راههای تهذیب نفس و خودسازی به شرح زیر است
الف) تفکر در خداشناسی و خودشناسی:
لغتشناسان «فکر» را به اعمال عقل و نظر و بهکارگیری ذهن معنا کردهاند؛ بنابراین، مرز بین نوع انسانی و دیگر حیوانات «عقل» است و «فکر»، که همان بهکارگیری نیروی عقلانی است، حدّفاصل بین دو صنف از انسانهاست و درحقیقت، آدمیان از این زاویه بر دو قسماند.
گروه نخست، متفکران و گروه دوم، کسانیکه این ابزار و سرمایۀ خدادادی را مهمل گذاشته و به تعطیلی کشاندهاند.
نیروی عقل اگر بهطور طبیعی و براساس فطرت خود و بدون دخالت انگیزهها و عوامل نفسانی و شیطانی به کار افتد، نتیجهای خوش و سازنده خواهد داشت و رو بهسوی «رحمان» میبرد.
امیرمؤمنان میفرماید:
ألا لا خَیرَ فی قِراءةٍ لیسَ فیها تَدَبُّرٌ، ألا لا خَیرَ فی عِبادَةٍ لیسَ فیها تَفَقُّهٌ.
بدانید که در قرآنخواندنی که با تدبّر همراه نباشد، خیری نیست؛ بدانید که در عبادتی که با فهم و اندیشه توأم نباشد، خیری نیست.[1]
تفکر در خداشناسی و خودشناسی یکی از راههای تهذیب نفس است؛
خداشناسی به این معناست که انسان به حقیقتی برسد که درک کند خداوند علت و خالق اوست و او عین نیاز و متعلق به خداوند است؛ چنانکه در قرآن میفرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ (فاطر: 15)؛
ای مردم، شما (همگی) نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بینیاز و شایستۀ هرگونه حمد و ستایش است.»
راههای تهذیب نفس
امام علی میفرماید: «هرکه خدا را شناخت، معرفتش کامل گشت؛»[2] بهطورکلی، معرفت و شناخت یک موجود به حسب آن شی مورد شناخت، به دو صورت تحقق مییابد. یکی شناخت حضوری و دیگری شناخت حصولی.
دربارۀ خداوند متعال نیز همین دو نوع شناخت متصور است.
یکی شناخت حضوری، که بدون وساطت مفاهیم ذهنی تحقق مییابد و دیگری شناخت کلی و حصولی که بهوسیلۀ مفاهیم عقلی حاصل میشود و مسقیم به ذات الهی تعلق نمیگیرد.
یکی از مهمترین راههای خداشناسی، خودشناسی است. پیامبر اکرم میفرماید: «هرکس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.»[3]
اگر انسان خویش را بشناسد، هم مبدأ جهان امکان را میشناسد و هم به معاد ایمان میآورد و حیات ابدی را پیش از هر چیزی میبیند و به آن دل میبندد و هم مسیر بین آغاز و انجام را میشناسد، اما اگر خویش را نشناسد،
هم مبدأ یعنی خدا را فراموش میکند و هم به معاد و حیات ابدی توجهی ندارد و درواقع، با فراموشکردن نفس از همه معارف بازمیماند؛[4]
ب) پس از تفکّر در خداشناسی و خودشناسی مهمترین کار در تهذیب نفس، ترک محرّمات و انجام واجبات بهصورت کامل و انجام مستحبات و ترک مکروهات در حد مقدور است.
ترک محرمات و انجام واجبات بهطور کامل، که از مهمترین کارها در مسیر تهذیب نفس است، در روایات تأکید شده است.
راههای تهذیب نفس
پیامبر اکرم در توصیهای خطاب به امیر مؤمنان میفرماید:
یا عَلِی أَحَبُّ اَلْعَمَلِ إِلَی اَللَّهِ ثَلاَثُ خِصَالٍ مَنْ أَتَی اَللَّهَ بِمَا اِفْتَرَضَ عَلَیهِ فَهُوَ مِنْ أَعْبَدِ اَلنَّاسِ وَ مَنْ وَرِعَ عَنْ مَحَارِمِ اَللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَوْرَعِ اَلنَّاسِ وَ مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اَللَّهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَی اَلنَّاسِ.
