اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است/ وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است/ نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها/ هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است/
logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4
  • صفحه اصلی
  • موضوعات
    • اخلاق
    • اعتقادات و کلام
    • تاریخ
    • دفاعی
    • سبک زندگی
    • سیاسی
    • عرفان و تصوف
    • فقه اهل سنت
    • فقه واحکام
    • قرآن و عترت
    • مراجع عظام
    • مشاوره‌
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • ورود
پژوهشگاه امام صادق (ع)
✕
  • شما اینجا هستید
  • مطالب
  • سبک زندگی ائمه علیهم‌السلام
  • کفر یزید با یک گناه !!

کفر یزید با یک گناه !!

دسته بندی ها
  • ائمه علیهم‌السلام
  • امامت
  • تاریخ ائمه علیهم السلام
  • تاریخ اسلام
  • تاریخ انبیاء
  • تاریخ تشیع
  • دین شناسی
  • رذائل اخلاقی
  • سیره نبوی
برچسب ها
  • توبه
  • کفر
  • گناه
  • یزید
پرسش: چرا شيعيان يزيد را فقط بخاطر یک گناه کافر مى‏دانند؟

یزید علنا نبوت را انکار می کرد و همین دلیل برای  کفر او کافی است.

گناهان يزيد نیز تنها منحصر به شهادت خاندان پيامبر نيست، زيرا او به وفور و آشكارا مرتكب گفتار و كردار كفرآميز بسيارى شده است.

براى مثال سگ باز و دايم الخمر بوده است. به طورى‏كه ابتدا جام شراب را به سگ میداده و سپس نيم خورده سگش را مى‏ نوشيده است.

حتى اكثر علماى اهل سنت‏[1] به اين ويژگیهاى زشت و ناپسند يزيد معترفند. ابوالفرج ابن جوزى در كتاب خود به نام «الرد على المتعصب …» همه اشعار و گفتار يزيد را ثبت كرده و مثلًا يزيد مى‏ گويد:

«هر چه هست همين دنياست و غير از اين عالم، عالم ديگرى وجود ندارد. پس دست از نعمت‏ها و لذت‏هاى اين دنيا بر نداريد».

در جاى ديگر آورده است «برخيزيد و پياله‏ ها را برگيريد و به ساز و آواز گوش فرا داده، از شراب ناب استفاده كنيد و خرافات دين را كنار بگذاريد.

آن چنان آواز مرا بخود جلب كرده كه آنرا با صداى اذان تعويض نمى‏ كنم و پيرزنهاى خواننده را با حوريان بهشتى معاوضه نمی كنم.»

حتى ابن جوزى در كتاب خود آورده است: هنگامى كه اسراى كربلا را به شام آوردند، يزيد دو بيتى زير را سرود:

«وقتى محمل اسراى آل رسول ظاهر شد كلاغى قارقار مى‏كرد (در عرب صداى كلاغ نحس است و به فال بد مى‏گيرند)، يزيد خطاب به كلاغ گفت: اى كلاغ تو چه بخوانى و چه نخوانى من طلب خود را از پيغمبر گرفتم‏[2]».

اين سخن يزيد كنايه از آن است كه نزديكان و بستگانم را در جنگ‏هاى احد و بدر و حنين كشتند، من هم تلافى كرده و فرزندانش را كشتم.

به همين مناسبت، مجلس جشن و سرورى را ترتيب داده بود و اشعار زير را قرائت مى‏كرد.

يزيد در آن اشعار، حيات اجداد كافر خودش را كه در جنگ‏هاى فوق به دستور پيغمبر كشته شده بودند، آرزو مى‏ كرد و مى‏ گفت:

«اى كاش بزرگان و پيران قبيله من كه در جنگ بدر كشته شدند، زارى كردن قبيله خزرج را مى‏ ديدند و از شادى فرياد مى‏ زدند و مى‏ گفتند:

اى يزيد! دستت قوى باد كه بزرگان آن‏ها را كشتى و تلافى «بدر» را نمودى تا عدالت برقرار شود.

بنى‏ هاشم با سلطنت بازى كردند و گرنه، نه خبرى از آسمان آمد و نه وحيى نازل شد. اگر انتقام از فرزندان پيغمبر نگيرم، از فرزندان خندف‏[3] نيستم.

با كشتن فرزند على عليه السلام (انتقام خون اجداد خود را از على عليه السلام گرفتيم‏[4]».

