ویژگیهای یهودیان در قرآن چیست؟
برای پاسخ به این پرسش 20 ویژگی بارز یهودیان در قرآن، همراه با توضیحات مستند از تفسیر نمونه و تفسیر المیزان بیان می شود:
-
تحریف کلام الهی
یکی از ویژگیهای برجسته یهودیان، تحریف عمدی کلام الهی است. قرآن در آیه «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» (نساء: 46) این رفتار را بهصراحت محکوم میکند. طبق توضیحات، این تحریف شامل تغییر الفاظ، حذف بخشهایی از تورات و حتی تفاسیر نادرست از احکام الهی بود. هدف آنها از این تغییرات، تأمین منافع مادی و نفسانی بود.
بهعنوان مثال، در مواردی که احکام تورات در تضاد با تمایلات شخصی یا منافع جمعی آنها قرار میگرفت، آن را تغییر میدادند یا به گونهای تفسیر میکردند که به سودشان باشد (تفسیر نمونه، ج 4، ص 400). این تحریف، ریشه در کینهتوزی نسبت به پیامبر اسلام و مسلمانان داشت. آنها کلام خداوند را از زمینه اصلیاش جدا کرده و تفاسیر باطل را جایگزین آن میساختند تا مردم را گمراه کنند (تفسیر المیزان، ج 5، ص 180).
-
سختدلی
قرآن دلهای یهودیان را سختتر از سنگ توصیف کرده است: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً» (بقره: 74). این سختدلی نتیجه بیتفاوتی آنها نسبت به نعمتهای بزرگ الهی بود. آنها با دیدن معجزات متعدد همچون شکافتن دریا و نزول منّ و سلوی، همچنان از اطاعت خداوند سرپیچی میکردند و دلهایشان از هر گونه نرمی و پذیرش حق خالی بود (تفسیر نمونه، ج 1، ص 253). این صفت ناشی از تکبر و خودبرتربینی آنها بود و باعث میشد که نصیحت پیامبران و معجزات الهی کوچکترین تأثیری در آنها نگذارد (تفسیر المیزان، ج 1، ص 211).
-
نقض پیمان با خدا
یهودیان بارها پیمان خود با خدا را نقض کردند. آیه «فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ…» (مائده: 13) به این موضوع اشاره دارد. آنها در زمان پیامبران مختلف، از تعهدات الهی سرباز زدند. پرستش گوساله طلایی یکی از نمونههای بارز این رفتار بود که نشاندهنده بیاعتنایی به دستورهای الهی و پیروی از تمایلات نفسانی بود (تفسیر نمونه، ج 4، ص 376). این پیمانشکنی ناشی از ضعف ایمان و تمایل به دنیاپرستی بود. آنها دائماً به دنبال توجیه خطاهای خود و فرار از مسئولیتهای الهی بودند (تفسیر المیزان، ج 5، ص 195).
-
کینهتوزی و حسادت
قرآن میفرماید: «وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً…» (بقره: 109). این آیه حسادت یهودیان نسبت به مسلمانان را بیان میکند. آنها از اینکه پیامبری از میان عربها برخاست و مقام رسالت جهانی به مسلمانان واگذار شد، به شدت ناراحت شدند. این حسادت، آنها را واداشت که با توطئههای مختلف، سعی در گمراه کردن مسلمانان داشته باشند (تفسیر نمونه، ج 1، ص 343). این رفتار ریشه در روحیه خودبرتربینی یهودیان داشت که نمیتوانستند شاهد برتری قوم دیگری باشند و به همین دلیل، برای ایجاد فتنه و تضعیف مسلمانان تلاش میکردند (تفسیر المیزان، ج 1، ص 280).
-
قتل پیامبران
یکی از اتهامات جدی یهودیان در قرآن، قتل پیامبران است: «وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ» (بقره: 61). آنها پیامبرانی را که منافعشان را تهدید میکردند، به شهادت میرساندند. این جنایات ناشی از غرور، سرپیچی از حق و خشم نسبت به پیامبرانی بود که مردم را به اطاعت از خدا و پرهیز از ظلم دعوت میکردند (تفسیر نمونه، ج 1، ص 203). این رفتار، نشاندهنده عمق فساد اخلاقی و اجتماعی یهودیان بود که حتی از کشتن انسانهای معصوم نیز ابایی نداشتند (تفسیر المیزان، ج 1، ص 232).
-
پرستش گوساله
یهودیان در زمان غیبت حضرت موسی (ع)، به گوسالهپرستی روی آوردند. قرآن میفرماید: «وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً…» (اعراف: 148). این رفتار نشانه ضعف ایمان و تأثیر فرهنگ مشرکانه مصر بود (تفسیر نمونه، ج 6، ص 145). پرستش گوساله، نتیجه مستقیم پیروی از هوسها و بیتوجهی به اصول توحید بود. این انحراف، ناشی از ضعف در تربیت ایمانی و تأثیرپذیری از محیط مشرکانه مصر بود (تفسیر المیزان، ج 8، ص 310).