ای علی، محبوبترین کردار نزد خداوندگار سهچیز است:
آنکس که واجبات الهی را انجام دهد، از عابدترین مردم بهشمار آید و آنکس که از محرّمات الهی بپرهیزد، از پارساترین مردمان گردد و آنکس که به روزی مقدّر شده از جانب خداوند قانع باشد، از ثروتمندترین مردم محسوب شود.[5]
ـ انجام محرمات از موانع قرب الهی و تهذیب نفس است؛ برای نمونه، امام محمدباقر در بیان اثر گناه تکبر در دوری از خداوند میفرماید:
«الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزّوجلَّ یومَ القیامَهِ؛ دورترین مردم از خداوند عزّوجل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.»[6]
دربارۀ انجام واجبات و مستحبات روایت مشهوری به نام «حدیث قرب فرایض و نوافل» وجود دارد که به این بیان است و از احادیث قدسی بهشمار میآید:
و َمَا یتَقَرَّبُ إِلَی عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ، وَإِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ، وَلِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ، وَیدَهُ الَّتِی یبْطِشُ بِهَا، إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ، و آن سَأَلَنِی أَعْطَیتُهُ.
و هیچیک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملی که نزد من محبوبتر باشد از آنچه بر او واجب کردهام و بهدرستی که بهوسیلۀ نافله به من تقرب میجوید؛ تاآنجاکه، من دوستش میدارم و چون دوستش دارم، آنگاه گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش میشوم که با آن میبیند و زبانش میگردم که با آن سخن میگوید و دستش میشوم که به آن میگیرد.
اگر بخوانَدَم، اجابتش میکنم و اگر خواهشی از من کند، به او میدهم.[7]
در کنار ترک محرمات و انجام واجبات بهصورت کامل، انجام مستحبات و ترک مکروهات در حد مقدور نیز متمّم و مکمّل حرکت در سیر الی الله و تهذیب نفس است.
راههای تهذیب نفس
در زیر به احادیثی دربارۀ برخی مستحبات اشاره میکنیم:
ـ شبزندهداری: امام حسن عسکری دراینباره میفرماید:
«اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ؛ وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد»؛[8]
ـ خوشرویی با مردم:
امام سجاد میفرماید:
«إِنَّ أَقْرَبَکمْ مِنَ اللَّهِ أَوْسَعُکمْ خُلْقا؛ نزدیکترین شما به خداوند، خوشخلقترین شماست.»[9]
ترک مکروهات بهمعنای ترک امور ناپسند در نزد حقتعالی است که آثار وضعی و معنوی ویژه در شخص دارد و سبب تقرب به حقتعالی و تهذیب نفس انسان میشود. برخی موارد ترک مکروهات در روایات چنین است:
ـ ترک پرخوری:
«… امام صادق میفرماید:
«کثْرَةُ الْأَکلِ مَکرُوهٌ؛ زیاد خوردن مکروه است.» روشن است که پرخوری باتوجهبه ضررهایی، مانند اضافهوزن و چربی خون که برای بدن دارد، مکروه است. البته، اگر این ضرر به حد توجهبرانگیزی برسد از کراهت خارجشده و به حرمت میرسد؛
ـ تنها خوابیدن مرد در خانه:
پیامبراکرم میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کرِه لَکمْ أَیتُهَا الْأُمَّةُ أَرْبَعاً وَ عِشْرِینَ خَصْلَة… وَ کرِهَ أَنْ ینَامَ الرَّجُلُ فِی بَیتٍ وَحْدَه.
