کشف حجاب در زمان رضاشاه
س:آثار کشف حجاب در زمان رضاخان چه بود؟
ج: كشف حجاب 1
آنان كه تمدن و تعالى مملكت را به لخت شدن زنها در خيابانها مى دانند و به گفته بيخردانه خودشان ، با كشف حجاب ، نصف جمعيت مملكت كارگر مى شود، (لكن چه كارى ، همه مى دانيد و مى دانيم ) حاضر نيستند مملكت با طرز معقولانه و در زير قانون خدا و عقل اداره شود. آنهايى كه اينقدر قوه تميز ندارند كه كلاه لگنى را كه پس مانده درندگان اروپاست ترقى كشور مى دانند با آنها ما حرفى نداريم و توقع آن را هم نداريم كه كسانى كه اينقدر حس و شعور خود را در مقابل اجانب از دست دادند كه در وقت هم تقليد از آنها مى كنند، ما به آنها چه بگوييم ؟ همه مى دانيد كه ظهر تهران به تقليد اروپا بيست دقيقه قبل از نصف النهار خودش به رسميت شناخته شده و يكى تاكنون نگفته چه كابوسى است كه اهل اين مملكت به آن دچار شدند.
كشف حجاب 2
چرا اين مطبوعات اين قدر آزاد است ؟ چرا جشن هفده دى را آزادگذارند؟ اينها وسيله منفوريت است ، منفور نكنيد سلطان مملكت را ما نصحيت مى كنيم اين هفده دى را بوجود نياوريد، ما مفاسد رادانيم ، حفظ كنيد اين مملكت را، ترقيات مملكت به هفده دى نيست[1]
كشف حجاب 3
شما ببينيد بيست و چند سال است از اين كشف حجاب مفتضح گذشته است ، حساب كنيد چه كرده ايد؟ زن ها را وارد كرديد در ادارات ، ببينيد در هر اداره اى كه وارد شدند آن اداره فلج شد، فعلا محدود است ، علما مى گويند توسعه ندهيد، به استان ها نفرستيد، زن اگر وارد دستگاهى شد، اوضاع را به هم مى زند، مى خواهيد استقلالتان را زن ها تامين كنند؟ كسانى كه شما از آنها تقليد مى كنيد دارند به آسمان مى پرند، شما به زن ها ور مى رويد؟[2]
كشف حجاب 4
امروز هفده دى است من يادم هست شايد اين آقا هم يادشان باشد، هر كس سنش به سن ماهاست يادش هست كه هفده دى چه شرارتى كرد اين آدم ، چقدر به اين ملت فشارآورد، چه اختناقى ايجاد كرد، چه محترماتى را هتك كرد، چقدر سقط جنين شد در هفده دى و اين اطراف هفده دى ، چقدر ماموران اين و دژخيمان اين به مردم تعدى كردند و به زن ها تعدى كردند و زن ها را از توى خانه ها بيرون كشيدند اين مال پدر شما كه من نمى توانم شرحش را بدهم ، آن كارهائى كه كرده است نمى شود شرحش را داد اين در آن عالم معلوم مى شود، اين عالم نمى توانيم ما بفهميم ، نمى توانيم بفهميم چه جانورى بود.[3]
كشف حجاب 5
شما نمى دانيد كه با بانوان قم چه كردند اينها، يك رئيس نظميه بود كه نمى دانم حالا هست يا از بين رفته است كه اين آنطور با بانوان عمل كرد كه از قرارى كه گفتند يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود خون دماغش داشت مى چكيد چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد ياروسرى دارد اعتنا به خون نكرد و پريد به او.[4]
كشف حجاب 6
از جمله چيزهائى كه در زمان رضاخان به تبع آتاترك انجام گرفت يكى اتحاد شكل بود و يكى كشف حجاب . آنوقت اين اتحاد شكل و اين كشف حجاب را در بوق و سرنا، بلندگوهاى آنها چه تعريف هائى كردند، چه مداحى هائى كردند. از آخوند كه مخالف با اين مسائل بود چه تكذيب هائى كردند، چه شعرهائى گفتند، شايد شعرهايش را بعضي اش را شنيده باشيد، چه شعرهاى هجوى مى گفتند و گفتنى نيست .[5]
كشف حجاب 7
آن كشف حجابى كه رضاخان به تبع تركيه و به تبع غرب و به ماموريتى كه داشت ، آن بر خلاف مصلحت مملكت ما بود.[6]
كشف حجاب 8
