صفحه اصلی

درباره ما

تماس با ما

info@isri.ac.ir

  • صفحه اصلی
  • معرفی پژوهشگاه
    • معرفی
    • روسای پژوهشگاه
    • ساختار
    • وظایف و ماموریت ها
    • افتخارات علمی
  • مراکز علمی
    • معاونت پژوهش
    • پژوهشکده الهيات و معارف اسلامي
    • پژوهشکده سیاسی
    • پژوهشکده فرهنگی و مطالعات اجتماعی
    • اندیشکده راهبردی و آینده پژوهی
    • مرکز تدوین متون آموزشی
    • مرکز توليد محتواي فضاي مجازي
    • مرکز آموزش و تحصیلات تکمیلی
  • صفحه اصلی
  • معرفی پژوهشگاه
    • معرفی
    • روسای پژوهشگاه
    • ساختار
    • وظایف و ماموریت ها
    • افتخارات علمی
  • مراکز علمی
    • معاونت پژوهش
    • پژوهشکده الهيات و معارف اسلامي
    • پژوهشکده سیاسی
    • پژوهشکده فرهنگی و مطالعات اجتماعی
    • اندیشکده راهبردی و آینده پژوهی
    • مرکز تدوین متون آموزشی
    • مرکز توليد محتواي فضاي مجازي
    • مرکز آموزش و تحصیلات تکمیلی
  • آثار پژوهشگاه
  • نشریات علمی
  • ایمیل سازمانی
  • آثار پژوهشگاه
  • نشریات علمی
  • ایمیل سازمانی
logo-pj-125

پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام

  • صفحه اصلی
  • معرفی پژوهشگاه
    • معرفی
    • روسای پژوهشگاه
    • ساختار
    • وظایف و ماموریت ها
    • افتخارات علمی
  • مراکز علمی
    • معاونت پژوهش
    • پژوهشکده الهيات و معارف اسلامي
    • پژوهشکده سیاسی
    • پژوهشکده فرهنگی و مطالعات اجتماعی
    • اندیشکده راهبردی و آینده پژوهی
    • مرکز تدوین متون آموزشی
    • مرکز توليد محتواي فضاي مجازي
    • مرکز آموزش و تحصیلات تکمیلی
  • صفحه اصلی
  • معرفی پژوهشگاه
    • معرفی
    • روسای پژوهشگاه
    • ساختار
    • وظایف و ماموریت ها
    • افتخارات علمی
  • مراکز علمی
    • معاونت پژوهش
    • پژوهشکده الهيات و معارف اسلامي
    • پژوهشکده سیاسی
    • پژوهشکده فرهنگی و مطالعات اجتماعی
    • اندیشکده راهبردی و آینده پژوهی
    • مرکز تدوین متون آموزشی
    • مرکز توليد محتواي فضاي مجازي
    • مرکز آموزش و تحصیلات تکمیلی
Published by مدیر at 11 مرداد, 1399

سیره امام صادق(ع) در تعامل با اهل سنت
چکیده
سیره اهل بیت(ع) با اهل سنت یکی از شاخص‌ترین الگوها برای تحقق وحدت اسلامی است. در این میان سیره امام صادق، رئیس مذهب جعفری و استاد بنیانگذاران مذاهب اهل سنت، به واسطه تعامل بیشتر با اهل سنت، اهمیت بیشتری دارد. امام صادق(ع) را می‌توان بهترين شاخصه تقريب مذاهب اسلامی در شيعه محسوب كرد كه به لحاظ ارتباط فكری و فرهنگی كامل و ممتاز خود با نحله‌های اهل سنت، بسيار مورد تأييد و توجه آنان بوده‌اند. این نوشتار بر این هدف است با تبیین سیره امام صادق با اهل سنت، الگوی کاربردی را پیش روی پیروان ایشان در برخورد با برادران سنی مذهب ترسیم نماید.
یافته های تحقیق حاکی از این است که امام صادق(ع)، همانند سایر ائمة شیعه علیهم‌السلام، همواره خود را ملزم به مراوده و همنشینی با سایر مسلمانان در تمامیِ سطوحِ زندگیِ دینی و اجتماعی می دانست و هیچ‌گاه شیعه را به عنوان یک مذهب یا فرقة جدا از جامعة اسلامی در نظر نمی‌گرفت و شیعیان را نیز به رعایت احترام و همزيستي مسالمت آميز با عموم مسلمانان امر مي نمود.
واژه های کلیدی: امام صادق، اهل سنت، ابوحنیفه، وحدت، مدارا.

مقدمه
در روزگار کنونی جهان اسلام آماج توطئه های شوم استکبار جهانی است و روز به روز فتنه افکنی دشمنان برضد اسلام و مسلمانان بیشتر می شود. یکی از مهم‌ترین حربه‌های دشمنان در این زمینه ایجاد اختلاف و تفرقه است. راه رهایی از این توطئه نیز حفظ وحدت و برادری است. تاکنون کتاب ها و مقالات بسیاری در این باره نگاشته شده، ولیکن این بحث پردامنه ای است که همواره ضرورت توجه و پژوهش درباره آن احساس می¬شود.
این نوشتار سیره امام صادق(ع) را در تعامل با اهل سنت و توجه ایشان به مسئله وحدت اسلامی را بررسی می کند. هرچند تاکنون مقاله مستقلی در این باره نگاشته نشده است، ولی در برخی کتاب¬های مربوط به زندگانی امام صادق(ع) مطالب خوبی در این باره بیان شده است. بی شک، بهترین منبع در این باره، که مطالعه آن برای محققان و مبلغان عزیز ضروری به نظر می رسد، کتاب ارزشمند الامام الصادق و المذاهب الاربعه است که فاضل و عالم عراقی، مرحوم اسد حیدر، با رویکردی تقریبی، به رشته تحریر درآورده است. این کتاب، که به راستی دائره المعارف مهم درباره شناخت شخصیت و شرایط زندگی علمی، سیاسی و فرهنگی امام صادق است، نخستین بار در سال 1375قمری در نجف به زیور طبع آراسته گردید. هرچند در برخی کشورهای عربی نشر این کتاب ممنوع و دراختیار داشتنش جرم محسوب می شد، ولی هم اکنون هر محقق و خطیبی، چه شیعه و چه سنی، برای مطالعه و بررسی دقیق زندگانی امام صادق ناگزیر از مراجعه به این اثر ارزشمند است. این کتاب با عنوان «امام صادق و مذاهب اهل سنت» به فارسی ترجمه و و در هشت جلد توسط دانشگاه ادیان و مذاهب منتشر شده است. از دیگر تحقیقات جدید درباره این موضوع، کتاب پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت اثر مهدی مسائلی است که مطالبی بسیار مفید و در عین حال مختصر درباره رفتار امام صادق با اهل سنت دارد و مطالعه آن به مخاطبان پیشنهاد می شود.
در این نوشتار ابتدا ضرورت و اهمیت وحدت اسلامی تبیین و سپس روش و منش امام صادق در تعامل با اهل سنت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

