چرا مراجع بعضی از موارد مثل سیگار را حرام نمی کنند؟
سلام مجدد.
فرمودید که بعضی از مراجع، سیگار را حرام نکرده اند و گفته اند که اگر ثابت شود ضرر دارد، حرام است. بسیار خوب.
ثابت کردن این موضوع بسیار بسیار راحت است. البته بشرطیکه انسان خودش را عمدا به خواب نزده باشد.
در صدا و سیمای خودمون و در برنامه های پزشکی، همچون دکتر سلام و . . . بارها اعلام شده که سیگار بیش از 100 یا 300 نوع سم (دقیقش یادم نیست) در درون خود دارد و عامل اصلی سرطان ریه هست و جان بسیاری را گرفته و می گیرد.
روزی که این تعداد سم موجود در سیگار و سرطان ریه، در برنامه ای داشت از صدا و سیما پخش می شد، شوهر خاله ام که 40 سال بود سیگار می کشید، همونجا و همون لحظه سیگار رو ترک کرد و الان 15 ساله که دیگه سیگار نمیکشه.
اصلا حرف: اگر مراجع به اندازه ی شوهر خاله ی بنده که دارای مدرک پنجم دبستان هست دقت کنند، براحتی سیگار را حرام می کردند. و اگر هم بنابر ملاحظاتی کتمان حقیقت کنند که خودشان می دانند و خدای خودشان.
این موارد باعث میشود که عده ای از جوانان، از مرجعیت فراری باشند و عده ای هم علیرغم مذهبی بودن و نماز خواندن، به صحبتهای منبر نشینان و مراجع اصلا گوش نکنند.
همانطور که مثلا در روز 22 بهمن یا حتی انتخابات، مراجع پیدایشان می شود و اعلام می کنند که شرکت در این راهپیمایی یا انتخابات، وظیفه ی شرعی و دینی همه ی مردم است، ای کاش همین مراجع، با شجاعت مواردی همچون سیگار، رو هم اعلام می کردند. ای کاش.
نکته ی پایانی: قبول کنید که اگر مراجع سلیقه ای عمل نکنند که متاسفانه می کنند، و حکم احکام رو علنا بیان می کردند، شاید همون افرادی که نمازشان را به جماعت یا فرادا، می خوانند ولی سیگار می کشند، با فتوای یکسان همه ی مراجع، مواجه می شدند و عده ای از آنها ترک می کردند.
دلم می سوزد از اینکه روز به روز بر سوالات بی پاسخ جوانان اضافه می شود و پاسخ قانع کننده ای برای سوالاتشان نمی بینند و هر روز، بیشتر از قبل، از دین،مراجع،مساجد و حتی افراد مذهبی متنفر می شوند. اگر بین مردم و جوانان باشیم، تمام این موارد رو علنا به چشم می بینیم. کاش صورت سوال را پاک نمی کردیم و جوانان را بجای تنفر از روحانیت و مراجع، بسوی دین عزیز اسلام سوق می دادیم.
ای کاش . . . .
باسلام دوست ثابت قدم و همیشگی من حوزه مسائل اجتهادی با مسائل علمی متفاوت است مجتهد گاهی میداند و عقلا هم همچون من و شما درک میکند که وجود چیزی بد است و ممنوع و نباید استفاده شود اما وقتی میخواد حکم بده بایید از نظر شرعی و فقهی حجت داشته باشه مثلا فرض کن یک نفر چنان به سیگار معتاد باشه که اگر نکشه و بموقع بدستش نرسه دیوانه میشه و ممکنه به زن و بچه و یا خودش آسیب برسونه و یا این آدم اگه سیگار بکشه بیاد میتونه خیلی هم مفید بحال جامعه باشه و خدمت کنه واگر گیرش نیاد ممکنه به تریاک یا مواد مخدر رو بیاره و از چاله به چاه بیفته خوب بنظر شما اگر به این آدم بیمار بگی سیگار حرامه و نباید بکشی و دولت هم سیگار تولید نکنه و وارداتش ممنوع بشه چه اتفاقی میتونه بیفته و تصور کن چند درصد جامعه میتونند مثل این فرد باشند بعلاوه تعدادی از افرار اهل اینکاراصلا تقیدی به مسائل شرعی ندارند سیگار نبود میرن تریاک میکشند میرن شیشه مصرف میکنند
> دوست عزیز کنار گود نشستن و گفتن لنگش کن برای همه آسونه و شما فقط ظاهر مسائل و مشکلات رو میبینی و قضاوت میکنی اما مجتهدی که باید حکم صادر کنه برای یک خط فتوا نوشتن خودش رو ملزم به پاسخگویی در قیامت میدونه شما و دیگران و خیلی ها که سیگار نمیکشند از روی درک عقلی معتار نمیشن چون میفهمند که اینکار بده و ضرر داره فقیه هم میفهمه ولی مسولیتش اقتضاء میکنه که سنجیده حرف بزنه وتا حجت نداشته باشه فتوا نمیده شما که درد جامعه رو میفهمی اینطور درد میکشی خدا خیرت بده ولی قضاوت در مورد مجتهد رو اینگونه با ناشیگری و ظاهربینی بر زبان جاری نکن من میفهمم که شما از روی دلسوزی حرف میزنی ولی بهتر میشه اگر این دلسوزی منطقی تر و عمیق تر باشه ….التماس دعا