زشتى و گناهان يزيد آنقدر زياد و عيان است كه حتى اكثر علماى اهل تسنن مثل امام احمد حنبل او را كافر و ملعون دانسته و افرادى چون ابوالفرج ابن جوزى كتاب مستقلى‏[5] در اين زمينه نوشته‏ اند.

از طرفى حتى كسانى چون دميرى كه از يزيد حمايت كرده و او را خليفه مسلمين دانسته‏ اند، در كتاب «حيات الحيوان» و نيز مسعودى در «مروج الذهب» گفته‏ اند كه او ميمون‏هاى زيادى داشت، لباس‏هاى حرير و زيبا به تن آن‏ها مى‏ كرد، گردن بندهاى طلا به گردن آن‏ها مى‏ آويخت و آن‏ها را بر اسب سوار مى‏ كرد.

بر گردن سگ‏هاى خود نيز طوق طلا مى‏ انداخت و با دست خود آن‏ها را شستشو مى‏ داد. با جام طلا به آن‏ها آب مى‏ داد و خود، نيم خورده سگان را مى‏ خورد. او پيوسته مست و مخمور بود.

مسعودى اضافه مى‏كند: يزيد سيرت فرعونى داشت، لكن فرعون در مردم دارى از يزيد عادل‏تر بود. به همين دليل سلطنت وى لكه ننگى در تاريخ اسلام است.

گناهان او از جمله شرب خمر، كشتن آل رسول‏ اللَّه صلى الله عليه و آله، لعن وصى پيغمبر يعنى على ابن ابى‏ طالب عليه السلام، آتش زدن و خراب كردن مسجد الحرام و فسق و فجور فراوان بود.

ابن جوزى در تذكره خود مى‏نويسد: در سال 62 هجرى عده ‏اى از مردم مدينه به شام رفتند و پس از مشاهده كفريات و فجايع يزيد به مدينه برگشته، بيعت خويش را با او شكسته،

علناً او را لعن و نفرين مى‏ كردند و فرماندارش را از شهر بيرون كردند. پس از آن‏كه يزيد مطلع شد، بلافاصله سپاهى بزرگ و سنگين براى سركوبى اهل مدينه روانه آنجا كرد. مسلم بن عقبه، سه شبانه روز در آنجا قتل عام كرد. به طوريكه خون در كوچه‏ ها جارى شد و مردم در خون، فرو رفتند.

مرقد رسول ‏اللَّه صلى الله عليه و آله را خون فرا گرفت و مسجد و قرآن حضرت پر از خون شد. در اين واقعه، شمار كشتگان به ده هزار تن رسيد.

بعد از اين واقعه و بر اثر تجاوز لشكريانش، هزار زن بدون شوهر وضع حمل كردند.

جالب اين‏كه اين واقعه را پيغمبر صلى الله عليه و آله پيش بينى نموده و بخارى و مسلم در صحيحين خود، علامه سمهودى در «تاريخ المدينه» و امام احمد حنبل در مسند آن را در كنار حديثى از ايشان چنين نقل كرده‏ اند: «كسى كه اهل مدينه را از روى ظلم و ستم بترساند، خداى تعالى او را در روز قيامت بترساند و لعنت خدا و ملائكه و تمامى مردم بر او باد.

خداوند هيچ عملى را از او قبول نمى‏كند[6]» و نيز فرموده است: «لعنت خدا بر هر كه اهل شهر مرا بترساند[7]». علامه شبراوى شافعى در كتاب خود راجع به لعن يزيد مى‏گويد:

«لعنت خدا بر او و ياران و اعوان او باد[8]». علامه سمهودى از علماى اهل سنت در كتاب «جواهرالعقدين» مى‏گويد: عموم علماء بر لعن بر قاتلين حسين و كسى كه دستور داد و كسى كه اجازه داد و كسى كه به آن رضايت داد، اتفاق نظر دارند.

عن عائشة قالت رسول‏ اللَّه … يبكي فقلت: ما يبكيك؟ قال: «انَّ جبرئيل أراني التربة التي يقتل عليها الحسين فاشتد غضب اللَّه على من يسفك دمه» و بسط يده فإذا فيها قبضة من بطحاء، فقال: يا عائشة والذي نفسي بيده أنّه ليحزنني فمن هذا من أمّتي يقتل حسيناً بعدي.

از عايشه نقل شده كه پيامبر گريه مى‏ كرد. گفتم چرا گريه میكنى؟ فرمود: جبرئيل خاكى كه حسين بر آن كشته مى‏ شود را به من نشان داد.

