ویژگیهای دوست خوب
چگونه میتوانیم دوستان خوب را شناسایی کنیم؟
در پاسخ به اين سؤال مهم، ابتدا به نعمت دوست خوب و سپس به ويژه گى هاى آن خواهيم پرداخت.
دوست خوب يا خويشاوند اكتسابى!
سخن را با كلامى از امير المؤمنين على (ع) آغاز مىنماييم، آن حضرت فرمود: دوستى خويشاوندى است اكتسابى (المودة، قرابة مستفادة) ميزانالحكمة، باب 89، حديث 3037
يك دوست خوب همدم تنهايىهاى انسان، شريك غمها و شادىها، بازوى يارىرسان به هنگام نياز، تكيهگاه انسان در مشكلات و مشاور خيرخواه در لحظات ترديد و ابهام است.
بعضى از مردم به خاطر خصلتهاى خودخواهانه، توقعات بالا، تنگنظرى، سختگيرى و يا دلايل ديگر، نمىتوانند دوستى براى خود برگزينند و از تنهايى درآيند، اين گروه به تعبير امير مؤمنان على (ع) عاجزترين مردم هستند. عدهاى هم دوستانى را كه با زحمت بسيار فراهم نمودهاند، به اندك آزارى از دست مىدهند، ايشان از گروه اول نيز عاجزترند نهجالبلاغه، حكمت 12 (أعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان و أعجز منه من ضيّع من ظفر به منهم).
سعدى عليه الرحمه گفته است : «دوستى كه به عمرى فراچنگ آرند، نشايد كه به يك دم بيازارند».
چه وحشتآور است كه انسان در زندگى هيچ دوست و انيسى نداشته باشد، ولى از آن وحشتناكتر، داشتن دوستان بد و شرور است. اغلب انحرافات و ناهنجارىهاى رفتارى و اخلاقى جوانان در اثر همنشينى با دوستان بد ايجاد مىشود. على (ع) در كلام حكيمانهاى فرمود: وحشتناكترين امور، همنشين بد است (اوحش الوحشة، قرين السوء) بحارالانوار، ج 77، ص 137
رسول خدا (ص) نيز فرموده است: تنهايى بهتر از دوست بداست (الوحدة، خير من قرين السوء) همان، ص 173
ويژهگى شخصيتى دوست خوب:
خوشبختانه در روايات اسلامى به اين بخش از مباحث دوستى توجه خاصى شده، به طورى كه در اين زمينه روايات فراوانى از خاندان وحى (ع) در دسترس است. ما با دستهبندى اين خصوصيات، سعى مىكنيم هر يك از ويژگىها را به اختصار توضيح دهيم.
1) عقل:
عقل پايه و اساس انسانيت، حجت باطنى خداوند، وسيله فهم و دريافت معارف بنيادين و ابزار تنظيمكننده برنامه زندگى است.
اين محبوبترين و والاترين آفريده الهى، هم سرآغاز علوم روشنگر بشرى و هم سرمنشاء اعمال نيكوى انسان است.
عقل فوايد بىشمارى براى انسان دارد، تا جايى كه گفتهاند: دشمن عاقل به از نادان دوست! جلوههاى حكمت، ص 412 (عدو عاقل خير من صديق احمق)
شخص عاقل نه تنها در هيچكارى درمانده نميشود، بلكه به هنگام روبروشدن با مشكلات، چارهاى مىانديشد. اين خصوصيت سبب ميشود كه دوستان او نيز از اين موهبت الهى بهرهمند شوند و به وسيله همنشينى با او در حقيقت همنشين خرد گردند.
آن كس كه همنشين خرد شد ز هر نسيم چون پر كاه بىسر و سامان نمىشود
در روايتهاى اسلامى از طرفى بر همنشينى با خردمندان سفارش شده و از طرف ديگر از مصاحبت و دوستى با مردم بىخرد پرهيز داده شده است. مولى على (ع) در روايتى تربيتى اين تقابل را به خوبى بيان نموده و فرموده است: فساد اخلاق در معاشرت با بىخردان و صلاح اخلاق در همنشينى با خردمندان است (فساد الاخلاق، معاشرةالسفهاء و صلاح الاخلاق، معاشرةالعقلاء) بحارالانوار، ج 1، ص 160
2) دانش و آگاهى:
هر كمال و خوبى كه در عالم و آدم يافت مىشود، از دانش و آگاهى برخاسته و هر نقص و بدى، از جهل و بىخبرى نشأت گرفته است.