اهمیت و ضرورت وحدت
وحدت‌ اسلامي‌ يكي‌ از مهم‌ترين‌ ضرورت‌هاي‌ تاريخي‌، اجتماعي‌ و سياسي‌ مسلمانان‌ در جهت‌ ايستادگي‌ و پويايي‌ و هويت‌ امت‌ اسلامي‌ و از مهم‌ترين‌ عوامل‌ عزت‌ و پيروزي‌ آنها در همه صحنه‌هاست؛ و در مقابل‌، تفرقه‌ و اختلاف جز خواری و شکست و به‌ هدر رفتن‌ نيروهاي‌ فكري‌ و سرمايه‌هاي‌ انساني‌ امت‌ اسلامي‌ نتیجه ای نخواهد داشت‌.
دعوت‌ به‌ وحدت‌ و يگانگي‌ مسلمانان‌، و پرهيز از تفرقه‌، از دستورهای‌ قرآن‌ و سيره‌ نبي‌ اكرم‌(ص) و اولياي‌ دين‌ است‌. قرآن‌ كريم‌ مسلمانان را امت واحده خوانده است: «ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون» (انبياء: 92) و مؤمنان را برادر يكديگر معرفي کرده: «انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بين اخويكم» (حجرات:10) و همه مسلمانان‌ را به‌ وحدت‌ و پرهيز از تفرقه‌ فرا مي‌خواند؛ «وَ اعْتَصمُوا بحَبْل‌ للّه‌ جَميعاً وَلاَ تَفَرِّقُوا» (آل‌ عمران: ‌103). بنابراين‌ اتحاد و انسجام‌ امت‌ اسلامي‌ يك‌ ضرورت‌ و تفرقه‌ يك‌ عمل‌ نادرست و مفسد و زيان‌بار از نظر دين‌ و عقل‌ است‌: «وَلاَتَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَب‌َ ريحُكُم‌ْ»(انفال:‌46)
همچنین كوشش‌ براي‌ وحدت‌ و برادري‌، حركت‌ در جهت‌ رهنمودهاي‌ الهي‌ و اقتدا به‌ سنّت‌ پيامبر و اولياي‌ دين‌ است؛ چراکه سیره ائمه اطهار علیهم‌السلام نیز بیانگر این است که نزد ایشان حفظ وحدت امت اسلام و جلوگیری از نابودی آن بر همه چیز مقدم است، و آن بزرگواران در این مسیر از حقوق خود گذشته و صبر پیشه نمودند. از این منظر می‌توان سکوتِ امام علی ، صلحِ امام حسن، و ولایت‌عهدی امام رضا- علیهم السلام- را در راستای حفظِ وحدت و یکپارچگی مسلمانان تفسیر کرد. امام صادق نیز، به تأسی از قرآن و اجداد بزرگوارشان، مسلمانان را برادر خوانده است(حر عاملی، 1414ق، ج15: 109).
برخي شيعيان گمان مي كنند كه موضوع وحدت ميان شيعه و اهل سنت، يك امر صوري و به صورت تقيه است و ما نمي توانيم با اهل سنت تعامل دوستانه داشته باشيم؛ در حالی همه مسلمانان باید توجه داشته باشند اختلاف در پاره اي از مسائل مانع اخوت اسلامي و وحدت مسلمانان نمي شود. وقتي اسلام به مسلمانان سفارش مي كند كه با پيروان اديان آسماني و مكاتب ديگر بشري با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشتركات توجه مي دهد: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران: 64)؛ بگو اي اهل كتاب بياييد به سوي سخني كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم و بعضي از ما بعضي ديگر را غير از خداي يگانه به خدايي نپذيرد هرگاه سرباز زنند بگوييد گواه باشيد كه ما مسلمانيم»، پس تکلیف ما در برابر برادران دینی امان مشخص است.
همچنین بایستی توجه داشت در بحث‌ وحدت‌ اسلامي‌، بايد بین‌ وحدت‌ مذاهب‌ و وحدت‌ امت‌ اسلامي‌ تفكيك‌ قايل‌ شد و اين‌ دو را باهم‌ خلط‌ نكرد. وحدت اسلامی بدان معنا نيست كه از اعتقادات به حقمان كوتاه بياييم و دست برداريم، بلكه بايد در عين پايبندي به اعتقادات خود، مبناي معاشرت با آنان را بر محور مشتركات بگذاريم و از ورود به مباحث اختلاف برانگيز خودداري نماييم. حال اگر شرايط را براي اثرگذاري بر اعتقادات نادرست آنان مساعد ديديم و مطمئن شدیم كه از عهدة اين كار برمي آييم، مي توانيم دوستانه و دلسوزانه، برادر مسلمان خود را ارشاد نموده او را نسبت به باورهاي نادرستش آگاه نماييم. بنابراين‌ مقصود از وحدت‌ امت‌ اسلامي‌ اين‌ است‌ كه‌ همه مذاهب‌ اسلامي‌، اختلافات‌ خود را كنار بگذارند و بر آن‌چه‌ كه‌ نسبت‌ به‌ آن‌ اتفاق‌نظر دارند، تأكيد كنند و مقصود اين‌ نيست‌ كه‌ از بين‌ مذاهب‌ و عقايد موجود يكي‌ انتخاب‌ شود و بقيه‌ بدون‌ تعصب‌ و تصلب‌ نسبت‌ به‌ عقايد خود، بر يك‌ مذهب‌ مورد قبول‌ توافق‌ نمايند، و يا اين‌كه‌ همه‌ از نو عقايد خود را در قالب‌ مذهب‌ جديد و جامع‌تري‌ كه‌ اصول‌ همه‌ مذاهب‌ موجود را در بر مي‌گيرد، ارايه‌ نمايند؛ زيرا اين‌ امر نه‌ معقول‌ و نه‌ منطقي‌ است‌ و نه‌ مطلوب‌ و عملي‌ (مسائلی، 1393، 16).
بهترين شيوه در رفتار با اهل‏سنت آن است كه، بدون تحريك احساسات و بروز تعصبات، بر نقاط مشترك تكيه كنيم و در مقابل دشمنان اسلام و مستكبران، با تمامي مسلمانان وحدت سياسي خود را حفظ كنيم و بيشتر از فضايل اهل‏بيت و تعاليم و سيره آنان صحبت كنيم، كه در پرتو اين گفتگوها محبت هر چه بيشتر به دست آيد و طبيعى است كه به دنبال «محبت»، « پيروى » خواهد آمد. بر اين اساس مسئله دوستي با دوستان اهل بيت(ع) و دشمني با دشمنان آنان، منافاتي با وحدت اسلامي بين شيعه و سني ندارد؛ زيرا چنان نيست كه اهل تسنن از دشمنان اهل بيت(ع) باشند؛ بلكه بسياري از آنان به حكم آيه شريفه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی؛» (شوري: آية 23)دوستي و مودّت اهل بيت را واجب مي‏شمارند. بنابراين، دستور دشمني، تنها شامل كساني مي‏شودكه با اهل بيت‏(ع) از سرناسازگاري درآمده‏ و با آنان به مقابله برخاسته‏اند؛ مانند حاكمان ستمگر و ياوران آنها و يا ناصبي‏ها(مسائلی، 1393، 19).
امام صادق و اهل سنت
سيره و برخورد امام صادق با اهل سنت كاملاً برادرانه و صميمانه بوده است. امام صادق همه مسلمانان را فرزند اسلام و برادر همدیگر می خواند(حر عاملی، 1414ق، ج15: 109). حضرت در برخورد با عامه مسلمان‌ها، شیعه را به‌عنوان فرقه‌ای که یک قرائت خاص دارند، جدا نکرد و بحث تبیین اسلام را مبنای کار خود قرار داده بودند و همه مسلمانان از وجود ایشان استفاده می‌کردند؛ ازاین¬رو، امام صادق(ع) غیر از مقام امامت و هدایتی که برای شیعیان داشته، منشأ خیری برای تمام مسلمین بوده ‌است. بسیاری از شاگردان حضرت و راویانی که تعداد آن¬ها بیش از چهار هزار ذکر شده است، جزو اهل سنت بوده‌اند. خانه امام محل رفت¬وآمد بزرگان اهل سنت بود و ایشان در آن زمان مرجعی برای حل مشکلات آنان به شمار می رفت. توصیه‌های فراوانی از امام صادق(ع) نسبت به برادران اهل سنت وجود دارد که حضرت به آن‌ها تذکراتی داده‌، روش‌های نادرستشان را متذکر شده‌اند.
امام صادق نه تنها خود تعامل بسیار خوبی با اهل سنت داشتند، شیعیان را نیز به برخورد مناسب و دوستانه با آنان سفارش می کرد؛ چنان¬که وقتي يكي از یاران امام صادق عليه السلام از حضرت مي پرسد: ما شيعيان در معاشرت با اقوام و عشيرة خود و یا ساير طبقات مردم كه در سلك مذهب ما نيستند، چه وظیفه ای داريم؟ آن حضرت پاسخ مي دهند: «به رهبران خود بنگريد كه مقتداى شما هستند، و با مردم (منظور غير شيعيان)، به همان گونه معاشرت كنيد كه رهبران شما معاشرت مى‏كنند؛ به خدا سوگند كه رهبران شما از بيماران مردم عيادت مى‏كنند، جنازه‏هايشان را تشييع مى‏كنند، در محضر قضاتشان حاضر مى‏شوند و به سود و ضرر آنها [هرچه حق باشد] گواهی می‌دهند و امانت آنان را نگهدارى مى‏كنند و باز پس مى‏دهند.» (حر عاملی،1414ق، ج12: 6) در نقل دیگری است که امام می‌فرماید: «اقْرَأْ عَلى‌ مَنْ تَرى‌ أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ السَّلَام»؛ به هر کس مواجه شدی و فکر کردی از من اطاعت می‌کند، سلام مرا به او برسان و سپس توصیه‌هایی می‌کند که با اهل سنت بهترین رفتار را داشته باشید، «صَلُّوا عَشَائِرَكُمْ، وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ، وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ، وَ أَدُّوا حُقُوقَهُم»؛ در میان این‌ها نماز بخوانید، در تشییع جنازه‌شان شرکت کنید، مریض‌هایشان را عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید. در انتها می‌فرماید: به‌گونه‌ای رفتار کنید که وقتی این افراد شما را با این رفتار پسندیده می‌بینند، بگویند او شیعه است و پیرو امام صادق (ع) است(حر عاملی،1414ق، ج8: 430).
نکته مهم در معاشرت امام با دیگر مسلمانان این است که همواره به موضوع تفاوت سطح شناخت و درک مسلمانان نسبت به جایگاه الهی ایشان توجه داشت و با این رویکرد، با هرگروه رفتار خاص خود را داشت(مسائلی، 1393، 42). بنابراین در چگونگى رفتار با اهل سنت و ديگر فرقه‏هاى مذهبى بايد به اين نكته مهم توجه كرد و حساب «سردمداران بدعت‏گذار و دانايان لجاجت پيشه» را از «ناآگاهان عبوديت پيشه» جدا است. دشمنان اهل بيت سردمداران گمراهي و ظلالت هستند و آنچه درباره «تبرى» و لزوم «بغض» گفته شده است، بيشتر درباره گروه اول است. اما عموم مردم و پيروان ناآگاه، در تشخيص حق اشتباه كرده‏اند. ما نيز در رفتار با آنان بايد نگاه محبت‏آميز و هدايتگر داشته باشيم.
درمجموع رفتار امام صادق در برخورد با گروه¬های مخالف عقیدتی، از جمله اهل سنت، توأم با احترام و به صورت نصیحت، ارشاد، احتجاج، شرکت در جلسات مناظره و ارائه جواب های محترمانه به سؤال های آنان بود.