-
حرص و دنیاپرستی
یهودیان به زندگی دنیا بیش از آخرت اهمیت میدادند. قرآن در آیه «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَياةٍ» (بقره: 96) به این ویژگی اشاره کرده است. این دنیاپرستی آنها را از توجه به آخرت بازمیداشت و باعث میشد که حتی اصول اخلاقی و دینی خود را زیر پا بگذارند (تفسیر نمونه، ج 1، ص 300). حرص یهودیان به دنیا، نتیجه عدم باور واقعی به آخرت و پیامدهای اعمال بود و باعث شد آنها اصول اخلاقی و دینی را قربانی منافع مادی کنند (تفسیر المیزان، ج 1، ص 245).
-
تحریف معنای احکام الهی
یهودیان علاوه بر تغییر الفاظ تورات، معنای احکام الهی را نیز به نفع خود تفسیر میکردند. آیه «مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ…» (نساء: 46) به این عمل اشاره دارد. طبق توضیحات، آنها با تفسیر نادرست از احکام الهی، از اجرای آنها شانه خالی میکردند یا دیگران را از مسیر هدایت منحرف میساختند. این تحریف معنوی، تأثیر عمیقی در انحراف جامعه و گسترش فساد داشت (تفسیر نمونه، ج 4، ص 400). این رفتار ناشی از تمایل آنها به سلطهگری و استفاده از دین برای حفظ منافع شخصی بود که باعث شد مفاهیم اصلی احکام الهی را بیاعتبار کنند (تفسیر المیزان، ج 5، ص 182).
-
بخل در دینداری
یکی دیگر از ویژگیهای یهودیان، بخل نسبت به نعمتهای الهی و علم دینی بود. آیه «الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ…» (نساء: 37) به این صفت اشاره دارد. آنها علم الهی را که باید برای هدایت مردم به کار میرفت، پنهان میکردند. این رفتار ناشی از خودخواهی و تمایل به انحصار دانش برای برتری بر دیگران بود (تفسیر نمونه، ج 4، ص 398). این بخل نهتنها در زمینه مالی، بلکه در انتقال علم و اجرای عدالت نیز مشهود بود و نشاندهنده فساد در اخلاق دینی آنها بود (تفسیر المیزان، ج 6، ص 210).
-
سرپیچی از دستورات الهی
یهودیان بارها از اجرای دستورات الهی سرباز زدند. قرآن در آیه «وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ…» (بقره: 61) به یکی از این موارد اشاره دارد. آنها بهجای قدردانی از نعمتهای الهی مانند منّ و سلوی، به شکایت و سرپیچی پرداختند. این رفتار نشاندهنده ناسپاسی و کمتحملی آنها بود (تفسیر نمونه، ج 1، ص 203). سرپیچی آنها نشاندهنده روحیه بیتفاوتی نسبت به نعمتهای الهی و اولویت دادن به نیازهای مادی آنی بود (تفسیر المیزان، ج 1، ص 245).
-
تظاهر به ایمان
یهودیان اغلب در ظاهر خود را مؤمن نشان میدادند، اما در باطن از حق رویگردان بودند. آیه «وَإِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَإِذا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ قالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ…» (بقره: 76) این رفتار را بیان میکند. این نفاق و دورویی برای گمراه کردن مسلمانان و ایجاد شک و تردید در میان آنها انجام میشد (تفسیر نمونه، ج 1، ص 250). این رفتار ناشی از ضعف در باورهای دینی واقعی و تمایل به حفظ ظاهر برای دستیابی به منافع دنیوی بود (تفسیر المیزان، ج 1، ص 230).
-
گمراهی عمدی دیگران
یهودیان علاوه بر خود، تلاش میکردند دیگران را نیز گمراه کنند. قرآن میفرماید: «وَإِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ…» (بقره: 75). آنها با پنهان کردن حقیقت و تغییر آن، مردم را به سمت باطل سوق میدادند. این رفتار، ناشی از حسادت و خودخواهی آنها بود که نمیخواستند کسی غیر از خودشان هدایت یابد (تفسیر نمونه، ج 1، ص 247). این اقدام عمدی در گمراه کردن دیگران، نشانهای از خودخواهی و فقدان تعهد به رسالت الهی بود که در دین خود داشتند (تفسیر المیزان، ج 2، ص 150).
-
پیمانشکنی در زمان پیامبران
یهودیان نهتنها در زمان حضرت موسی (ع)، بلکه در زمان پیامبران دیگر نیز بارها پیمان خود با خداوند را شکستند. آیه «وَإِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ…» (بقره: 63) به این موضوع اشاره دارد. این پیمانشکنیها اغلب با توطئه علیه پیامبران همراه بود و باعث میشد که هدایت الهی در میان آنها متوقف شود (تفسیر نمونه، ج 1، ص 180). پیمانشکنی مکرر آنها نشاندهنده ناپایداری اخلاقی و ضعف در تعهد به اصول توحیدی بود (تفسیر المیزان، ج 2، ص 120).