پس غضب خدا شدّت دارد بر كسى كه خون او را مى‏ ريزد. آنگاه دست مبارك را دراز كرد و مقدارى خاك از بطحاء گرفت. فرمود: اى عايشه قسم به كسى كه جان من در دست اوست غمگين شدم از اين‏كه بعضى از امّتم حسين را بعد از من مى‏ كشند.[9]

قالت امّ سلمة كان النبي صلى الله عليه و آله نائماً فجاء حسين … فقعد على بطنه … فقال: انّما جائني جبرئيل و هو على بطني قاعد فقال: لي أَتُحِبُّه؟ فَقُلتُ: نعم، فقال: أمّتك ستقتله ألا أريك التربة التي يقتل بها؟ قال: فقلت بلى …

ام سلمه گفت: پيامبر در خواب بودند. حسين عليه السلام آمد بر روى شكم پيامبر نشست.

پيامبر فرمود: در همين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: آيا او را دوست مى‏ دارى؟ گفتم:

بله، جبرئيل گفت: امّت تو او را خواهند كشت. آيا مى‏ خواهى تربتى كه بر آن كشته مى‏شود به تو نشان بدهم. گفتم: بله. پس بالى زد و اين تربت را به من داد، آنگاه تربت قرمزى در دستش بود و گريه مى‏ كرد و مى‏ فرمود …»[10][11]

 

 

[1]. به جز غزارى و دميرى.

[2] . جواهر المطالب فى مناقب الامام على عليه السلام، ج 2، ص 301؛ لواعج الاشجان، ص 218؛ معالم المدرستين، ص 155؛ وفيات الائمه( من علماء البحرين والقطيف)، ص 455؛ شبهاى پيشاور، ص 260

لما بدت تلك الرءوس و أشرقت‏ تلك الشموس على ربي جيرون‏
صاح الغراب فقلت صح أو لا تصح‏ فلقد قضيت من النبي ديوني‏

 

[3] . يكى از اجداد يزيد است.

[4] . كتاب الاربعين، ص 379؛ روضة الواعظين، ص 191؛ شرح الاخبار، ج 3، ص 252؛ شبهاى پيشاور، ص 261

…

لست من خندف إنْ لم أنتقم‏ من بني أحمد ما كان فعل‏
قد أخذنا من علىّ ثارنا و قتلنا الفارس الليث البطل»

 

[5] . ينابيع المودة لذوى القربى، ج 3، ص 33؛ ترجمة الامام الحسين، ص 386« الرد على المتعصب العنيدالمانع عن لعن يزيد لعنه اللَّه»

[6]. مسند احمد، ج 4، ص 55؛ ينابيع المودة لذوى القربى، ج 3، ص 34؛ البداية والنهايه، ج 8، ص 244؛ شبهاى پيشاور، ص 265« من أخاف أهل المدينة ظلماً أخافه اللَّه و عليه لعنة اللَّه و الملائكة والناس أجمعين لا يقبل اللَّه منه يوم القيامة صرفاً و لا عدلًا».

[7] . شبهاى پيشاور، ص 265« لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أخاف أهل مدينتي»

[8] . شبهاى پيشاور، ص 265« فلعنة اللَّه عليه و على أنصاره و على أعوانه- الاتحاف بحبّ الاشراف»، ص 20

[9] . ابن عساكر شافعى تاريخ مدينه دمشق، ج 14، ص 195

[10] . همان منبع، ج 14، ص 194

[11]. تلخیص مطالب از کتاب شب های پیشاور

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

تجسس در کار دیگران

تجسس در کار دیگران

28 مرداد, 1404

میزان و مرز تجسس در امور شخصی افراد در اسلام چگونه است؟


مطالعه کامل
فقر و ازدواج

فقر و ازدواج

16 مرداد, 1404

فقر و ازدواج، نظر اسلام چیست؟


مطالعه کامل
سجده

سجده

10 مرداد, 1404

سجده بر خاک یا فرش و موکت؛ کدام صحیح است؟


مطالعه کامل
حسد

حسد

8 مرداد, 1404

حسد،راه مبارزه و درمان حسادت چیست؟


مطالعه کامل
مرکز جوابگو

مرکز جوابگو ، با هدف جوابگویی دینی و تخصصی راه اندازی گردیده است و با بهره گیری از اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه در ده گروه تخصصی پرسش‌های مخاطبان جواب می دهد ..


بیشتر بخوانید
تمام حقوق مربوط به پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام می باشد
    پژوهشگاه امام صادق (ع)