آیا پسر 13 ساله را مجبور به نماز خواندن کنیم؟
آیا والدین باید پسر 13 ساله، را به خواندن نماز، الزامی کنند؟ یا تا سن تکلیف الزامی نباشد؟ در صورتی که خود نوجوان برای خواندن نماز مقاومت کند.
البته تا سن تکلیف نماز الزامی نیست و درصورت مقاومت باید با مهربانی با او برخورد کرد تا موضع گیری بیشتر نکند و تا 15 سالگی(بلوغ .به تکلیف رسیدن) نماز بر او واجب نشده ولی بطور کلی باید به روشهای زیر عمل کرد:
قبل از هر چیز باید بین والدین یا سرپرستان کودکان بر سر سیاست مشخص و واضح و ثابتی اتفاق نظر وموافقت وجود داشته باشد تا کودک دچار ازهم گسیختگی نگردد و درنتیجه ، تمام تلاشهای انجام شده بر باد نرود. مثلاً وقتی که مادر بچه را بادادن هدیه ای به خاطر ادای نماز تشویق کرده، نباید پدر درست در آن هنگام، بدون دلیل هدیه ای بهتر به او بدهد، بی آنکه کاری در خور تشویق انجام داده باشد، زیرا این کار باعث کوچکتر شدن تشویق مادر یا بی ارزش شدن آن می گردد. یا اینکه نباید در حالتی که مادر فرزند را به خاطر کوتاهی تنبیه کرده ، ناگهان پدر از راه رسیده ، و سعی کند با انواع وسایل او را راضی نماید.وقتی می خواهیم کودک را تشویق کنیم، باید این تشویق سریع باشد، تا کودک درک کند که کارهای او نتایجی دارد، زیرا کودک به سرعت فراموش می کند، بنابر این اگر به عنوان مثال روزی نمازهای پنجگانه را خواند، باید بلافاصله بعد از نماز عشاء هدیه دادن یا تشویق را انجام دهیم.
**مرحله ی اول: دوران اولیه ی کودکی (بین سه تا پنج سالگی):***
سن سه سالگی آغاز دوران استقلال کودک و احساس شخصیت وجایگاه در وجود اوست، امّا در عین حال، مرحله ی علاقه به تقلید نیز هست؛ و اگر هنگام نمازخواندن ما ،کودک نیز کنارمان ایستاد و خواست از ما تقلید کند، اشتباه است اگر به او بگوییم ” فرزندم لازم نیست تو نماز بخوانی، تو اجازه داری بروی وبا بچه ها بازی کنی، تا به سنّ هفت سالگی می رسی، فعلاً نماز بر تو واجب نیست”؛ باید بگذاریم طبق فطرت خویش عمل کند، و هر طور می خواهد تقلید نماید،و خود مستقل عمل کند تا استقلال خود از ما را با انجام آنچه می خواهد و دوست دارد، بدون دخالت ما تحقق بخشد(مگر اینکه خطری یا مشکلی پیش آید که ناچار به دخالت شویم)،… و اگر بچه کنار نمازگزاری ایستاد و رکوع وسجده نبرد و شروع به کف زدن کرد، باید او را به حال خود بگذاریم و چیزی نگوییم، باید این را هم بدانیم که در این سنّ و سال بچه ها از جلوی نمازگزاران رد می شوند،می نشینند، یا خود را به پشتشان آویزان می کنند، یا گاهی گریه می کنند که در اینصورت می توانیم( در صورت وجود نگرانی و نبود کسی دیگر که مواظبشان باشد)، آنها را در نماز برداریم. همچنین نباید بچه ها را به خاطر خطاهایی که نسبت به نمازگزار مرتکب می شوند تنبیه کنیم یا از خود برانیم. می توان در این مرحله سوره های فاتحه واخلاص و معوّذتین را به کودک آموخت وحفظ نمود.
