آیا عقیده به ظهور منجى، به غیر از ادیان الهی در میان غربىها و سا…
سوال:
آیا عقیده به ظهور منجى، به غیر از ادیان در میان غربىها و سایر اقوام نیز مطرح بوده است؟
جواب:
اعتقاد به ظهور منجی و نجات دهنده بزرگ ، رفع کاستى ها و مشکلات جامعه بشرى و برچیده شدن بساط ظلم و تبه کارى از میان انسان ها، منحصر به شرقىها و یا ادیان نیست؛ بلکه این یک اعتقاد عمومى و جهانى است که به شکلهاى مختلف، در عقاید و اندیشههاى اقوام گوناگون دیده مىشود.
این حکایت از ریشه دار بودن و فراگیرى اندیشه «منجى گرایى» در کلّ جهان است. البته باید خاطر نشان ساخت، این اعتقاد – چنان که در میان شیعه بسیار عمیق، عینى و راهبردى است – در بین بیشتر مکاتب و اقوام به عنوان آموزه اى اصیل و بنیادین مطرح نیست و به عنوان باورى فرعى و احتمالى تلقّى مى شود. در واقع شیعه با اندیشه «مهدویت» زنده و پویا است و با آن زندگى مى کند و نفس مى کشد و آن را رکن اساسى، اعتقاداتش مى داند؛ امّا در میراث مکتوب و شفاهى بیشتر ملل و ادیان، تنها اشاراتى گذرا به آن شده و مطالبى اجمالى درباره آن طرح گشته است. این اعتقاد، هنوز به عنوان باورى اثرگذار و یقینى تبدیل نشده و جایگاه استراتژیک خود را نیافته است! با این حال همین اشارات و بیانات نیز، نشانگر فراگیرى و ریشه دار بودن اندیشه «ظهور رهایى بخش بزرگ» و حقانیت و درستى آن است.
منجى گرایى در غرب:
یکى از اعتقادات غربیان مسیحى، باور به بازگشت عیسى مسیح – به عنوان نجات دهنده مسیحیان و تحقق بخش ملکوت و سلطنت الهى – است. با این حال در میان اقوام مختلف غربى نیز سخن از یک منجى بزرگ مطرح بوده و پاره اى از افراد از چنین انتظارى بهره بردارى کرده اند.
نام پنج تن از مدعیان که از انگلستان برخاسته اند، جیمزنا یلور، یوحنا سوثکات، ریچارد برادرز، جان نیکولز و هنرى جیمز پرینس ذکر شده است[1].
برخى از فیلسوفان و دانشمندان غربى نیز آشکارا اعلام کرده اند که جهان در انتظار مصلحى بزرگ است که زمام امور جهان را به دست گرفته، همه انسان ها را زیر یک پرچم و یک شعار گرد مى آورد؛ به عنوان نمونه: دانشمند بزرگ انیشتین مى گوید: «روزى که سراسر جهان را صلح و صفا فرا گیرد و مردم با یکدیگر دوست و برادر باشند، دور نیست»[2].
به طور فهرست وار مى توان به بعضى از اقوام و نژادهاى غربى اشاره داشت:
1. نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین، یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنیا مسلّط گرداند.
2. نژاد ژرمن معتقد بودند: یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام مى کند و «ژرمن» را بر دنیا حاکم مى گرداند.
3. اهالى صربستان، انتظار ظهور «مارکوکر الیویچ» را داشتند.
4. ساکنان جزایر انگلستان، از چندین قرن پیش آرزومند و منتظرند که: آرتور از جزیره آلون، ظهور کند و نژاد ساکسون را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آنها گردد.
5. اسن ها معتقدند: پیشوایى در آخرالزمان ظهور کرده، دروازه هاى ملکوت آسمان را براى آدمیان خواهد گشود.
6. اقوام اسکاندیناوى بر این باورند که: براى مردم دنیا بلاهایى مى رسد و جنگ هاى جهانى اقوام را نابود مى سازد؛ آن گاه «اودین» با نیروى الهى ظهور کرده و بر همه چیره مى شود.
7. اقوام اروپاى مرکزى، در انتظار ظهور «بوخص» مى باشند.
8. یونانیان مى گویند: «کالویبرگ» نجات دهنده بزرگ ظهور خواهد کرد و جهان را نجات خواهد داد و… .
منجى گرایى در آمریکا، آسیا و آفریقا:
بر اساس تحقیقات و بررسى هاى صورت گرفته، اعتقاد به ظهور یک منجى در میان چینى ها، مصریان و سایر ملل و تمدن ها و نحله هاى فکرى رایج بوده است.
در میان قبایل سرخ پوست آمریکایى این عقیده رایج است که روزى «گرد» سرخپوستان، ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد ساخت.
ایرانیان باستان معتقد بودند: «گرزاسپه» قهرمان تاریخى آنان، زنده است و در کابل خوابیده و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى کنند تا روزى که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید.
چینى ها باور داشتند که: «کرشنا» ظهور کرده، جهان را نجات مى دهد.
گروهى از مصریان (که در حدود 3000 سال پیش از میلاد در شهر «ممفیس» زندگى مى کردند)، معتقد بودند: سلطانى در آخرالزمان با نیروى غیبى بر جهان مسلّط مى شود؛ اختلاف طبقاتى را از بین مى برد و مردم را به آرامش و آسایش مى رساند.
گروهى دیگر از مصریان باستان معتقد بودند که فرستاده خدا در آخرالزمان، در کنار خانه خدا پدیدار گشته، جهان را تسخیر مى کند.
ملل و اقوام مختلف هند، در انتظار مصلحى هستند که ظهور کرده، حکومت واحد جهانى تشکیل خواهد داد.
برهمائیان از دیر زمان بر این عقیده بودند که در آخرالزمان، «ویشنو» ظهور مى کند و بر اسب سفیدى سوار مى شود. شمشیر آتشین در دست گرفته و مخالفان را خواهد کشت و تمام دنیا برهمن گردیده و به این سعادت برسد.
اعتقاد به منجى هستى در میان بومیان مکزیک نیز وجود داشته است و…[3].
از مجموع آنچه گفته شده، این نتیجه به دست مىآید که انتظار ظهور یک مصلح آسمانى و نجات دهنده بزرگ، منحصر در ادیان نیست و جنبه منطقهاى ندارد؛ بلکه گسترده، فراگیر و جهانى است و ریشه در فطرت انسانها و نیازمندى آنان به رفع مشکلات و دشوارىهایشان به دست یک انسان برتر دارد.
پینوشتها:
[1]. بحار الانوار، ج 36، ص 263.
[2]. صحیح مسلم، ص 1821.
[3]. کنز العمّال، ح 30929؛ صحیح مسلم، ج 6 ص 4؛ مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 89.