چرا انسان ها در مقابل هدایت و حقیقت سر فرو نمیآورند
چرا انسان ها در مقابل هدایت و حقیقت براحتی سر فرو نمیآورند؟ با توجه به آیه 55 سوره کهف؟
آیه 55 سوره کهف می¬فرماید: وَ ما مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمْ سُنَّةُ الْأَوَّلينَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ قُبُلاً (55) ترجمه: و چيزى مردم را بازنداشت از اينكه – وقتى هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب آمرزش كنند، جز اينکه (خيرهسرى كردند؛ گويى مىخواستند) سرنوشت پيشينيان براى آنان بيايد، يا عذاب (الهى) در برابرشان قرار گيرد! (55)
با اين همه مثالهاى گوناگون و بيانات تكاندهنده و منطقهاى متفاوت كه بايد در هر انسان آمادهاى نفوذ كند، باز گروه كثيرى از مردم ايمان نمي¬آورند: «مانع آنها از ايمان و استغفار از گناهان، به هنگامى كه هدايت الهى به سويشان آمد، تنها اين بود كه: انتظار سرنوشت پيشينيان را داشتند»! «و يا عذاب الهى در برابر آنان قرار گيرد و با چشم خود آن را ببينند»
در حقيقت، اين آيه، اشاره به آن است كه: اين گروه لجوج و مغرور، با ميل و اراده خود، هرگز ايمان نخواهند آورد، تنها در دو حالت ايمان مىآورند: نخست، زمانى كه عذابهاى دردناكى كه اقوام پيشين را در برگرفت، آنها را فرو گيرد. دوم آن كه: لااقل عذاب الهى را با چشم خود مشاهده كنند، كه اين ايمان اضطرارى البته بى ارزش خواهد بود.(تفسير نمونه، ج12، ص: 514)
نکته قابل توجه که پاسخ سوال نیز هست در لجاجت و غرور و تکبر نهفته است؛ همان خصوصیاتی که شیطان را از درگاه الهی راند و او را مخلد در دوزخ کرد. لذا بررسی این رزایل اخلاقی می¬تواند ما را بیشتر با این حالات آشنا کند امان از تکبر و غرور كه تدريجاً به صورت خودستائى جلوه كرده و در مرحله نهائى سر از تكبر و برترىجوئى در مىآورد.