همنشینی با اهل‌سنت‌
امام صادق(ع) چنان رفتار پسندیده ¬ای با علمای اهل سنت داشت که این افراد احساس نمی‌کردند با شخصیتی روبرو هستند که ریاست مذهب مخالف آن‌ها را به عهده دارد؛تا جایی که این افراد مرید و هم‌نشین امام صادق(ع) می‌شدند؛ همواره با حضرت بودند و سفرهای بسیاری با حضرت رفتند و در منزل امام صادق(ع) حضور پیدا می‌کردند.
عالي‌ترين‌ شخصيت‌هاي‌ محبوب‌ اهل‌ سنت‌ بخش زيادي‌ از علوم‌ و دانش‌ خود را از مكتب‌ امام‌ باقر(ع) و امام‌ صادق‌(ع) فرا گرفته‌اند و افتخار مي‌كردند كه‌ شاگرد ائمه بوده‌اند. این بزرگان دینی، اهل‌بیت(ع) و به¬ویژه امام صادق(ع) را به‌خوبی می‌شناختند و به فضل و علم و منزلت اهل‌بیت(ع) پی برده بودند. ابو زهره عالم سنی می‌نویسد: هیچ‌کدام از علمای اسلام در هیچ امری اجماع ندارند این‌گونه که بر فضل و علم امام صادق(ع) اجماع دارند(شاکری، 1417ق، ج9: 125؛ جعفریان، 1391، 399). ابوحنیفه که دو سال در مجالس درس امام‌صادق علیه‌السلام حضور یافته است، راجع به آن سال‌ها می‌گوید: لَولا السَّنتان لَهَلَکَ النُعمانُ؛ اگر آن دو سال نبود، نعمان [ابوحنیفه] هلاک می‌شد(الجندی، 1397، 252) مالک بن انس نیز، که از محضر علمی امام صادق بهره برده است، در باره عظمت و شخصیت علمی و اخلاقی امام صادق(ع) می گوید: هیچ چشمی ندیده است و هیچ گوشی نشنیده است و بر دل هیچ بشری خطور نکرده است کسی‌ ازجهت فضل و علم و عبادت و ورع برتر از جعفر الصادق بوده باشد( ابن‌ حجر عسقلاني‌، 1968م، ج‌ 2: 104). همو می گوید:«مدتی به حضور جعفر بن محمد می رسیدم. آن حضرت اهل مزاح بود. همواره تبسم ملایمی برلب هایش نمایان بود. در طول مدتی که به خانه ی آن حضرت آمدوشد داشتم، او را ندیدم جز این که در یکی از این سه خصلت و سه حالت به سر می برد: یا او را درحال نماز خواندن می دیدم و یا در حالت روزه داری و یا در حالت قرائت قرآن. من ندیدم که جعفربن محمد بدون وضو و طهارت از رسول خدا(ص)حدیثی نقل کند. من ندیدم که آن حضرت سخنی بی فایده و گزاف بگوید. او از عالمان زاهدی بود که از خدا خوف داشت. ترس از خداسراسر وجودش را فراگرفته بود. هرگز نشد که به محضرش شرفیاب شوم، جز این که زیراندازی که زیرپای آن حضرت گسترده شده بود، آن را از زیرپایش برمی داشت وزیر پای من می گستراند.( قاضى عياض يحصبى، بی تا، ج1: 55)