قضيه كشف حجاب قضيه اى نبود كه اينها بخواهند براى خانم ها خدمت بكنند، اينها مى خواستند كه براى اين طبقه هم با زورآزمائى و با فشار، با زور اين قشر را هم نابود كنند، آن مآثرى كه اينها دارند، آن خدمت هائى كه اين قشر مى خواهند به ملت بكنند، آن خدمت هاى ارزنده اى كه بانوان ما عهده دار آن هستند، آن از دستشان گرفته بشود و نگذارند اينها آن خدمت اصيلى كه بايد بكنند و آن تربيت بچه ها كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست اينها نگذارند كه اين خدمت انجام گرفته بشود، مبادا بچه ها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند، در دامن اينها تربيت اسلامى بشوند، تربيت ملى بشوند و بعد در دبستان ها كه آمدند و بعد در دبيرستان ها كه رفتند نتوانند آنها با تبليغاتى كه آنجا مى كنند و استادهائى كه از خودشان آنجا مى گذارند و مبلغينى كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند، از اين جهت نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگى كه دارند كنار بزنند و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند. ديديد كه چه جور آزاد كردند، من ديدم كه ، شماها شايد اكثرا يادتان نباشد، من ديدم كه چه كردند با اين بانوان محترم ايران ، چه فشارها آوردند، با چه سرنيزه ها اين كار بيجا را انجام دادند و بعد هم خواستند نتيجه بگيرند كه كار اصيل را از دست اينها بگيرند و تربيت اولاد را اينها نتوانند بكنند. اينها اگر وارد بشوند در شغل هاى مثلا ديگر، شغل هاى غيراساسى نمى توانند به طور اصالت رفتار كنند.[7]
كشف حجاب 9
آن وقت كه به اسم كشف حجاب و براى كشاندن ملت به تباهى ، آن سابقى اقدام كرد، در همين قم شايد از جاهاى ديگر بيشتر فشار آوردند، در تهران همين طور، در همه جا.[8]
كشف حجاب 10
من مى توانم بگويم كه در زمان اين پدر و پسر به بانوان ما بيشتر ظلم شد تا به ساير اقشار. شما شايد اكثرا يادتان نباشد كه در زمان رضاشاه با بانوان چه كردند اينها، چه مصيبت هائى به بار آوردند با اسم اينكه مى خواهيم ايران را نظير اروپا مثلا بكنيم ، ايران را متجدد بكنيم ، نصف از جمعيت ايران را مى خواهيم در جامعه بياوريم . با بانوان نمى دانيد چه كردند، اينها دو طايفه را در آن وقت از همه بيشتر بهشان ظلم كردند يكى بانوان بود كه با اين اسم آنقدر ظلم كردند و يكى هم روحانيون بود . اين دو طايفه را شايد در زمان رضاشاه بيشتر از ساير مردم بهشان تعدى كردند. بانوان را الزام كردند به اينكه در مجالس كذائى كه داشتند حاضر بشوند. مردها با زن هايشان ، با دخترهايشان در آن مجلس هاى فاسد الزام داشتند كه حاضر بشوند.[9]
كشف حجاب 11
شايد بسياريش را يادتان نباشد كه من يادم است كه اينها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شكل ، به اسم كشف حجاب چه كارها كردند، چه پرده ها دريدند از اين مملكت ، چه زورگوئى ها كردند و چه بچه ها سقط شد در اثر حمله هايى كه اينها مى كردند به زن ها كه چادر را از سرشان بكشند.[10]
كشف حجاب 12
از زمان رضاشاه اين مسائل مطرح شد، قضيه كشف حجاب يك مطلبى نبود كه اينها مى خواستند زنها را، مثلا ده ميليون زن را بياورند در جامعه وارد كنند. اينها يك دستوراتى بود كه اينها مى گرفتند از خارج و براى اسارت ما اجرا مى كردند. قضيه ها شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد اگر آن وقت چى كرديد، كوچك بوديد، اما من تلخى اين كشف حجابى كه اينها كردند و اسمشان را بعدا آزاد زنان و آزاد مردان ، پسر رضاخان گذاشت من تلخى اش باز در ذائقه ام هست . شما نمى دانيد چه كردند با اين زن هاى محترمه و چه كردند با همه قشرها. الزام مى كردند هم تجار را، هم كسبه جزء را، هم روحانيت را، هر جا زورشان مى رسيد به اينكه مجلس بگيريد و زن هاتان