بهراستی که خدای عزوجل 24 خصلت را برای شما نمیپسندد … و نمیپسندد مردی در خانهای تنها بخوابد؛[10]
ـ خوابیدن بینالطلوعین (طلوع فجر تا طلوع آفتاب) یا بین نماز مغرب و عشا از عوامل فقر شمردهشده است؛[11] زیرا یکی از ارزشمندترین فرصتهای انسان، که زمان تقسیم رزق است، ازبین میرود و بههمیندلیل، از مکروهات شمردهشده است؛
پ) مشارطه، مراقبه، محاسبه، مؤاخذه
از روشهای بسیار مؤثر در خودسازی معنوی، استفاده از ابزاری است که بزرگان اهل معرفت و پیشتازان وادی معنویت و تقوا بیان کردهاند و آن چهار مرحله دارد:
راههای تهذیب نفس
یک ـ مشارطه و عزم:
انسانی که قصد حرکت در جهت کمال و تربیت نفسانی خود دارد، ابتدای هرروز لازم است با خود شرط کند که در طول روز مرتکب گناهی نگردد؛ مثلاً، کسیکه میخواهد با یک صفت بدی که در او وجود دارد و یا عادت زشتی که در خود احساس میکند به مبارزه برخیزد، باید با خود عهد کند که آن صفت و یا عادت را از صحنۀ عمل و رفتار خود دور کند و شیوۀ زندگی خود را از حاکمیت آن برکنار نگه دارد و این گام نخست است؛
دو ـ مراقبت:
پس از تصمیم و ارادۀ قطعی دراینزمینه باید همواره در طول روز و تا هنگام استراحت شبانگاهی به کشیک نفس پرداخته و لحظهای از آن غافل نباشد تا وسوسههای نفسانی و حالات شیطانی نتواند او را از جادۀ حق و اعتدال خارج کرده و بهسوی آن عمل و یا صفت زشت سوق دهد و یا کار پسندیده را در نظرش بهصورت دیگری جلوه دهد و یا با تنبلی و کسالت او را از اقدام و ادامه بر انجام آن منصرف کند.
این گام بسیار مهمی است که در آغاز، سخت و دشوار است، ولی بهتدریج، از دشواری آن کاسته و آسان خواهد شد؛
سه ـ محاسبه:
حسابرسی و تفتیش نسبتبه حالات نفسانی و اعمال صادرشده از شخص در طول روز، از ضروریترین کارهاست که بدون آن هیچ حرکتی رو به سامان نخواهد رفت. امام کاظم فرمود:
لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیهِ.
هرکس روزانه بهحساب خود رسیدگی نکند، تا اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند تقاضای توفیق بیشتری کرده و چنانچه مرتکب عمل زشت و گناهی شده است و از او طلب آمرزش و توبه کند، از ما نیست؛[12]
راههای تهذیب نفس
چهار ـ مؤاخذه:
گام نهایی در طی این عملیات این است که با برخورد جدی با خود و گریبانگیری از خویشتن و تنبیه نفس بهوسیلۀ روزه و مانند آن، در صورت نقض پیمان، از او برای رعایتکردن و نشکستن دوبارۀ آن تعهد بگیرد.[13]
[1]. محمدباقر مجلسی، همان، ج 4، ص 211.
[2]. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1376، ج 7، ص185.
[3]. محمدباقر مجلسی، همان، ج 2، ص 32.
[4]. عبدالله جوادی آملی، فطرت در قرآن، قم، اسراء، 1388، ص 84.
[5]. حسن بن علی بن شعبه حرّانی، تحف العقول، بیروت، الفجر، 1429ق، ص 7.
[6]. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، همان، ج 15، ص 381.
[7]. محمدبن یعقوب کلینی، همان، ج ۲، ص ۳۵۲.
[8]. سیدمحسن امین عاملی، همان، ج 1، ص 42.
[9]. همان، ص 644.
[10]. محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، همان، ج 2، ص 520.
[11]. همان.
[12]. محمد بن یعقوب کلینی، همان، ج 2، ص 453.
[13]. سیدمحمدحسین حسینی طهرانی، رسالۀ سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم، تهران، علامه طباطبایی، 1395، ص 140.