دلباخته استادم شده ام… راهنمايي كنيد
سوال :امسال دلباخته استادمان شده ام و فكر مي كنم تنها او مي تواند مرا خوشبخت كند ولي از زندگي او شناختي ندارم , مرا راهنمايي كنيد.
پاسخ: ازدواج امر مقدسى است كه عشق عاقلانه و محبت فكورانه استوار است و بايد در مورد انتخاب همسر و شريكزندگى آينده كه تا پايان عمر با شما است عجله نكرده و تابع احساسات و عواطف و هيجانات زودگذر و پوچ نبود بلكهبايد براساس شناخت دقيق و مشورت با افراد آگاه و با تجربه بخصوص پدر و مادر و احيانا برخى اطرافيان كه هم خيرخواه انسان هستند و هم سرد و گرم روزگار را چشيدهاند فرد مناسبى را براى همسرى برگزيد. خواهر عزيز شما مسائل متعددى را در نامه هايتان مطرح كرديد كه نوع بيان آنها نشان مىدهد كه برخوردهاى شمادر اين مورد بيشتر تابع احساسات افراطى است تا تفكر وانديشه صحيح بنابراين بايد بخود تذكر دهيد كه به جاىدنبال عواطف و احساسات رفتن با تفكر و تعقل به امور زندگى خود بپردازيد.اولاً) از برخورد اطرافيان كه با كنايه يا تصريح به شما اعتراض مىكنند كه چرا تا اين سن ازدواج نكردهايد نبايد ناراحتو عصبانى شويد بلكه با پاسخى منطقى و با روى خوش بايد با آنها صحبت كنيد و بگوييد از طرف من مانعى و عيبىوجود ندارد و من حاضرم با فرد مناسبى كه به خواستگاريم بيايد ازدواج كنم اگر كسى از نعمت خدا بهرهمند نيست منبايد تاوان او را بدهم اگر شما از ازدواج نكردن من ناراحت هستيد دنبال فرد مناسبى بگرديد كه به خواستگارى منبيايد گمان نمىكنم اين امر يعنى برخورد و گفتگوى منطقى براى شما سخت يا ناراحت كننده باشد بنابراين به جاى آنكه خشم خود را در خود فرو ريزيد كه در آينده به صورت بيمارى عصبى و روانى در شما بروز كند و شما را از پا در آوردبهتر است كارى كنيد كه اصلاً از حرف ديگران ناراحت نشويد بلكه با خوشرويى آنها را تحويل بگيريد و با بيانى خوبو دلنشين و با استدلال منطقى و لحن آرام پاسخ بدهيد تا آنها نيز هر چه زودتر به فكر حل مشكل شما باشند. ثانيا) خود را رها كردن و دلباخته فردى شدن بدون آن كه او را بشناسيد واز زندگى او با خبر باشيد و مكنونات درونى اورا بدانيد هرگز كار صحيحى نيست شما حتى نمىدانيد كه اين مرد آيا زن دارد يا نه؟ تا چه رسد به اطلاعات دقيقترىكه براى زندگى مشترك ضرورى است كسى كه حتى اين مقدار اطلاعات از زندگى ديگرى نداشته باشد آيا مىتواندادعا كند كه من او را مىشناسم و او تنها كسى است كه مىتواند مرا خوشبخت كند؟ پس چگونه ادعا مىكند او تنهاكسى است كه مىتواند مرا خوشبخت كند؟ اين گونه دلباختگى تنها نشان از يك برخورد غير منطقى و هيجان افراطىدارد بهتر است صريحا بگويم كه اين عشق نيست بلكه وسوسه شيطان است زيرا عشق همواره بر اساس شناخت كاملبوجود مىآيد اين كه شما بدان دچار شدهايد وسوسه شهوانى بيش نيست زيرا هيچگونه منشأشناختى و معرفتىندارد بلكه تنها احساسات و عواطف و جوشش و غليان غريزه است كه معمولاً جلوى عقل را مىگيرد و مانع دقت وتفكر منطقى مىشود و حال باعث آن شده است كه شما بدون داشتن اندك شناختى او را فرشته نجات براى خودتلقى كنيد البته شما مىتوانيد با استعانت از خداى متعال بر اين احساسات شورانگيز غلبه كنيد و از آن در راه صحيحاستفاده كنيد. راه صحيح اين قضيه آن است كه نگاههاى خود را كنترل كنيد و سعى كنيد با ايشان برخورد كمترى داشته باشيد تااين كه كاملاً در مورد ايشان تحقيق كنيد اولاً بفهميد كه آيا ايشان همسرى دارد يانه؟ بعد بفهميد كه روش و منش زندگىاو در خانواده چگونه است ديگر اين كه آيا در خانواده ايشان شرايط مناسبى براى زندگى شما با آنها وجود دارد يا نه؟برنامه زندگى آينده ايشان چيشت؟ آيا قصد ازدواج دارد يانه؟ آيا كسى با وى نامزد كرده يا نه؟ آيا در آينده مىخواهددر همين شهر زندگى كنيد يا در جاى ديگر؟ و بسيارى از مسائل ديگر كه بدون روشن شدن آنها نبايد اقدامى نمود بعداز مشخص شدن همه اين مسائل تازه نوبت به اين مىرسد كه آيا او هم نسبت به شما و خانواده شما و وضعيت شمانظر مثبت دارد يا نه؟ آيا سن شما براى ازدواج با هم مطابقت مىكند يا نه؟ آيا از نظر بيماريها و شرايط خونى و ژنتيكىبا هم مشكل داريد يا نداريد؟ و باز هم بسيارى مسائل ديگر كه در اين زمينه بايد روشن گردد. بايد قبل از پيش آمدن مسائل جنبى و ارتباطات فردى خانواده شما و ايشان در جريان قرار بگيرند يعنى به كمكفردى كه با طرف مقابل شما آشنايى دارد اطلاعات لازم را كسب كنيد و نظر او را نسبت به شما و خانوادهتان جلب كندوايشان را ترغيب به خواستگارى از شما نمايد و… به هر حال از انتخاب فرد ثالث به عنوان محقق كه اطلاعات لازم رابراى شما فراهم آورد و نظر او را نسبت به شما (در صورت داشتن شرايط) جلب نمايد نبايد غفلت كنيد و همينطور ازدريافت همكارى لحظه به لحظه والدين نبايد كوتاهى كرد. پس لازم است در اين زمينه بسيار عاقلانه و صبورانه برخورد كنيد و عشقهاى افراطى و مجازى را كنار بگذاريد و ازطريق منطقى خداپسندانه اقدام نماييد. مسأله ديگرى كه بايد در ديدگاه شما اصلاح شود اين است ك اظهار كرديد تنها كسى كه مىتواند شما را خوشبختكند همين شخص است اگر كمى درباره اين موضوع عاقلانه فكر كنيد و شور احساسات را كنار بگذاريد و عينك عشقمجازى افراطى كه جلوى ديده واقعبينى انسان را مىگيرد كنار بگذاريد خواهيد ديد كه اين فكر نيز كاملاً غلط استزيرا ممكن است در اين جهان پهناور و وسيع بسيارى از افراد ديگر پيدا شوند و وجود داشته باشند كه شرايط بهترى ازاين شخص دارند و بهتر مىتوانند راه سعادت و خوشبختى را براى شما فراهم كنند. نكته ديگر در مورد خوابهاى وحشتناك و كابوسهاى شبانه است اينها به خاطر حالات اضطراب آور ورنجآورى است كه براى خود پيش آوردهايد و سعى مىكنيد افكار خود را از ديگران مخفى كنيد بخصوص آنكه دخترمتدينى هستيد كه تاكنون نگاه مستقيم به مردان نامحرم نداشتهايد و اينك خود را در دامى گرفتار كردهايد كه فكرمىكنيد نمىتوانيد درد دل خود را به كسى بگوييد و چارهاى براى كار خود پيدا كنيد راه حل اين مشكل اين است كه بهجاى درون ريزى مشكلات و همه چيز را در خود شكستن با پيدا كردن فردى امين و دلسوز (كه معمولاً براى يك دختربهترين فرد خواهر بزرگتر يا مادر اوست يا دوست عاقل وامينى كه بتواند مسائل او را درك كند) مسائل و خواستهها وتمايلات خود را با او در ميان بگذاريد و دل خود را از همه مشكلات خالى كنيد تا بتوانيد با احساس راحتى بخوابيد وخواب راحتى داشته باشيد بيشتر سعى كنيد براى مشكلات راه حل پيدا كنيد حال چه خودتان به تنهايى چه به كمكافراد ديگر صورت راه برخورد با مشكلات حل نمودن آنهاست نه درون ريزى و كلنجار رفتن و درگيرى مستمر با آنهاچه وقتى بصورت مستمر خود را با آنها درگير كنيد بايد تأثير آن را در خواب خود داشته باشيد آداب خوابيدن را نيزرعايت كنيد (در مفاتيح الجنان) آداب خوابيدن نوشته شده مشكلات را گره گشايى كنيد ديگر كابوس نخواهيد ديد.