را بياوريد در مجلس ، بياوريد در مجلس عمومى ، آن وقت اگر اينها تخلف مى كردند، كتك دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چيزها و حرف ها بود و اينها مى خواستند زن را وسيله قرار بدهند از براى اينكه سرگرمى حاصل شود براى جوان ها و در كارهاى اساسى اصلا وارد نشود. طريق هاى مختلفى اينها داشتند براى اينكه اين جوان هاى ما را، اين دانشگاهى هاى ما را، همه اين قشرها را نگذارند به فكر خودشان بيفتند و به فكر مملكتشان بيفتند. از آن طرف همين مساله كشف حجاب با آن فضاحتى كه اينها كردند و با آن رفتارى كه بازن هاى محترمه كردند و با آن رفتارى كه با روحانيون كردند در اين مسائل كه حتى به مرحوم آقاى كاشانى آمدند تكليف كردند كه شما بايد وارد بشويد در اين مجلس ، فرمودند كه شما بايد مجلس بگيريد، ايشان گفته بودند… گفته بودند آن مامورها، كه از بالاها گفته اند گفته بودند من هم همان را مى گويم حتى به اينها هم آمده بودند پيشنهاد كرده بودند. ديگر در شهرستان ها در دهات و همه جا حتى در قم ، يك فضاحتى در قم در آوردند كه قابل ذكر نيست .[11]
كشف حجاب 13
شايد من بهتر از ديگران مشكلاتى كه بر اين مملكت در طول سلطنت اين پدر و پسر گذشت شاهد بوده ام و به اندازه من كمتر كسى از باب اينكه عمرش وفا نكرده است ، شاهد اين مسائل بود. اكثر شما خانم ها آن زمان را ياد نداريد و شايد در بين شما بسيار كم باشد كه آن زمان اسف بار را ياد داشته باشد. در آن زمان به اسم اينكه مى خواهيم نيمى از جمعيت ايران را فعال كنيم ، آن شقى جنايتكار دست به يك جنايت زد و آن جنايت كشف حجاب بود و به جاى اين كه نيمى از جمعيت ايران را فعال كند آن نيم ديگرى هم كه نيمه مردان بود به طور بسيار زيادى از فعاليت انداختند و اين عروسك هائى كه درست كردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خيابان ها راه انداختند، آنهائى كه در ادارات بودند، ساير افرادى كه در ادارات بودند را هم از كارهاى خودشان باز داشتند و آنهائى كه در خيابان ها رها بودند، جوان هاى ما را به فساد كشاندند و فعاليت جوان هاى ما را از دست آنها گرفتند به اصطلاح خودشان مى خواستند كه تمدن شرق را وارد ايران كنند و با آن وضعى كه درست كردند، تمدن بزرگ اسلامى را هم از بين بردند. و بحمدالله در شهر مقدس قم آنچنان پايدارى كردند خانم ها و بانوان كه مشت به دهن آنها زدند و در تهران و ساير شهرها هم اكثريت زن ها، اكثريت بانوان با آن مخالفت كردند و تو دهنى زدند و همان مقدار از عروسك هائى كه خودشان را مهيا كرده بودند براى اينكه ايران را به فساد بكشند.[12] [13]
[1] صحيفه نور جلد:1 صفحه :18 تاريخ سخنرانى :11/9/41.
[2] صحيفه نور جلد:1 صفحه :19 تاريخ سخنرانى :11/9/41
[3] صحيفه نور جلد:4 صفحه :154 تاريخ سخنرانى :10/17/57.
[4] صحيفه نور جلد:5 صفحه :215 تاريخ سخنرانى :8/1/58.
[5] صحيفه نور جلد:6 صفحه :182 تاريخ سخنرانى :26/2/58.
[6] صحيفه نور جلد:6 صفحه :182 تاريخ سخنرانى :26/2/58 .
[7] صحيفه نور جلد:6 صفحه :182 تاريخ سخنرانى :26/2/58.
[8] صحيفه نور جلد:7 صفحه :98 تاريخ سخنرانى :23/3/58.
[9] صحيفه نور جلد:7 صفحه :248 تاريخ سخنرانى :11/4/58.
[10] صحيفه نور جلد:10 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :14/8/58.
[11] صحيفه نور جلد:13 صفحه :69 تاريخ سخنرانى :19/6/59
[12] صحيفه نور جلد:17 صفحه :210 تاريخ سخنرانى :22/12/61.
[13] علاوه بر موارد مذكور براى اطلاع بيشتر رجوع شود به :
1- صحيفه نور، ج 5، صفحه 176
2- صحيفه نور، ج 6، صفحه 68
3- صحيفه نور، ج 7، صفحه 4