نشست علمی و صمیمی با حضور پرفسور مهدی گلشنی
15 دی, 1403نشست علمی مقاومت و دکترین بازدارندگی نظام اسلامی
17 دی, 1403همزمان با هفته پژوهش در روز سهشنبه 1403/09/27 نشست علمی با عنوان «هوش مصنوعی و آینده فلسفه اسلامی» در سالن شهید تهرانی مقدم واقع در پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام برگزار شد.
در ابتدای این جلسه که با استقبال تعداد قابلتوجهی از پژوهشگران این مرکز مواجه شد پس از مزین شدن جلسه به آیاتی از کلامالله مجید، دکتر مهدی یارمحمدی بهعنوان دبیر علمی نشست مقدمهای را در رابطه با تعامل دوسویه هوش مصنوعی و فلسفه بیان کردند. سویه اول مواجهه فلسفه باهوش مصنوعی بهمثابه گونه خاصی از وجود است. فلسفه مثابه دانشی که متکفل بحث از وجود موجودات است و در بسیاری از دانشها اثبات وجود موضوع دانش را به عهده دارد باید نحوه وجود هوش مصنوعی را مشخص کند و سپس به این سؤال پاسخ دهد که این نحوه از وجود آیا میتواند واجد علم و آگاهی باشد. آیا امکان تحقق علم به خود و خودآگاهی برای او قابل فرض است؟ آیا در وجود میتوان از علم به علم همسخن گفت؟ آیا اساساً این نحوه از وجود، واجد قابلیت یادگیری خواهد بود؟ و سؤال نهایی آنکه آیا وقت تولد باب جدیدی در فلسفه برای شناخت اینگونه خاص از وجود نرسیده است همانطور که فصل جدیدی به نام علم النفس فلسفی متولد شد؟
سویه دوم مواجهه هوش مصنوعی با فلسفه است. ورود هوش مصنوعی به فلسفه در سه سطح قابلبررسی است. در سطح اول هوش مصنوعی بهمثابه ابزار تلقی میشود. این ابزار میتواند در بررسی عمیقتر پدیدهها و مفاهیم انسانی یاری گر فیلسوفان باشد و با استفاده از ظرفیت داده و پردازش خود شبکهای از مفاهیم فلسفی را پدید آورد و یا حتی مدلهای مختلفی برای آموزش فلسفه را ابداع کند. در سطح دوم تولید پرسشهای فلسفی و تحلیل دادههای فلسفی و مقایسه بین مکاتب مختلف فلسفی قرار دارد. سطح نهایی رابطه هم تولید یک دستگاه جدید فلسفی است یعنی همانطور که صدرا وجود را بهمثابه هستهای مرکزی برای فلسفه خود قرارداد هوش مصنوعی نیز هستهای مرکزی ابداع کرده و فلسفه جدید خود را مبتنی بر آن شکل دهد.
بخش دوم نشست علمی به سخنان حجتالاسلام دکتر قائمی نیا اختصاص داشت. دکتر قائمی نیا که بهعنوان یکی از پژوهشگران به نام در حوزه مطالعات فلسفی و هوش مصنوعی به شمار میروند نکاتی را در سه بخش ارائه کردند. در بخش اول هوش مصنوعی را بهعنوان یکی از انواع برتر تکنولوژی معرفی کرده و ابزار داشتند که تفاوت جدی در سطح تکنولوژی هوش مصنوعی با چیزی مثل خودرو وجود دارد. هوش مصنوعی حداقل دارای شش ویژگی اساسی که هویت او را از سایر اقسام تکنولوژی ممتاز میکند که عبارتاند از:
- هوش مصنوعی دریچهای بهسوی واقعیت را برای انسان میگشاید. درواقع هوش مصنوعی بهمثابه یک پنجره لایهای دیگر از حقیقت را برای انسان به نمایش میگذارد که آثار وجودی آن مشهود است.
