پیشگویی پیامبر درباره اویس قرنی
س:پیشگویی پیامبر درباره اویس چه بود؟
ج: مردان وارسته وپرهيزگار كه با پروردگار خود پيوند معنوى خاصى دارند، ودلهاى آنان ازنور معرفت روشن و ازعشق الهى لبريز است، ازخود نمائى وتظاهر به قدس خوددارى مى كنند، بسيارند مردان الهى و رهروان راه حقيقت كه درمعرفت و شناسائى حق، مراحل بسيار بلندى را پيموده و به درجات عالى معنوى رسيده اند، ولى سالها در دل اجتماع با كمال گمنامى بسر برده اند و كسى ازعظمت روحى ومراتب عالى معنوى و رازخلوص آنهاآگاه نشده است.
«اويس» از اين دسته بود،او مانند گنج گرانبهائى كه دراعماق زمين و زاويه خرابه ها، قرار گيرد، در محيط زندگى خود ناشناخته بود و با گمنامى و در كمال سادگى به سر مى برد، ولى از آنجا كه هر گنجى،، ممكن است روزى كشف شود، اويس نيز هميشه ناشناخته نماند، بلكه پيامبر(ص) پرده از راز عظمت و شخصيت معنوى او برداشته اورا به مسلمانان معرفى نمود. بارهاپيامبر(ص)به ديدار اويس قرنى اظهار اشتياق مى كرد و مى فرمود: هر كس او را ببيند سلام مرا به او برساند، گفتند: يا رسول الله! اويس قرنى كيست كه اين مقدار بياد او هستى و شوق ديدار او را دردل دارى و ياران خود را سفارش مى كنى كه سلام شمارا به اوبرسانند؟ پيامبر(ص)پاسخ داد:
او با وجود عظمت و شخصيتى كه دارد در نظر شما يك فرد عادى است، اگراز ميان شما غائب گردد، هر گز سراغ او را نمى گيريد و اگردرانجمن شما حاضر شود، به او اهميت نمى دهيد، اودر پيشگاه الهى مقام بزرگى دارد، به طورى كه در روزرستاخيز در سايه شفاعت او قبائلى مانند «ربيعه» و «مضر» وارد بهشت مى شوند.
او مرا نمى بيند، ولى به آئين من ايمان خواهد آورد، و در ركاب خليفه و جانشين من على بن ابى طالب(ع) كشته خواهد شد»(6)/
پيشگوئى پيامبر(ص)به تحقق پيوست، زيرا اويس نه تنها اسلام آورد، بلكه از نظر تكامل روحى به رتبه بسيار يزرگى رسيد به طورى كه گاهى تمام شب را در حال ركوع يا در حال سجود بسر مى برد و غذا و لباس خود را در ميان مستمندان تقسيم مى كرد وبه غذاى مختصرى اكتفا مى نمود و مى گفت: پروردگارا! اگركسى ازگرسنگى يا ازبرهنگى مرد، مرا درباره او مؤاخذه مكن»(7)/
بدين گونه اويس، زاهدى گوشه گيروازافراد بى تفاوت نبود، بلكه زهد اودرعشق به خدا و وارستگى از دلبستگى هاى مادى، دلسوزى به حال محرومان اجتماع، جلوه گرمى شد، او خود را در برابرخدا واجتماع مسئول و متعهد مى دانست ودردفاع از حق، ورسيدگى به حال نيازمندان از هيچ كوششى دريغ نمى ورزيد.
اويس در پاسخ شخصى كه از حال او پرسيد، گفت:
«سوگند بخدا مرگ، واندوه ها و رنجهاى آن، و بيم از روز رستاخيز، براى فرد با ايمان، جاى خوشحالى باقى نگذاشته، پرداخت حقوق (مالى) الهى براى ما، درهم و دينارى، نيندوخته است و طرفدارى از حق و حقيقت، يك نفر دوست، در ميان مردم، براى ما بجا نگذاشته است زيرا وقتى آنها را به خوبي ها دعوت نموده و از بدى ها نهى مى كنيم، از ما مى رنجند، و به ما بدمى گويند و به هزار عيب و گناه متهم مى كنند، وعده اى از مردم بى ايمان نيز در اين كار با آنها همكارى مى نمايند، ولى هرگز اينان نمى توانند مانع مبارزه ما براى احقاق حق و نابودى باطل گردند»