حضور در مراسم عبادی مسلمانان
توصیه‌های فراوانی از ائمه شیعه علیهم‌السلام درباره حضور پررنگ شیعیان در اجتماعات عبادی مسلمانان به دست ما رسیده است، یکی از جلوه‌های بارزِ این امر را می‌توان در تأکید فراوان ائمة اطهار بر حضور شیعیان در نماز جماعت اهل‌سنت و نمازگزاردن با آنها دید(مسائلی، 1393، 28). روایات این بحث که شیخ حر عاملی در کتاب وسائل‌الشیعه آنها را در یک باب مستقل گردآورده است، دارای تأکیداتی شگفت می‌باشند، به گونه‌ای که در حدیثی از امام صادق، ثوابِ نماز با اهل‌سنت، معادلِ ثوابِ نماز با رسول خدا- صلی الله علیه و آله- و یا ثوابِ جهاد در راه خدا است(حرعاملی، 1414ق، ج8: 299-300). اسحاق بن عمار می گوید: امام صادق به من فرمود: ای اسحاق! آیا با مخالفان در مسجد نماز می¬گزاری؟ گفتم:آری. امام فرمود: با آنان نماز بگزار که نمازگزارنده با آنان در صف اول مانند شمشیرکشیده در راه خداست(همان، 301).
آیت الله خوئی نیز، پس از ذکر تعدادی از این روایات، با بیان اینکه چنین دستورهایی به جهت رعايت تقيه و خوف از ضرر نبوده است، زيرا اصحاب امام در آن زمان شناخته شده و معروف بودند، می¬نویسد: از اين روايات استفاده می شود كه حكمت مدارا با اهل سنت در نماز جماعت و مانند آن مبتنى بر ترس از ضرر نيست، بلكه رعايت مصلحت و اتحاد كلمة مسلمين است زيرا در آن روزگار، یاران امام به تشیع معروف بودند، بنابراین دستور امام به شركت در نماز آنان، به جهت شناخته نشدن اصحاب نبوده، بلكه براى مؤدب كردنشان به اخلاق نيكو بوده تا با اين رفتار، شيعه با اوصاف زيبا و دور از تعصب و عناد و لجاجت ممتاز شود و متخلق شوند به آنچه شايسته (ى شيعه بودن) است تا اين كه گفته شود خدا رحمت كند جعفر را كه اصحاب خوبى تربيت كرده است(خوئی،بی تا، ج4: 316)
منطق علمی به دور از توهین به مقدسات مذهبی
منطق ائمه علیهم‌السلام منطقی علمی و استدلالی بوده است و چنین منطقی هیچ‌گاه با توهین و دشنام میانه ندارد.
مجموع روایات و سیرۀ عملی امام صادق نشان می دهد که آن بزرگوار به باورهاى اهل‌سنت حساس بود و به تحریک احساسات آن‌ها نمی‌پرداخت. امام صادق(ع) جدال و دشمنی در بیان حق را برای غلبه و پیروزی بر افراد نادرست می‌دانست. بارها در روایت آمده است که «إِیاکمْ وَ الْخُصُومَةَ فِی الدِّین»؛ دشمنی در دین را رها بکنید، چون‌که این روش‌ها ضرر و زیانشان بیش از منفعتشان است. اگر ما دلسوزانه در این راه قدم برمی‌داریم نباید فضا را به فضای دشمنی بکشانیم که طرف مقابل احساس کند با شما دشمنی دارد. این دید کلی امام صادق(ع) است که بارها متذکر شده‌اند. گزارش معروفی است که امام صادق(ع) باخبر شدند در مسجد، شخصی صریحاً به مخالفان آن حضرت دشمنام می‌دهد. امام صادق(ع) می‌فرمایند «مَا لَهُ -لَعَنَهُ اللَّهُ- یعْرِضُ بِنَا»(شیخ صدوق، 1414ق، 107)؛ او را چه شده است، خدا لعنتش کند، با این کار متعرض ما می‌شود. با این کار باعث می‌شود مردم با دید منفی به امام و مکتب تشیع بنگرند.
همنشینی رؤسای مذاهب اهل سنت با امام صادق و شاگردی آنان از مسلمات تاریخی است. اگر امام صادق نیز همچون بعضی از افراد جاهل و لجوج، که در آن زمان نیز کم نبودند، به خلفای اهل‌سنت توهین و لعن می‌کردند، نه‌تنها نباید هیچ‌یک از بزرگان اهل‌سنت در محضر ایشان حضور می‌یافتند، بلکه آنان نیز در مقابل به نکوهش آن بزرگوار می‌پرداختند؛ این درحالی است که فقهای اهل‌سنت همیشه ایشان را منبع حقیقی علم و فضیلت و تقوا می‌دانستند؛ باآنکه خود از محورهای اختلافیِ عقیدتی با ایشان آگاه بودند. بی¬شک، امامت مذهب خاصی مثل مذهب شیعۀ امامیه و درعین‌حال محبوب و مراد پیشوایان مذاهب دیگر بودن، مدارای عمیق و وسیعی را در رفتار می‌طلبد تا باعث جذب و جلب‌نظر مخالفان شود؛ زیرا کوچک‌ترین برخورد تند و بدرفتاری باعث تنفر و دوری مخالفان می‌شود. ملاقات گسترده و طولانی بزرگان معتزله مثل عَمْرو‌بن‌عُبَید و واصل‌بن‌عَطاء و حَفْص‌بن‌سالم با امام‌صادق علیه‌السلام ازسویی و نیز بزرگانی چون سفیان ثُوری، مالک‌بن‌اَنَس، ابوحَنیفه، یحیی‌بن‌سعید انصاری، ابن‌جَرِیح، محمد‌بن‌اسحاق، شُعْبَة‌بن‌حَجّاج‌، اَیُّوب سِجِستانی و… ازسوی دیگر، همگی بیان‌کنندۀ رفتار میانه‌رو و مؤدبانه آن امام همام علیه‌السلام است (ر.ک. حسینی، 1383، 506)
تحمل و مدارا