- هوش مصنوعی آزمایشگاه فلسفه است. در این آزمایشگاه ایدههای فلسفی به تجربه گذاشته میشوند و بهگونهای تجربه پذیری ایدههای فلسفی را افزایش میدهد.
- هوش مصنوعی تشدیدکننده تئوریهای فلسفی است.
- هوش مصنوعی نوعی مهندسی فلسفی است. این ایده از دل فلسفه خاصی برآمده است که معتقد است میتوان اندیشه را مکانیکی کرد و با محاسبات ریاضی و الگوریتمهای منطقی بهصورت کمّی به چنگ آورد.
- هوش مصنوعی ماشین تفکر است.
- هوش مصنوعی از مفاهیم فلسفی تقدس زدایی میکند. مفاهیمی مثل تفکر علم آگاهی در اندیشه سنتی فلسفه بدون تردید متعلق به ساحت تجردی انسان است و طرح آن در جمادات منتفی است اما هوش مصنوعی نگاهی فیزیکالیستی به این مفاهیم دارد.
در بخش دوم ارائه جناب دکتر قائمی نیا مراحل پیشرفت هوش مصنوعی را در چهار مرحله توضیح دادند:
- نگاه محاسباتی به ذهن و رایانه و دستکاری نمادها در جهت حل مسئله
- شبیهسازی سیستم عصبی و مغزی انسان
- یادگیری عمیق با ریاضی سازی مقولات فلسفی و طرح استقراء متغیر
- ورود محاسبات کوانتومی و ژنتیکی به مباحث هوش مصنوعی
حاصل این سیر و کمّی سازی امور فلسفی، افزایش نوعی از فیزیکالیسم و درنتیجه کمرنگ شدن مرز بین امر مجرد و مادی است. ازآنجاییکه هویت فلسفه اسلامی بهمثابه برنامه پژوهشی تجرد ارجاع دارد باید حاصل مواجهه هوش مصنوعی و فلسفه را مورد مداقه قرارداد. با این مقدمه بخش سوم سخنان دکتر قائمی نیا تمهید میشود.
دکتر قائمی نیا در بخش سوم سخنان خود در خصوص نوع مواجهه هوش مصنوعی با فلسفه اسلامی چهار سناریو را بیان میکنند:
- حذف فلسفه اسلامی: حاصل غلبه نگاه محاسباتی و فیزیکالیسیت به مقولههای فلسفی در مقابل نگاه تجردی فلسفه اسلامی به حذف فلسفه اسلامی منتهی میشود.
- طرد هوش مصنوعی توسط فلسفه اسلامی: این بدان معناست که اساساً هوش مصنوعی برای فلسفه اسلامی مسئله نیست زیرا مقولاتی مانند علم و آگاهی و یادگیری و تفکرشان موجود مجرد بوده و هوش مصنوعی تخصصا خارج است.
- همراهی فلسفه اسلامی با هوش مصنوعی: در این سناریو فیلسوفان تلاش میکنند تا از لایهها و ظرفیتهای متعدد فلسفه اسلامی مفاهیمی نظیر حرکت جوهری را استخراج کنند که برداشتهای فیزیکالیستی هوش مصنوعی معقول به نظر برسند. مثلاً هوش مصنوعی نیز با حرکت جوهری اشتدادی امکان ورود به عرصه تجردی را خواهد داشت.
- رویکرد تلفیقی: در این سناریو بین فضای مفهومی حکمت متعالیه و فضای مفهومی هوش مصنوعی تلفیقی حاصل میشود و از دل این تلفیق فضای جدیدی متولد میشود. لازمه این رویکرد بازبینی مفاهیم فلسفی و مفاهیم هوش مصنوعی با توجه به تلفیق این دو فضا با یکدیگر است.
در پایان جلسه نیز استاد ارائه کنند به سؤالات پژوهشگران حاضر در جلسه پاسخ گفتند.