-
سوءاستفاده از دین
یهودیان از دین و احکام الهی برای منافع شخصی و دنیوی خود بهرهبرداری میکردند. آیه «وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً…» (بقره: 41) به این رفتار اشاره دارد. آنها با تغییر و تحریف احکام یا فروش آیات الهی، سعی داشتند از موقعیت خود برای کسب ثروت و قدرت سوءاستفاده کنند (تفسیر نمونه، ج 1، ص 145). این سوءاستفاده، نتیجه دنیاپرستی افراطی و بیاعتنایی به اصول عدالت و اخلاص در دین بود (تفسیر المیزان، ج 2، ص 140). 15. ریاکاری در عبادت
یهودیان عبادات و اعمال دینی خود را برای خودنمایی و جلب توجه دیگران انجام میدادند. قرآن در آیه «وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ…» (آلعمران: 75) به این مسئله اشاره دارد. این رفتار ناشی از دورویی و عدم اخلاص در اعمال دینی بود. آنها بهجای انجام عبادات برای قرب الهی، از آنها بهعنوان ابزاری برای فریب مردم استفاده میکردند (تفسیر نمونه، ج 2، ص 210). این ریاکاری ناشی از تمایل به حفظ موقعیت اجتماعی و بهرهگیری از دین برای منافع شخصی بود که باعث فساد در دینداری آنان شد (تفسیر المیزان، ج 3، ص 120).
-
آرزوهای بیپایه و ادعاهای پوچ
یهودیان به اشتباه باور داشتند که تنها قوم برگزیده خدا هستند و به همین دلیل، از عذاب الهی در امان خواهند بود. قرآن این ادعای بیاساس را چنین بیان میکند: «وَقالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَعْدُودَةً…» (بقره: 80). این باور نادرست، باعث غفلت آنها از عمل به احکام الهی و ادامه سرپیچیهایشان شد. این تفکر، نشانهای از غرور و توهم برتری آنان بود (تفسیر نمونه، ج 1، ص 269). این ادعاهای پوچ ریشه در انکار واقعیات و تمایل به توجیه انحرافات اخلاقی و دینی داشت (تفسیر المیزان، ج 1، ص 230).
-
فساد در زمین
یهودیان بارها در زمین فساد کرده و با توطئههای خود باعث نابسامانیهای اجتماعی شدند. آیه «وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً…» (مائده: 64) به این ویژگی اشاره دارد. فساد یهودیان شامل تضعیف عدالت، ایجاد اختلاف میان مردم و حتی توطئههای سیاسی و اقتصادی بود که به نفع منافع شخصی آنها تمام میشد (تفسیر نمونه، ج 5، ص 200). این فساد ناشی از حرص آنها به قدرت و ثروت و بیتوجهی به عواقب اجتماعی و اخلاقی اعمالشان بود (تفسیر المیزان، ج 6، ص 145).
-
تهمت به خدا و پیامبران
یهودیان به خداوند و پیامبران الهی نسبتهای دروغین میدادند. قرآن در آیه «وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلى مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظِيماً» (نساء: 156) به این مسئله اشاره دارد. آنها برای توجیه رفتارهای خود، حتی به شخصیتهای معصوم مانند حضرت مریم (س) تهمت زدند. این رفتار، نشاندهنده عمق انحراف فکری و اخلاقی آنها بود (تفسیر نمونه، ج 4، ص 330). این تهمتها ابزار یهودیان برای انحراف مردم و تضعیف جایگاه معنوی شخصیتهای الهی بود (تفسیر المیزان، ج 5، ص 180).
-
دوگانگی در رفتار
یهودیان اغلب در رفتار و اعتقادات خود دچار تناقض بودند. قرآن در آیه «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها…» (جمعه: 5) این ویژگی را بیان میکند. آنها علیرغم دریافت کتاب آسمانی، به دستورات آن عمل نمیکردند و صرفاً به ظاهر دین پایبند بودند. این دوگانگی، دلیل اصلی سقوط اخلاقی و اجتماعی آنها بود (تفسیر نمونه، ج 7، ص 298). این تناقضات رفتاری ناشی از انحراف در نیت و بیاعتنایی به حقیقت دین بود (تفسیر المیزان، ج 9، ص 310).
-
پرستش قدرت و ثروت
یهودیان بهشدت به قدرت و ثروت علاقه داشتند و از هر وسیلهای برای به دست آوردن آن استفاده میکردند. قرآن در آیه «وَأَخْذِهِمُ الرِّبا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ…» (نساء: 161) به این ویژگی اشاره دارد. آنها با وجود ممنوعیت صریح رباخواری در تورات، این عمل را بهطور گسترده انجام میدادند و به ظلم اقتصادی روی میآوردند. این رفتار نشاندهنده دنیاپرستی افراطی آنها بود (تفسیر نمونه، ج 4، ص 350). این دنیاپرستی نتیجه عدم باور واقعی به آخرت و پیامدهای آن بود که آنها را به سمت ظلم و تجاوز سوق میداد (تفسیر المیزان، ج 7، ص 125).
لینک ها