این شیوه در سیره ائمه، به ویژه امام صادق، فراوان دیده می شود. البته مدارا با مخالفان و عدم واکنش منفی در برابر آنها، به این شرط بود که اعمال آنان با مبانی و اصول دین اسلام منافاتی نداشت(خلیلی، 1385، 116). برخورد منطقی امام صادق با ابوحنیفه و امثال او در مسائل فقهی و کلامی نمونه این مورد است. در زمان امام صادق(ع) خلیفه منصور دوانیقی، که همواره از عظمت اهل بیت به ویژه امام صادق(ع) رنج می برد، گاهی ابوحنیفه را، به عنوان مهم ترین دانشوران عصر، تکریم می کرد و او را تحریک می کرد که در برابر امام صادق(ع) بایستد. در این رابطه خود ابوحنیفه نقل می کند:«روزی منصور دوانقی کسی را نزد من فرستاد و گفت: ای ابوحنیفه! مردم شیفته ی جعفربن محمد شده اند، او در بین مردم از پایگاه اجتماعی وسیعی بهره مند است، تو برای این که پایگاه جعفربن محمد را خنثی کنی و در دید مردم از عظمت او به خصوص از عظمت علمی او بکاهی، چند مساله ی پیچیده و غامض را آماده کن و در وقت مناسب از او بپرس تا بلکه باناتوان شدن جعفر بن محمد از پاسخ¬گویی، او را تحقیر نمایی و دیگر، مردم شیفته ی او نباشند و از او فاصله بگیرند. در همین رابطه من چهل مساله ی مشکل را آماده کردم و در یکی از روزها، که منصور در «حیره » بود و مرا طلبید، به حضورش رسیدم. همین که وارد شدم، دیدم جعفربن محمد در سمت راستش نشسته است، وقتی که چشمم به آن حضرت افتاد، آن چنان تحت تأثیر ابهت و عظمت او قرار گرفتم که از توصیف آن عاجزم؛ حال آنکه با دیدن منصور خلیفه ی عباسی آن حال به من دست نداد. سلام گفتم و اجازه خواستم تا درکنارشان بنشینم.خلیفه با اشاره اجازه داد و در کنارشان نشستم. آن گاه منصورعباسی به جعفر بن محمد نگاه کرد و گفت: ابو عبدالله! ایشان ابوحنیفه هستند. ایشان پاسخ داد: بلی، او را می شناسم. سپس منصور به من نگاهی کرد وگفت: ابوحنیفه! اگر سوالی داری از ابوعبدالله، جعفربن محمد بپرس و با او در میان بگذار. من گفتم: بسیار خوب. فرصت را غنیمت شمردم و چهل مساله ای را که از پیش آماده کرده بودم، یکی پس از دیگری با آن حضرت درمیان گذاشتم. بعد از بیان هرمساله ای، امام صادق(ع) در پاسخ آن بیان می فرمود: عقیده ی شما در این باره چنین و چنان است، عقیده ی علمای مدینه در این مساله این چنین ا ست و عقیده ی ماهم این است. در برخی از مسائل آن حضرت با نظر ما موافق بود و در برخی هم بانظر علمای مدینه موافق بود و گاهی هم با هردو نظر مخالفت می کرد و خودش نظر سومی را انتخاب می کرد و بیان می داشت. من تمامی چهل سؤال مشکلی را که برگزیده بودم یکی پس از دیگری با او در میان گذاشتم و جعفر بن محمد هم بدین گونه ای که بیان شد به جملگی آن ها، با متانت تمام و با تسلط خاصی که داشت، پاسخ گفت. سپس ابوحنیفه بیان داشت: «همانا دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظریه های مختلف دانشوران در مسائل علمی احاطه و تسلط داشته باشد و چون جعفربن محمد این احاطه را دارد، بنابراین او داناترین فرد است.» (ذهبی، 1998، ج 6: 257- 258؛ مجلسی، 1403ق، ج 47: 217) اسد حیدر می نویسد همین رفتارهای مناسب و احترام آمیز امام صادق با ابوحنیفه بود که چنان تأثیری در وی نهاد که باعث شد ابوحنیفه از قیام های شیعی مانند محمد بن عبدالله بن حسن(ع)(نفس زکیه) و برادرش ابراهیم در برابر بنی عباس حمایت کند(ر.ک: اسد حیدر، 1392، ج1: 466).
مدارای امام صادق حتی نسبت به دشمنان نیز سبب حفظ عظمت ایشان می شد. ربیع، خادم منصور، نزد امام صادق آمد و از عصبانیت شدید منصور از امام گفت. امام نزد منصور رفت، سلام داد و نشست. منصور خطاب به امام گفت: به خدا قسم تصمیم دارم نخلستانهایتان را ببرم و مال و دارائیتان را بگیرم. امام صادق فرمود: ای امیر، خداوند ایوب را گرفتار ساخت، صبر پیشه کرد و به داود ناز و نعمت داد، شکرگزاری کرد و به یوسف قدرت و تمکن داد، او از خطای برادرانشان گذشت؛ تو از نسل آنانی، باید از آنان پیروی کنی. منصور سخن حضرت را پذیرفت و عصبانیتش فروکشید(کلینی، 1380، ج2: 563).
شدت توجه امام صادق به مدارا با مخالفان به اندازه ای بود که آن بزرگوار، حتی شیعیان را در مقابل توهین و تهدید و دشنام نیز به صبر فرا می‌خواند و از آن‌ها می‌خواست جز نیکی چیزی در میان آن‌ها و مخالفان وجود نداشته باشد(مسائلی، 1393، 58). یکی از یاران امام‌صادق به نام مُرازِم می‌گوید: امام‌صادق علیه‌السلام براى رساندن نامه‌اى مرا مأمور کرد. هنگامی‌که خارج شدم، مرا صدا زد و فرمود: «اى مرازم، چرا بین تو و بین مردم [مخالفان] جز نیکى نباشد،[ یعنی با مخالفان به نیکی رفتار کن] گرچه به ما دشنام دهند»(طبرسی، 1379، 128) امروز نیز وظیفۀ شیعیان این است که به همین روش اهل‌بیت علیهم‌السلام عمل کنند؛ زیرا «امروز هم دنیای اسلام و امت اسلامی نیازمند معارف امام‌صادق و اهل‌بیت است. دنیای اسلام محتاج دانستن معارفِ اهل‌بیت و تعالیم امام‌صادق و سایر ائمه است. [آن‌ها] باید [از معارفِ اهل‌بیت علیهم‌السلام] استفاده کنند. قشرهای مختلف و اقسام مختلف امت اسلامی، به‌این‌وسیله باید با یکدیگر هم‌افزایی کنند تا سطح معارف اسلامی بالا برود. لازمۀ این کار این است که حجابِ خصومت و دشمنی و کینه‌ورزی میان فرقه‌های مسلمان فاصله نیندازد. (حسینی خامنه ای‏، 1/1/1387).
احتجاج و مناظره(هدایت در سایه جدال احسن)