در فضيلت دانش همين بس كه مولاى پرهيزكاران فرمود: دانش و آگاهى، ريشه تمامى نيكىها و خيرها است و جهل و بىخبرى ريشه تمامى بدىها و شرها! (العلم اصل كل خير)، (الجهل اصل كل شر) غررالحكم، حديث 17 و 1069
بر اين اساس، ارزش ايشان به مقدار آگاهى او بستگى دارد. رسول خدا (ص) فرمود: ارزشمندترين انسانها، عالمترين آنها و بىارزشترين آدمها، جاهلترين ايشانند بحارالانوار، ج 1، ص 164
از آنجا كه دانش قابل سرايت و اشاعه به ديگران است و نيز همنشينى و مصاحبت با علما، فوايد علمى و عملى فراوانى را به ارمغان مىآورد، چه نيكو است كه آدمى با دانشمندان نشست و برخاست نمايد.
به تجربه ثابت شده كسانى كه با دانشمندان پيوند مودّت و دوستى برقرار كردهاند، در مقايسه با ساير مردم، از برترى و امتيازهاى بيشترى برخوردارند.
دوستى با دانشمندان و حكيمان، مايه بهروزى انسان در دنيا و وسيله سعادت و نجات او در آخرت است. از لقمان حكيم نقل شده است: آن كه با دانشمندان مجالست كند، سود برد. و هم از اوست كه به فرزندش فرمود: فرزندم با دانشمندان بنشين و زانو به زانوى ايشان بزن، زيرا خداوند دلها را به نور حكمت زنده مىكند چنانكه زمين مرده را با ريزش باران زنده مىسازد. بحارالانوار، ج 4، ص 204 (جالس العلماء و… فان الله يحى القلوب بنور الحكمة كما يحيى الارض بوابل الماء)
امير بيان على (ع) در بيانى حكمتآموز فرموده است: با دانشمندان بنشين (كه) علمت افزون، ادبت نيكو، نفست پاكيزه خواهد شد غررالحكم، حديث 9791
به همان مقدار كه دوستى با اهل دانش و آگاهى، سودمند است، رفاقت و همنشينى با جاهلان و نابخردان، مضرّ و زيانآور شمرده شده است تا جايى كه شيخ اجل سعدى سروده است:
دوستى با مردم دانا نكوست دشمن دانا به از نادان دوست
دشمن دانا بلندت مى كند بر زمينت مى زند نادان دوست
3) ايمان
ايمان همان باور و اعتقاد قلبى همراه با دوستى و اعتماد و اطمينان است كه شوق به سوى عمل را در انسان ايجاد مىكند. اين مفهوم كه از امن گرفته مىشود، با امنيت و امان همخانواده و سازگار است. ايمان سرچشمه و زيربناى امنيت و آرامش زندگى است نگا: مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج 2، ص 32
اينك در جريان زندگى هدفمند دنيايى، آيا مىتوان با كسى كه به خدا و روز رستاخيز ايمان ندارد، دوست شد؟ آيا مىتوان به چنين شخصى اطمينان كرد؟ آيا ممكن است از چنين كسى انتظار صداقت و وفادارى داشت؟ الگوى راستين ما، آن كه پيامبر به او لقب امير مؤمنان داد، تنها شخص مؤمن را شايسته دوستى با مؤمن معرفى نموده است: مؤمن برادر مؤمن است زيرا با او تقلب نمىكند، از او عيب نمىگيرد و از ياريش سربازنمىزند (المؤمن اخو المؤمن، فلايغشه، و لايعيبه و لايدع نصرته) جلوههاى حكمت، ص 77
ويژهگى ايمان در انتخاب دوست بسيار مهم است، زيرا با برقرارى رابطه دوستى، ايمان و ديانت هر فرد، تحت تاثير اين رابطه قرار مىگيرد.
