س: خضوع وخشوع حضرت زهرا(س)در برابر حضرت حق چگونه بود؟
ج: او جوان بود ولى درعبادت چون پير گدایى دربرابر بارگاه خدا ايستاده و استمداد مى كرد خضوعش بسيار و خشوعش فوق العاده بود. هر آنگاه كه به آيه اى در مورد عذاب بر مى خورد تنش از خوف خداى مى لرزد، چنانكه گویى طوفانى برجان نهالى افتد و او را بلرزاند. و به هنگامى كه به آيه اى از وعده و عيد خدا بر مى خورد چنان مى شد كه گویى شيون و فرياد دوزخيان را مى شنود و يا بهشتيان را در حين بهره گيرى از لذات بهشتى مى يابد.
 او گاهى اين اخطار خدایى را به خاطر مى آورد كه اگربه فكر مال و زندگى و دوستان و عشيره خود هستيد به منازل و كسادى تجارب خود بيمناكيد و بدان خاطر از تلاش در راه خدا باز مى ايستد منتظر امر نافذ و قضاى حتمى خدا باشيد كه خداى فاسقان را هدايت نخواهد كرد.  چنان مضطرب و پريشان حال مى شد كه صداى هق هق گريه اش حسنين را از خواب بيدار مى كرد.
 كلاً مطالعه درحالات فاطمه (س) و حتى همسرش على (ع) نشان مى دهد كه آنها در شوق ثواب و خوف عقاب مصداق خطبه همام على (ع) بودند كه فرموده بود: 
 – لولا الاجل الذى كتب الله عليه – اگر سخن از مرگ مقدرى كه خداى براى هر كس معين كرده است نمى بود ،
 – لم تستقر ارواحهم فى اجسادهم طرفة عين هرگز روح و جان درجسم شان به ميزان چشم به هم زدنى پايدارى نمى ماند.
 – شوقا الى الثواب و خوفا من العقاب و اين به خاظر اشتياق به پاداش الهى و ترس از كيفر و عقاب اوست .
 – … فهم و الجنة لمن قدراها و هم فيها منعمون – در رابطه با بهشت چنانند كه گویى آنها را مى بينند و در آن متنعمند.
 – قلوبهم محزونه دلهاشان اندوهگين است ،و شرور هم مأمونه ديگران از شرور و آزارشان در امانند.
 – و اجسادهم نحيفه بدنهاى شان لاغر است و نحيف و حاجاتهم خفيفة نيازمندىها و حاجاتشان كوچك است و ناچيز.
 و انفسهم عفيفه جان و شخصيتشان داراى عفت و خود نگهدارى است …



