خالقیت خدا به چه معناست؟
خداوند خالق و آفريننده همة موجودات است. خلق به گفتة راغب به معناي اندازه گيري مستقيم است و معمولاً در ايجاد و ابداع چيزي بدون سابقه به کار ميرود.[1]
صفت آفرينندگي ذات باري در مقايسه او با آفريدگانش شكل ميگيرد، يعني پس از اثبات واجب الوجود به عنوان نخستين علت براي پيدايي موجودات و ايمان به اين كه همگي آنها در هستي خود نيازمند او هستند، صفت خالقيت براي خداوند و مخلوقيت براي موجودات انتزاع مي شود. قرآن ميفرمايد:
ذلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لاَإِلهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (انعام: 102)
اين است خداوند، پروردگار شما! هيچ معبودي جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است، او رابپرستيد و او نگهبان و مدبر همه موجودات است.
خالقيّت به معناي حقيقي كلمه تنها درباره خداوند صادق است كه موجودات را ازعدم به هستي ميآورد. قرآن ميفرمايد:
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ (حشر: 24)
اوست خداوندِ آفريدگار پديدآور صورت گر.
خالقیت
بررسي درباره آفرينندگي خداوند به شناخت بيشتر نسبت او با آفريدگانش مي انجامد. از اين رو بيان چند نكته مفيد خواهد بود.
♦آفرينش الهي نيازي به ماده ندارد، و صرف اراده خداوند برای خلق موجودات کافی است، از اين رو بديع و نو آور است بخلاف اختراعات بشری که حتما نیاز به مواد اولیه دارد.
♦همه موجودات در پيدايش و بقا به خداوند نيازمندند، به گونه اي كه اگر خداوند لحظه اي از عنايت خود دست بردارد جهان هستي نابود ميگردد. این موضوع در اختراعات بشری معمولا وجود ندارد مثلا نجاری که میزی را میسازد، آن میز برای بقای خود به نجار نیازی ندارد ولی در مورد مخلوقات خداوند این گونه نیست و بقای آنان به عنایت خداوند وابسته است.
♦آفرينش الهي داراي منطقي روشن و سنتي قطعي است، به گونهاي كه مي توان ازاين سنتها با قاطعيت سخن گفت.
[1] . مفردات راغب، ماده خلق.