وسوسه و فکر گناه
در مورد افکاری که ناخواسته در ذهن به وجود میآید آیا گناهی را متوجه انسان میکند؟
فکر گناه به خودی خود گناه نیست، اگر انسان فکر گناه در ذهنش آمد چه خواسته و چه ناخواسته این به خودی خود گناهی ندارد. برعکس فکر ثواب که اگرانسان تصمیم به کار خوبی گرفت خود این تصمیم ثواب دارد. اگر انجام داد ده برابر برایش ثواب مینویسند، در گناه به این صورت نیست هرگاه گناه کرد و توبه نکرد یک برابر برایش مینویسند؛ ولی این معنایش این نیست که فکر گناه هیچ اثری نداشته باشد، به حسابش چیزی نوشته نمیشود، مجازات ندارد. ما اثروضعیش قطعی میباشد مخصوصاً اگر فکر گناه با خواسته خودش و با اراده باشد.ولی اگر منظور ایشان افکار اعتقادی باشد دیگر به آن فکر گناه نمیگویند. بعضی از گناهها میباشد که گناه قلبی است و آن ماهیتش قلبی است مانند شرک، سوء ظن به خدا و مؤمنین، بخل، کینه و… دیگر به اینها فکر گناه نمیگویند فکر گناه آن است که تصمیم بگیرد یک کار بدی کند. در این صورت این امور گناهان بزرگ است.حال اگر افکاری به سراغ انسان بیاید که عقاید انسان را مورد پرسش و تردید قرار میدهد، مثلاً اینکه من معتقد هستم که خداوند عادل است، و کاری همن میخواهم بکنم، اما به ذهنم یک لحظه میآید که آیا این اعتقاد من درست است؟ و این گونه افکار مطلقاً گناه ندارد، چون بحث علم است و انسان می خواهد مطلب را بفهمد. الاّ اینکه بعضی اوقات شیطان از این راه وارد میشود که راه حل آن این است که مانند وقتی که انسان احساس یک مرض جسمانی میکند، به پزشک مراجعه میکند، وقتی هم احساس یک شبهه میکند(در واقع این یک مرض روحانیمیباشد) به طبیب روح مراجعه کند و آن عالم شبهه ایشان را رفع میکند، در واقع حکم خود سؤال اگر مقدمه علم باشد مقدس است. ایجاد شبهه اگر برای رسیدن به حق باشد این مقدس است، اما اگربرای این باشد که انسان بخواهد القاء شبهه کند و در آن شبهه بماند آن وسوسه شیطان میباشد و باید پرهیز کند و به خدا پناه ببرد.