سیرهٔ پیامبر اسلام (ص) برخورد با بدحجابان یا بی حجابان چه بود؟
پاسخ:
حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکلهای متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست. یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته است. چنانکه از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده میشود، اسلام قدری محدوده آن را وسیعتر کرده و به آن شدت بخشیده است. آنچه از تاریخ استفاده میشود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل. بلکه زنان عرب معمولاً پیراهنهایی میپوشیدند که گریبانهایشان باز بود و دور گردن و سینه، در معرض دید بود.[1]
نزول آیات حجاب
تا اینکه، آیاتی به مناسبت در چند مرحله دربارۀ حجاب و احکام مربوط به آن نازل شد، ازجمله این آیه:
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ (نور: 31).
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راهرفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بهسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.
برخورد با منکر بی حجابی
بدحجابی در آن موقع مشکل چندان حادی نبوده؛ بهطوریکه، چنین اجباری را اقتضا کند، بلکه طبق روایات، گناهانی مانند شرابخواری، ازدواج با محارم، رباخواری و زنا در آن موقع رایج بوده و پیامبر (ص) نیز هنگام انعقاد عقد ذمّه با یهودیان و مسیحیان ترک این موارد را شرط فرمود و آنان هم متعهد شده بودند که چون در پناه و حمایت حکومت پیامبر (ص) بودند، باید به قوانین و احکام شرعی احترام گذاشته و آشکارا در اجتماع مرتکب این گناهان نشوند؛[2]
بهصورت کلی براساس قرارداد ویژهای (عقد ذمّه) که میان حکومت اسلامی با یهودیان و مسیحیان بسته میشود، براساس آن همانگونه که حکومت اسلامی حفظ امنیت ناموسی، جانی و مالی آنان را برعهده میگیرد؛ در مقابل آنان نیز متعهد شده که افزونبر پرداخت مالیاتی به نام «جزیه»، به قوانین و احکام یک کشور اسلامی احترام بگذارند. و به صورت آشکار مرتکب گناه نشوند.
اگر بدحجابی در کشور اسلامی از سوی اهل ذمه منشأ فساد در جامعه اسلامی شود، حکومت اسلامی به دلیل برقراری نظم در امور اجتماعی و دوری جامعه از فساد، این اختیار را دارد که از باب حکم ثانوی، رعایت حجاب اسلامی را اجبار کند. در صورت بدحجابی علنی ازسوی آنان، آنها را مجازات کرده و قرارداد عقد ذمه را بر هم بزند. زیرا حجاب تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند دخالت کند. ولی آنگاه که به امری اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم میتواند از باب نهیازمنکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، رعایت حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید. [3]
البته این اجبار و مجازات ازسوی حکومت دربارۀ حجاب، نسبت به زنان مسلمان هم اجرا شدنی است و ازاین نظر، فرقی میان مسلمان و غیرمسلمان نیست.
ارجاعات:
[1]. ناصر مکارم شیرازی، کتاب النکاح، تحقیق محمدرضا حامدی و مسعود مکارم، قم، مدرسۀ امام علی بن ابیطالب (ع)، 1424 ق، ج 1، ص 31.
[2]. ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابَوَیْه قمی (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه،قم، اسلامی، ۱۴۱۳ ق، ج 2، ص 50.
[3]. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، تحقیق ابوالقاسم علیان نژادی، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)، 1427 ق، ج 3، ص 70.
حجاب در زمان پیامبر و علی علیهما السلام