هدف امام حسین
سوال:بعضیها هدف امام حسین را امر به معروف و نهی از منکر میدانند، آیا این مطلب درست است و حالا چه مسؤولیتی بر دوش ما است؟
پاسخ: نخست باید دانست امر به معروف و نهی از منکر به مفهوم جامع آن بسیاری از وظایف فردی و اجتماعی را شامل میشود و برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب میکنیم.
قیام امام حسین (ع) برای اصلاح در میان امت اسلام بود. اگر پیروز میشد و حکومت را اسلامی میکرد خوب بود و اگر با شهادت خویش و یاران خود و اسارت خاندان خود چهره باطل و حاکمان غاصب را بیش از پیش رسوا میسازد حرکت ایشان سزاوار بود. پس قیام حضرت نه برای حکومت و نه برای شهادت بلکه برای اجرای عدالت در راستای عبودیت خدا و آزادی از غیر خدا در جامعه بود.
به عبارت دیگر آن چه برای امام حسین(ع) اصل اساسی بود امر به معروف و نهی از منکر بود اما در این باره نخست باید معروف و منکر را خوب باز شناسیم و اساسا معروف و منکری را که حضرت خود را ملزم و مکلف به امر به آن و نهی از آن میداند چیست؟ نوع معروف ترک شده و نوع منکر انجام شده تعیین کنندة امر و نهی واجب و یا مستحب است که انسان مکلف به انجام و ادای آن است . این که امام حسین(ع) انگیزة خویش را در قیام , انجام این تکلیف مهم و بزرگ معرفی و اعلان میکند دلیل بر اهمیت آن است . امام در وصیت نامه و سخنرانی خویش فرمودند: « … أرید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب؛ میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و طبق سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب رفتار کنم و نیز فرمودند: « اللَهُمَّ إنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ مَا کَانَ مِنَّا تَنَافُسًا فِی سُلْطَانٍ، وَ لَا الْتِمَاسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ؛ وَ لَکِنْ لِنَرَی الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الإصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ؛ قیام ما به خاطر دنیا نبود بلکه هدف ما این بود که نشانههای دینت را به جای خود برگردانیم و سرزمین تو را اصلاح کنیم »(تحف العقول , ص ۲۴۲) فرمایش دیگری از حضرت وجود دارد که بیانگر حساسیت و اهمیت موضوع معروفها و منکرها است . اجرای سیره و سنت پیامبر(ص) و علی(ع) معروفی ترک شده بود و امام برای امر به آن قیام کرد تا آن را احیا کند. سنت پیامبر(ص) و سیره علی(ع) یعنی روح تعالیم دینی و آموزههای تعالی بخش اسلام که انجام و اجرای آن ضامن عدالت، مساوات , برابری و تحکیم روابط برادرانه در جامعه اسلامی بود. به دلیل انحرافات زیادی که در عرصههای گوناگون دینی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی رخ داده بود، از اسلام جز نامی و از مسلمانی جز اسمی باقی نمانده بود. امویان که سردمداران و صحنه گردانان انحرافات اعتقادی , سیاسی و اجتماعی بودند بر اریکه قدرت تکیه زده و گستاخانه منکر وحی و رسالت بودند و این شعر یزید گواه آن است: لعبت هاشم بالملک لاخبر جاء و لا وحی نزل (مقصود این است که: بنیهاشم با ملک و پادشاهی بازی کرد و همه دعوی پیامبری برای سلطنت بود و الا نه خبری در کار است و نه وحی نازل شده است).
جهت توضیح گفتنی است که خداوند معیارها و برنامههایی را جهت امور فردی و اجتماعی مردم بیان فرموده که از جمله آنها موضوع زمامداری و صلاحیت پیشوایان است و درصورت مخدوش شدن آن، تمامی جامعه آسیب خواهد دید.
قیام امام حسین(ع) در قدم اول برای اصلاح حکومت و دگرگون ساختن آن بود که بالاترین مرتبه امر به معروف است و نیز بازداشتن آنان از مفاسد که بالاترین مصداق نهی از منکر است.
البته منافات با علم غیب امام حسین(ع) به فرجام شهادت خود و یارانش ندارد چرا که امامان(ع) بنا بر وظیفه و تکلیف ظاهری خود عمل میکردند.
ناگفته نماند جهت احیای دین و دستیابی به هدف برتر با علم به شهادت و اسارت، حرکت و قیام سزاوار است و نمادی از آمیختگی «عقل و عشق» است که ویژه اولیای خداوند است و این حقیقت را امام حسین(ع) در پاسخ به برادرش محمد حنفیه قبل از بیرون آمدن از مکه بیان میفرماید: «… آتانی رسول الله(ص) و قال یا حسین اخرج فان الله تعالی شاء ان یراک قتیلا … و قد شاء ان یراهن سبایا؛ در عالم رویا پیامبر(ص) آمد و فرمود: ای حسین حرکت کن همانا خداوند خواسته که تو را کشته شده ببیند… و خداوند خواسته که خاندان تو را اسیر ببیند» (سید بن طاووس، لهوف، ص ۶۵ – نجمی، محمد صادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص ۶۴).