قیام علما علیه سلطه انگلیس در دوره قاجار به نقل از امام خمینی
س: جریان قیام علما علیه سلطه انگلیس در دوره قاجاریه به نقل از امام خمینی چیست؟
ج:
مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى بعد از اينكه ديدند عراق در معرض خطر است ، كه اگر ايشان نبود عراق از بين رفته بود يك كلمه فرمودند، عرب پشتيبانى كردند، مطلب را برگردانيد.[1]
در قضيه عراق اگر چنانچه اين مجاهدات علماى عراق نبود از دست رفت پسر سيد در جنگ كشته شد، پسر مرحوم آسيد محمد كاظم در جنگ كشته شد، علماى اينجا تفنگ به دوش گرفتند رفتند مقابله مرحوم آقاى خوانسارى ، آقاى آسيد محمد تقى خوانسارى رضوان الله عليه به حبس رفت يعنى گرفتند اسيرش كردند، با يك عده ديگرى اسير كردند و بردند در خارج كه ايشان فرمودند كه ما را مى شمردند، يك ، دو، سه ، چهار تحويل يك كسى مى دادند آنوقت مى گفتند اينها آدم مى خورند، اينكه شماريم براى اين است كه اينها آدم خورند، رعايايى بودند كه آدم مى خورند و ما مى شماريم كه مبادا شما را بخورند قضيه عراق را ميرزاى شيرزاى دوم ، اين شخص عظيم الشان ، اين شخص بزرگ ، اين شخص عالى مقام در علم و در عمل ، اين نجات داد اين عراق را او حكم جهاد داد و فرستاد اينها را به چيز و عرض مى كنم آنوقت هم تبعيت مى كردند عشاير از علما، مثل حالا نبود، تبعيت مى كردند، عشاير آمدند خدمت ايشان و ايشان حكم داد، حكم جهاد داد، جهاد كردند، كشته دادند، كشته شدند تا مستقل كردند عراق را، اگر نبود حالا ما اسير بوديم ، حالا ما هم جزو مستعمره انگلستان بوديم ، آن هم با جديت علما واقع شد اين علماى عراق را كه تبعيد كردند به ايران ، براى مخالفتى بود كه مى كردند با دستگاه ها مرحوم آسيد ابوالحسن و مرحوم آقا نائينى و مرحوم شهرستانى و مرحوم خالصى و اينها را كه تبعيد كردند از عراق به ايران .[2]
لااقل اين صد سال را درست ديده بودند كه هر وقت كه بنا بود يك شكستى به ملت بيايد، روحانيت جلويش را مى گرفت يك شكستى به كشور بيايد روحانيت جلويش را مى گرفت ، ديده بودند كه در مثلا عراق كه انگليسى ها عراق را آن وقت تقريبا گرفته بودند، آن روحانى بزرگ مرحوم آقا ميرزا محمد تقى جلويش را گرفت و از ايشان گرفت عراق را، استقلال عراق را او مى گرفت از آنها.[3]