از مهم¬ترین مسئولیت های پیشوایان دین بیان دلیل و اقامه برهان های صادق بر مبنای معارف اسلامی است. امام صادق، با آنکه بیشتر عمر در محاصره حکومت بنی عباس بود، با احتجاج و اقامه دلایل در هدایت و راهنمایی حقیقت¬طلبان گمراه می¬کوشید. در کتاب هایی که با عنوان احتجاج و مناظره نوشته شده است، چنین برخوردهایی از امامان بزرگوار با مخالفان فکری و عقیدتی مسلمان فراوان مشاهده می شود(خلیلی، 1385، 98).
امام صادق (ع) نظرات علمی‌شان را به‌گونه‌ای بیان می‌کردند که برای اهل سنت هم قابل اثبات باشد. ما شیعیان اگر یک سخن را از زبان امام صادق(ع) بشنویم حجت می‌دانیم و می‌پذیریم، اما اهل سنت چون نگاه شیعه را به اهل‌بیت(ع) ندارند، ممکن است دلیل و برهان بخواهند. امام صادق(ع) آنجا که برای اهل سنت صحبت می‌کرد، طبق مبانی فقهی خودشان از آیات قرآن کریم، سیره پیامبر و اهل بیت دلیل و برهان اقامه می‌کرد و این‌گونه معارف اسلامی را برای اهل سنت و سایر مسلمانان تبیین می‌فرمود و موجبات بهره مندی از تعالیم اهل بیت را برای آن ها فراهم می آورد؛ چنان¬كه محمد بن عبدالرحمان معروف به ابن ابی لیلی، فقيه، محدث، مفتى و قاضى بنام كوفه هنگامى نزد امام صادق رفته، از آن حضرت پرسش هايى کرده، پاسخ هاى خوبى می شنود، خطاب به امام عرض می کند: شهادت می دهم كه شما حجت هاى خداوند بر بندگانش هستید(شیخ صدوق، بی تا، ج1: 188).
مناظرات امام صادق نیز بر مبنای اصول و روش هایی بود(ر.ک: هوشنگی و شکرانی، 1391) از جمله اینکه برای روشن شدن موضوع سؤالی را مطرح می کرد تا عمق و ژرف اندیشی طرف مناظره را بیازماید. مناظره امام صادق با ابوحنیفه درباره قیاس شاهد خوبی در این باره است(ر.ک. اسد حیدر، 1392، ج1: 464). روزي ابوحنيفه به همراه عده اي از دوستانش به مجلس امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد و اظهار داشت: يابن رسول الله! فرزندت، موسي كاظم عليه السلام را ديدم كه مشغول نماز بود و مردم از جلوي او رفت¬وآمد مي-كردند؛ و او آن ها را نهي نمي كرد، با اين كه رفت و آمدها مانع معنويت مي باشد؟! امام صادق عليه السلام فرزند خود موسي كاظم عليه السلام را احضار نمود و فرمود: ابو حنيفه چنين مي گويد كه در حال نماز بودي و مردم از جلوي تو رفت و آمد مي كرده اند و مانع آن ها نمي شدي؟پاسخ داد: بلي، صحيح است، چون آن كسي كه در مقابلش ايستاده بودم و نماز مي خواندم، او را از هر كسي نزديك تر به خود مي دانستم، بنابر اين افراد را مانع و مزاحم عبادت و ستايش خود در مقابل پروردگار متعال نمي¬دانستم. سپس امام جعفر صادق عليه السلام فرزند خود را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم فداي تو باد، كه نگه دارنده علوم و اسرار الهي و امامت هستي. بعد از آن خطاب به ابو حنيفه كرد و فرمود: حكم قتل، شديدتر و مهمتر است، يا حكم زنا ؟ابو حنيفه گفت: قتل شديدتر است. امام عليه السلام فرمود: اگر چنين است، پس چرا خداوند شهادت بر اثبات قتل را دو نفر لازم دانسته؛ ولي شهادت بر اثبات زنا را چهار نفر قرار داده است؟!سپس حضرت به دنبال اين پرسش فرمود: بنابراين بايد توجه داشت كه نمي توان احكام دين را با قياس استنباط كرد. و سپس افزود: اي ابوحنيفه! ترك نماز مهمتر است، يا ترك روزه؟ ابو حنيفه گفت: ترك نماز مهمتر است. حضرت فرمود: اگر چنين است، پس چرا زنان نمازهاي دوران حيض و نفاس را نبايد قضا كنند؛ ولي روزه ها را بايد قضا نمايند، پس احكام دين قابل قياس نيست. بعد از آن، فرمود: آيا نسبت به حقوق و معاملات، زن ضعيف تر است، يا مرد؟ ابوحنيفه در پاسخ گفت: زنان ضعيف و ناتوان هستند. حضرت فرمود: اگر چنين است، پس چرا خداوند متعال سهم مردان را دو برابر سهم زنان قرار داده است، با اين كه قياس برخلاف آن مي باشد؟!سپس حضرت افزود: اگر به احكام دين آشنا هستي، آيا غايط و مدفوع انسان كثيف تر است، يا مني؟ابو حنيفه گفت: غايط كثيف تر از مني مي باشد. حضرت فرمود: اگر چنين است، پس چرا غايط با قدري آب يا سنگ و كلوخ پاك مي گردد؛ ولي مني بدون آب و غسل، تطهير نمي شود، آيا اين حكم با قياس سازش دارد؟! پس از آن ابوحنيفه تقاضا كرد: يا ابن رسول الله! فدايت گردم، حديثي براي ما بيان فرما، كه مورد استفاده قرار دهيم؟ امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم از پدرانش، و ايشان از حضرت علي عليه السلام روايت كرده اند، كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال ميثاق و طينت اهل بيت رسول الله صلوات الله عليهم را از اعلي عليين آفريده است و طينت و سرشت شيعيان و دوستان ما را از خمير مايه و طينت ما خلق نمود و چنانچه تمام خلايق جمع شوند، كه تغييري در آن به وجود آورند هرگز نخواهند توانست.بعد از آن كه امام صادق عليه السلام چنين سخني را بيان فرمود ابو حنيفه گريان شد؛ و با دوستانش كه همراه وي بودند برخاستند و از مجلس خارج گشتند (شیخ مفید، 1413ق: 189؛ مجلسی، 1403، ج 10: 22)

