چه كساني از خاندان پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) به ايران آمده اند
طبق متن هاي تاريخي موجود، چه كساني از خاندان پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) و از كي به ايران سفر كرده اند يا آمده اند و در ايران مانده اند؟ در واقع نخستين امامزاده هاي ايران مال چه زماني است(مستند)؟
در اين مورد به اين چند مطلب توجه كنيد: 1. بزرگترين شخصيت جهان اسلام پيامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله) ص (است. تاريخ دقيق بسيارى از موضوعات مربوط به ايشان معلوم نيست. وقتى تاريخ دقيق موضوعات مربوط به ايشان معلوم نباشد نبايد توقع داشته باشيم كه تاريخ دقيق وفات، ولادت، هجرت به ايران و روش زندگى فلان امامزاده معلوم باشد. برخى تاريخ ولادت پيامبر) ص (را 12 ربيع الاول مى دانند و برخى 17 ربيع الاول. معناى اين اختلاف اين است كه تاريخ دقيق ولادت ايشان به طور دقيق معلوم نيست. 2. مسلمانان آن عصر، مانند مسلمانان اين عصر نبودند. در عصر ما دانش بشرى بسيار پيشرفت كرده و ابزار حفظ آثار شخصيت ها بسيار پيشرفته است. در اين عصر مى توان به طور دقيق تاريخ تحولات را ثبت كرد. علاوه بر اين در اين عصر اكثر مردم جهان درس خوانده و عالم هستند در حالى كه در آن زمان ها بيشتر مردم درس نخوانده بودند و در نتيجه انسان هاى پيشرفته و با فرهنگ نبودند. به خاطر همين پيشرفته نبودن، بسيارى از آثار هم از بين مى رفت. به عنوان مثال، اگر كسى كتابى درباره برخى تحولات مى نوشت اين كتاب به صورت خطى بود و بسيار زود مى توانست از بين برود ولى در اين عصر، كتاب ها به صورت انبوه چاپ مى شود و ديگر احتمال نابودى ندارد. علاوه بر چاپ ده ها عامل ديگر هم براى حفظ كتاب ها موجود است. در آن عصر اينها نبودند و به خاطر همين بسيارى از كتاب ها و نوشته هاى آن عصر از بين رفته است. 3. از آن زمان كه بنى اميه كه بر سر كار آمدند، نسبت به فرزندان پيامبر و سادات سخت گيرى ها زياد شد و اين سخت گيرى ها در عصر خلفاى عباسى هم ادامه يافت. خلفاى بنى اميه و بنى عباس سادات و امامزاده ها را مى كشتند و به خاطر همين سخت گيرى ها بيشتر سادات علوى كه مخالف امويان و عباسيان بودند و مخالفت خود را اظهار مى كردند، مخفيانه زندگى مى كردند و مخفيانه به شهرهاى ديگر مى رفتند، چنين نبود كه يك سيد انقلابى، مخالف حكومت باشد و آشكارا در بين مردم رفت و آمد بكند و حكومت كارى با او نداشته باشد بلكه اين سادات همواره تحت تعقيب بودند و آنان هم دست از مبارزه با حكومت بنى اميه و بنى عباس بر نمى داشتند. حالا شما فرض بكنيد يك نفر از سادات در اثر سختگيرى حكومت، از شهر مدينه به شهر رى در ايران آمده است و مخفيانه در اين شهر زندگى مى كند و پس از چند سال در همين شهر وفات مى كند. پس از وفات براى مردم رى معلوم مى شود كه اين فرد فرزند فلان امام معصوم است و پس از آن مردم براى او بزرگداشت مى گيرند و روى قبر او بارگاه مى سازند و مردم ديگر براى زيارت او مى آيند. در اين كه اين فرد امامزاده است شكى نيست ولى اين شخص در چه تاريخى به اين شهر آمد و در چه تاريخى وفات كرد، معلوم نمى شود چون كسى آن را ثبت نكرده است. نه فقط سادات گرفتار اين مصيبت ها بودند بلكه همه شيعيان گرفتار بودند. در زمان معاويه در منبرهاى رسمى و نماز جمعه ها، به حضرت على) ع (لعن و نفرين مى كردند و تا زمان عمر بن عبدالعزيز