ارمغانآور ايمان، فخر عالم و آدم محمد مصطفى (ص) در اينباره سخن نهايى و راهكار منطقى را ارائه نموده است: هر كس به دين دوست خود است، پس بينديش كه با چه كسى دوستى مىنمايى! (المرء على دين خليله، فلينظر احدكم من تخالل) بحارالانوار، ج 74، ص 192
4) تقوى و نيكوكارى:
تقوى كه همان التزام عملى به بايدها و نبايدهاى دين است، دليل ايمان، راه نجات، ملاك سعادت، ريشه و اساس همه خوبىها و سرآمد فضايل انسانى است.
دوستى با اهل تقوى چند ويژگى مهم در بر دارد:
اول: مطمئن و پايدار است؛ از آنجا كه ذات پاك خداوندى ازلى و ابدى است، آنچه مربوط و منسوب به او باشد نيز ماندنى خواهد بود و دوستى اهل تقوا از آن جهت كه به انگيزه الهى بنيان نهاده مىشود، از ويژگى ثبات، پايدارى و اطمينان برخوردار است.
دوم: سبب آراستهشدن به اين فضيلت بزرگ مىشود.
همنشين باش با نكوكاران مرد نيكو به همنشين باشد
سيف فرغانى
قرآن كريم مؤمنان را رهنمود مىدهد كه با پرهيزكاران دوستى كنند و از دوستى با گنهكاران و اهل دنيا بپرهيزند، زيرا تنها دوستى پرهيزكاران نافع است و دوستى با غير ايشان در نهايت تبديل به دشمنى خواهد شد الاخلاء يومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقين – سوره زخرف، آيه 67
امير بيان و پيشگام خوبان، على (ع) نيز در كلامى جامع فرموده است: تمام خير دنيا و آخرت در دوستى با خوبان و تمام شر دنيا و آخرت در دوستى با بدان است بحارالانوار، ج 74، ص 178 (جمع خير الدنيا و الاخرة فى… مصادقة الاخيار و جمع الشر فى… مواخاة الاشرار)
نار خندان باغ را خندان كند صحبت نيكانت از نيكان كند
5) خلق و خوى كريمانه
اخلاق جمع خلق، مجموع صفات و ملكاتى كه زيربناى اصلى شخصيت آدمى را بنا نهاده، به ساختار باطنى انسان شكل مىدهد. ارزشهاى اخلاقى آنقدر در زندگى انسان اهميّت دارد كه پيامآور محبت و دوستى، حضرت محمد (ص) فرمود: من به خاطر بسط و گسترش اخلاق كريمانه فرستاده شدهام (انى بعثت لاتمم مكارم الاخلاق)
شايد مهمترين و شيرينترين ويژگى يك دوست خوب، اخلاق كريمانه باشد. چه سعادتمند است كسى كه با بزرگواران و صاحبان كرامتهاى اخلاقى معاشرت دارد و چه نگونبخت است آن كه با سفلگان و صاحبان خوهاى زشت، روزگار مىگذراند! همان، ج 74، ص 185 – رسول گرامى اسلام فرمود: سعادتمندترين مردم كسى است كه با بزرگواران همنشينى دارد. (اسعد الناس من خالط كرام الناس)
كامل نشوى تو با قرين ناقص ناقص مانى ز همنشين ناقص
6) زهد و پارسايى:
زهد از برجستهترين و نادرترين سجاياى اخلاقى است كه اگر فردى به آن متصف باشد، مىتواند شايستهترين و برترين دوستان انسان تلقى شود.
زهد بىرغبتى به مظاهر دنيوى است و زاهد از آن رو كه يقين دارد آخرت باقى و دنيا فانى است و آخرت در گرو عمل معنوى انسان است، اعتنايى به جلوهها و جذبههاى دنيا نمىكند.
يك دوست زاهد و پارسا دل به دنيا ندارد، نه اسير ثروت است و نه دلباخته قدرت، اگرچه هم ثروتمند باشد و هم قدرتمند، تعقلى به دنيا ندارد، آزاده و اهل يقين است. براى تحصيل رضايت حق و رسيدن به قرب الهى تلاش مىكند، دلبسته به خدا و رسته از قيد دنيا است؛ بنابر اين در جهت آبادانى آخرت و سادهزيستى در دنيا كوشش مىكند.
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است