نتیجه
امام صادق(ع) را می‌توان بهترين شاخصه تقريب مذاهب اسلامی در شيعه محسوب كرد كه به لحاظ ارتباط فكری و فرهنگی كامل و ممتاز خود با نحله‌های اهل سنت، بسيار مورد تأييد و توجه آنان بوده‌اند. بسیاری از شاگردان امام صادق در مدینه از اهل سنت بودند و مجلس درس ایشان نمونه بارزی از جلوه تقریب مذاهب و رعایت الگوی آزاداندیشی در فضای علمی تمدن اسلامی بود.
درمجموع رفتار امام صادق در برخورد با گروه¬های مخالف عقیدتی، از جمله اهل سنت، توأم با احترام و به صورت نصیحت، ارشاد، احتجاج، شرکت در جلسات مناظره و ارائه جواب های محترمانه به سؤال های آنان بود.
امام صادق(ع) در آن عصر به وحدت مسلمين بيش از همه چيز توجه داشت و تعامل بسیار مناسبی با برادران اهل سنت داشته است. در نتیجه این برخورد خوب و با احترام، بزرگان دینی و فقهی اهل سنت نيز همواره توجه ويژه‌ای به امام(ع) داشته‌اند و مقام علمی و اخلاقی ایشان را ستوده اند.
مبلغان دین بایستی با مطالعه و بررسی سیره ائمه و تبیین رفتار مناسب و وحدت آفرین امامان معصوم، خاصه امام صادق، پیروان ایشان را به تأسی از سیره آن بزرگواران دعوت نمایند. بر شیعیان و پیروان شایسته و بایسته است که رهرو سیره امام صادق باشند و با تعامل مناسب با برادران اهل سنت و رعایت ادب و احترام نسبت به همدیگر، زمینه تحقق واقعی وحدت اسلامی را در سراسر جهان اسلام به ویژه کشور عزیزمان ایران فراهم آورند.