اين برنامه ادامه يافت. وقتى كه على) ع (را لعن كنند و ناسزا بگويند حساب شيعيان او هم به دست مى آيد چون معاويه و امثال او به خاطر همين شيعيان از على) ع (وحشت داشتند وگرنه على) ع (وقتى از دنيا رفته چرا او را نفرين بكنند. اين نفرين و لعن به خاطر اين بود كه شيعيان را نابود بكنند و آنها را از پيروى على) ع (باز دارند. حالا با اين گرفتارى ها و مصيبت هايى كه شيعيان و به خصوص سادات داشتند آيا مى توان توقع داشت كه تاريخ دقيق زندگى اين افراد براى ما معلوم باشد؟ 4. اگر بخواهيم بدانيم كه به طور دقيق امامزاده ها در چه تاريخى به ايران آمدند، در اين باره آن چه به طور دقيق مى توان گفت اين است كه پس از روى كار آمدن بنى اميه و بنى عباس بيشتر سادات و امامزاده ها تحت فشار قرار گرفتند و آنان از شهرهاى خود آواره شدند و به منطقه هاى ديگر از
جمله ايران هجرت كردند. فقط همين مقدار را به طور دقيق مى توان گفت وگرنه تاريخ دقيق ولادت و وفات و هجرت اين امامزاده معلوم نيست مگر چند نفر كه به آنها اشاره خواهيم كرد. در كتاب «انوار پراكنده» ج اول، ص 563 مى گويد: «در ايران حدود 15 هزار بقعه امامزاده است كه غالبا از تاريخ تولد، وفات، هجرت، شجره نامه، كيفيت ورود به ايران، مدت عمر و اولادشان خبر نداريم») اين كتاب به صورت 45 جلدى طراحى شده كه جلد اول آن درباره امامزاده هاى قم است. نويسنده كتاب محمد مهدى فقيه گيلانى است (. 5. مهمترين امامزاده در ايران «حضرت معصومه») س (است) انوار پراكنده، ج اول، حالات حضرت معصومه «س» (. حضرت معصومه) س (به نظر برخى در سال 179 هجرى قمرى متولد شده و در سال 201 هجرى قمرى وفات كرده است. امام رضا) ع (در سال دويست از مدينه به سوى خراسان برده شد و يك سال پس از آن حضرت معصومه) س (از مدينه به قصد خراسان بيرون آمد. بنابراين حضرت معصومه در سال 201 هجرى قمرى به ايران آمده و در قم دفن شده است) امامزادگان معتبر ايران، سيد عزيزالله امامت، صص 7- 9 و انوار پراكنده، ج اول، حالات حضرت معصومه «س» (. يكى از امامزاده هاى مهم ايران شاه عبدالعظيم حسنى است. شاه عبدالعظيم در سال دويست هجرى متولد و در سال 250 قمرى به سامرا آمد و در همان سال هم به ايران آمد و بين سال هاى 252 تا 255 وفات كرد) امامزادگان معتبر، ص 31 (. يكى از امامزادگان مهم ايران «شاه چراغ» است. شاه چراغ در سال 201 با دوازده هزار نفر از شيعيان و سادات از مدينه حركت كرد. و به سوى خراسان راه افتاد. در اطراف شيراز با نيروهاى حكومتى درگيرى پيش آمد و كار به جنگ خونين كشيده شد و در پايان كار خود او هم به شهادت رسيد) امامزادگان معتبر ايران، ص 82 (. بنابراين شاه چراغ در سال 201 هجرى قمرى به ايران آمده است. يكى از امامزادگانى كه در قم مدفون است، «موسى مبرقع» است و پسر حضرت امام جواد) ع (است. موسى مبرقع در سال 214 قمرى در مدينه متولد شد و در سال 256 به قم آمد و در سال 296 وفات كرد) انوار پراكنده، ج اول، ص 973 (. موسى مبرقع اولين سيد از سادات رضوى است كه به ايران آمده است) همان (. ما اين اندازه به دست آورديم. اميدواريم كه بيش از اين نسبت به تاريخ زندگى امازاده ها، آگاهى پيدا بكنيم. كتابى است به نام «مراقد المعارف» نوشته محمد حرز الدين، در دو جلد با تعليقات محمد حسين حرز الدين، در اين كتاب، بسيارى از بزرگانى كه در ايران دفن شده اند آمده است. مى توانيد به اين كتاب هم مراجعه بكنيد.