صحبت کردن با خدا بهتر است یا نماز خواندن؟
چرا باید نماز را در پنج نوبت تکرار کرد؛ درصورتیکه، هروقت بخواهیم میتوانیم با خدا صحبت میکنیم؟
پاسخ: گرچه خداوند هر ندا و هر دعایی را میشنود و بندگانش میتوانند، با شیوههای مختلف، با او مناجات کنند، ولی چون خدا خودش بهتر از هرکسی میداند که چه نوع عبادتی، در چه اوقاتی و با چه آدابی، چه آثاری دارد؛ طبق علم و حکمتش راهنمایی کرده و دستور میدهد. خدا میداند که تنها نماز با قرائت سورۀ خاصی، همانند حمد، همراه با سورههای دیگر و همراه با رکوع و سجده و تشهد و… طبق آداب تعیینشده، تکبر را درمقابل خداوند سبحان میشکند و سبب رشد، ارتقا، کمال و تقرب میشود و دیگر انواع عبادت این خصیصه را ندارد؛ بهسان فردی که به صدنوع قرص، شربت، آمپول و کپسول دسترسی دارد، آیا معقول و مجاز است که هرکدام از آنها را در هروقت که خواست و برای هر نوع بیماری استفاده کند یا همۀ آنها را یکجا بخورد؟ قطعاً مجاز نیست، بلکه این پزشک ماهر و متخصص است که باید به وی اجازه دهد در چه موقعیتی و برای چه نوع بیماری کدام شربت، قرص یا کپسول را تا چه مدتی استفاده کند، اما اینکه چرا در پنج نوبت میخوانیم؟ باید گفت همانگونهکه جسم انسان نیاز دارد که مثلاً در صبح و ظهر و شام غذای مادی بخورد، روح انسان نیز نیاز به غذای معنوی دارد و نیاز روح بهمراتب بیش از نیاز جسم به این غذای معنوی است، چنانکه پیامبر اسلام (ص) فرمود: «نماز سفرهای است که خداوند متعال روزانه پنجبار آن را در مقابل اهل بهشت باز میکند.» همانطورکه در سفره انواع خوردنیهای مفید و مغذی هست، در نماز هم انواع عملها مثل سجده و رکوع و انواع ذکرها هست که هرکدام دارای خواص و آثار معنوی است که نیازهای روحی نمازگزار را تأمین میکند.
و اما اینکه گفتهاید نماز عمل تکراری است در پاسخ باید گفت، تکرار همیشه بد نیست، بلکه در خیلی از موارد ضروری و اجتنابناپذیر است، مثل اینکه اگر روزی دهبار نیز از خانه یا اداره خارج شوید و بازگردید، مجدداً سلام میدهید و یا روزی سهوعده غذا میخورید یا چند وعده دست و صورت را میشویید و یا … این تکرارها، همه بهخاطر نیاز به آنهاست و تکرار اقامۀ نماز نیز چنین است؛ همچنانکه، با خوردن غذا قوت و توان مییابید؛ با نمازخواندن هم نیروی معنوی میگیرید؛ متعالی روحی پیدا میکنید؛ بنابراین، ضمن آنکه ما همیشه در محضر حقتعالی هستیم، همیشه مخلوق، مملوک و مرزوق او هستیم و هروقت و هرکجا که دلمان بخواهد و به هر سمتوسویی که باشیم، میتوانیم با او سخن بگوییم، نیازهایمان را به هر زبانی بیان داریم و…، یک عبادت مخصوصی به نام نماز (صلاه) قرار داد که اوج کمال هرگونه ارتباط، اتصال، گفتوگو، رازونیاز، اقرار و … است. او کمال ما را میخواهد و تمام اوامر و نواهی و احکام، برای رسیدن ما به کمال مطلوب میباشد.
نتیجه: انسان در هرزمانی و با هر زبانی میتواند با پروردگار صحبت کند و این با نمازخواندن منافاتی ندارد، اما نماز براساس دستور همان پروردگار واجب شده است و جزءجزء آن نظیر سجده، قنوت، رکوع و تشهد براساس مصلحتها و حکمتهایی الهی واجب شده است که هرکدام تأثیر لازم را بر جان و روح و زندگی انسان مینهد.