کتابنامه
ـ ابن‌ابي‌الحديد (1967م). شرح نهج البلاغه، بيروت، دار احياء التراث العربي.
ابن‌ حجر عسقلاني‌، احمد بن علی(1968). تهذيب‌ التهذيب‌، بیروت، دار صادر.
جعفريان، رسول(1391). حيات فكرى – سياسى امامان شيعه، تهران: علم.
الجندى، عبدالحليم(1397ق/ 1977م). الإمام جعفر الصادق(ع)، قاهره، بی نا.
حر عاملي‌، محمد بن‌ حسن(1414ق). وسايل‌ الشيعه‌، قم، نشر آل البیت لاحياء التراث‌.
حسينى، سيدعلى(1383). مداراى بين مذاهب، قم، بوستان كتاب.
حیدر، اسد(1392). امام صادق و مذاهب اهل سنت، ترجمه محمدحسین سرانجام، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
خلیلی، عبدالرحمن(1385). شیوه های برخورد با پیشوایان دین اسلام با مخالفان، تبریز، مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامی-انسانی دانشگاه تبریز.
خوئى، سيدابوالقاسم(بی تا). كتاب الطهارة، قم، نشر مهر.
ذهبی، محمد بن احمد(1998). سیر اعلام النبلاء، بیروت،‌ موسسه الرساله.
شاكرى، حسين(1417ق). موسوعة المصطفى و العتره، قم، نشر الهادى.
شیخ صدوق (بی تا). من لا يحضره الفقيه، تصحيح و تعليق علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین.
_______(1414ق/ 1993م). الاعتقادات فى دين الإمامية، تحقيق عصام عبدالسيد، بیروت، دار المفيد للطباعة و النشر و التوزيع.
شیخ مفید(1413ق). الاختصاص، قم، موسسه النشر الاسلامی.
طبرسى، على بن حسن بن فضل(1379). مشكات الانوار فى غرر الاخبار، ترجمه عبدالله محمدی، قم، دارالثقلین.
كليني‌، محمد بن‌ يعقوب(1380). اصول‌ الكافي‌، تهران‌، اسوه‌.
مجلسي‌، محمدباقر(1403)، بحارالانوار، بيروت، ‌مؤسسة الوفاء.
مسائلی، مهدی(1393). پیشوایان شیعه، پیشگامان وحدت، مشهد، آستان قدس رضوی.
هوشنگی، حسین و یاسین شکرانی(1391). «اصول و روش های حاکم بر مناظرات امام صادق»، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق، به کوشش احمد پاکتچی، تهران، دانشگاه امام صادق.
يحصبى، قاضى ابی الفضل عياض(بی تا). ترتيب المدارك و تقریب المسالك، تصحيح احمد بكير محمود، بیروت، منشورات دار المكتبة الحياة.
یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (1387). تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

Share

Related posts

11 مرداد, 1399

حسين‌ بن علی(ع‌) مدافع جايگاه‌ امامت‌ و ولايت‌


Read more
11 مرداد, 1399

جایگاه عدالت و پيشرفت در مدینه فاضله حضرت مهدي(عج)


Read more
10 تیر, 1399

دیپلماسی توحید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه سیاسی امام خمینی


Read more

پژوهشگاه امام صادق (ع)

قم، بلوار شهید محلاتی، پژوهشگاه امام صادق(ع)
پست الکترونیکی : info@isri.ac.ir
صندوق پستی : ۳۷۱۸۵/۶۴۱
کد پستی : ۳۷۱۴۹۶۷۷۳۸
فکس : ۳۷۲۱۲۵۶۴-۰۲۵

لینک ها:

  • معرفی پژوهشگاه
  • اخبار
  • آثار
  • ورود

فضای مجازی

تور مجازی

روبیکا

ایتا

تمامی اطلاعات سایت برای پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام محفوظ می باشد.