخن خداوند متعال را با گوشهایم شنیدهام.
خداوند به عزرائیل وحی كرد: «روح موسی ـ علیه السلام ـ را قبض نكن تا هروقت كه خودش بخواهد.» (این گفتگو حاکی از عبودیت محض ظاهری و باطنی آن حضرت میباشد).
عزرائیل از آنجا رفت، و موسی علیه السلام سالها دیگری زندگی كرد تا اینكه: روزی «یوشع بن نون» را طلبید و وصیتهای خود را به او نمود، سپس به تنهایی به سوی كوه طور رفت.
در آنجا مردی را دید که مشغول كندن قبر است، نزد او رفت و گفت: «آیا میخواهی تو را كمك كنم؟» او گفت: آری، موسی او را كمك كرد.
وقتی كه كار كندن قبر تمام شد، موسی علیه السلام وارد قبر گردید و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه لَحَد قبر، درست است یا نه؟ در همان لحظه خداوند پرده را از جلو چشم او برداشت، موسی علیه السلام مقام خود در بهشت را دید (تا به مرگ خود راضی، خشنود و راغب شود).
پس او عرض كرد: «خدایا روحم را به سویت ببر.» هماندم عزرائیل روح او را قبض كرد، و همان قبر را مرقد موسی علیه السلام قرار داد، و آن قبر را پوشانید؛ و آن مرد قبر كن، عزرائیل بود كه به آن صورت درآمده بود.
در این وقت منادی حق در آسمان، با صدای بلند گفت:
«مات موسی كَلِیمُ اللهِ، فَاَی نَفْسٍ لا تَمُوتُ؛ موسی كلیم خدا مرد، چه كسی است كه نمیمیرد؟» (بحارالانوار، ج 13، ص 365 و 366)
شیخ طوسى (رحمة الله علیه)، در کتاب تهذیب آورده است: رحلت موسى در شب بیست و یکم ماه رمضان اتفاق افتاد، چنان که حضرت عیسى را نیز در همان شب به آسمان بردند. در روایتى که صدوق نقل کرده، مرگ یوشع بن نون وصى حضرت موسى نیز در همان شب اتفاق افتاد.
قبر حضرت موسی علیهالسلام:
در مورد محل دقیق قبر نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. طبق برخی از روايات، قبر حضرت موسی عليه السلام در كوه طور (واقع در نجف اشرف، يا سرزمين سينا) میباشد.
قوم حضرت موسی علیهالسلام (بنی اسرائیل)، در زمان حیاتش نیز وقعی برای او قائل نبودند، چنان چه به رغم مشاهدهی انواع معجزات تا غرق شدن فرعون، بارها مرتد و حتی گوسالهپرست شدند و بسیار او را آزار میدادند. از این رو در کهولت سن، توجه خاصی به او نداشتند و (طبق روایات) حتی بسیاری او را نمیشناختند، پس برای رحلت و قبر او نیز اهمیت چندانی قائل نشدند که به صورت موثق در تاریخ ثبت گردد. از این در منابع یهود، قبر ایشان نامشخص بیان گردیده است.
اما بر پايه برخی روايات ما حضرت موسى در «تيه» وفات كرده است. (بحارالانوار، ج 3، ص 363 به بعد، ح 1 و 8 و 18).
«تيه» بيابانى بى آب و علفى است كه در داخل شبه جزيره سينا واقع است و جغرافى دانان عرب آن را صحراى بنى اسرائيل مىنامند (المنجد، بخش اعلام، حرف ت).
طبق روایات، از پيامبر اسلام پرسيدند: قبر حضرت موسى در كجاست؟ فرمود: در كنار جاده اصلى و تل قرمز رنگ (بحار، ج 13، ص 663). در آن زمان در صحراى «تيه»، جاده اصلى و تل قرمز رنگ مشخص بود و مردم آن را مىشناختند.
پس براساس اين روايت، قبر حضرت موسى در شام است (البته منظور محدودهی امروزی سوریه نیست).
*- در پاورقى ص 133 كتاب داستان پيامبران، آمده است كه محل دفن حضرت موسى در شش فرسخى بيت المقدس است و اين را از كتاب “منتخب التواريخ” نقل كرده است و از كتاب تقويم التواريخ نقل كرده كه قبر حضرت موسى ( ع ) در بيابان «تيه» است.
سایر کتب معتبر تاریخی چون كتاب «تاريخ انبيا، عمادزاده، ج 2، ص »567 و «تاريخ انبيا، رسولى محلاتى، ص 480» و … نیز وفات حضرت موسى علیهالسلام را در تيه آوردهاند؛ و چون ملائک او را دفن کردند، محل دفن همان محل ارتحال ایشان میباشد. بنابراين به طور دقيق نمىتوان گفت كه قبر حضرت موسى در كجاست، اما کثرت اقوال چنین است که بیان شد.