** مرحله دوّم:دوران متوسط کودکی (بین پنج تا هفت سالگی)***
دراین مرحله،می توان برای کودک،با سخنان لطیف، آرام وساده از نعمت های خداوند تعالی و فضل و لطف او و محبّتش نسبت به بندگان (به همراه مثالهای گوناگون) بگوییم؛ که اینکار کودک را خود به خود به کسب رضایت پروردگار مشتاق می کند، در این دوره بیشتر باید درباره ی خداوند تعالی، قدرت او، نامهای حسنایش، و فضلی که با ما کرده و وظیفه ی ما انسانها در مقابل این همه لطف اوو ضرورت عبادت وزیبایی ، آسانی وسادگی و شیرینی آن وآثار نیک ومثبت عبادت بر زندگی انسان سخن بگوییم…. که البته همزمان با این سخنان باید، الگوی مناسبی هم موجود باشد، که فرزند کوچک ما روزانه او راجلوی چشمانش داشته و ببیند زیرا تنها دیدن پدر ومادر و پایبندی هر روزه ی آنان به پنج وقت نماز بدون هیچ ناراحتی وسختی،یا خستگی تأثیر مثبتی در دیدگاه کودک درباره ی این عبادت می گذارد، بنابر این چون اطرافیان نماز را دوست دارند او نیز آن را دوست خواهد داشت و مانند سایر عادات روزانه به آن پایبند خواهد شد. امّا برای اینکه نماز تبدیل به یک عادت صرف نشود وهمچنان در دایره ی عبادت باقی بماند،باید در کنار کارهایی که گفته شد،مختصری از عقیده را نیز به او آموزش دهیم، که در این مرحله، مناسب است کم کم داستان اسراء و معراج و فرض شدن نمازیا داستانهای صحابه ی کرام و عشق آنان به نمازرا برای کودک مرتباً بازگو کنیم. امّا هشداری که در اینجا باید بر آن تأکید کنیم این است که، نباید از شیوه ی موعظه ونقد شدید یا ترهیب وترساندن استفاده شود، و این نکته هم بدیهی است که در این سنّ تنبیه بدنی کودک جایز نیست. پس باید توانایی او را با مثبت نگری بالا ببریم و او را تشویق نماییم تا نماز به قسمتی مهمّ و اساسی از زندگیش تبدیل شود. باید سعی کنیم که آب گرم در زمستان فراهم باشد، زیرا ممکن است بچه ها از ترس آب سرد از نماز، گریزان شوند، این مورد را باید به صورت کلّی برای همه رعایت کنیم، امّا در مورد دختران،باید با کارهایی به ظاهر کوچک و ساده به آنها اظهار محبّت کنیم،چیزهایی که تاثیر فوق العاده ای دارند، کارهایی مثل دوختن یک روسری زربفت رنگارنگ گلدوزی شده شبیه روسری مادرش، و اختصاص دادن یک جانماز مخصوص به او…
اگر ملاحظه کردیم که کودک برای نماز،تنبلی می کند می توانیم اجازه دهیم که فعلاً تنها دو رکعتی نماز هایش را بخواند، تا کم کم شیرینی نماز را احساس کند و بعد به تدریج تعداد رکتهای نمازهای ظهر و عصر را به او می گوییم تا خود به خود آنها را کامل کند. همچنین می توانیم برای تشویق بچه ای که تنبلی می کند، دسته ای برای وضو گرفتن در خانه تشکیل دهیم و او را مسئول آن قرار دهیم و تمام افراد خانواده عضو این دسته ی وضو گرفتن باشند، و در وقت مقرر همه برای وضو گرفتن آماده شوند، به این ترتیب می بینیم که اجرای سیاست تمرین با کودک، کم کم جواب خواهد داد. ابتدا کودک از نماز صبح شروع می کند و روزانه آن را می خواند، بعد کم کم به نماز های صبح و ظهر عادت می کند و به همین ترتیب تمام نماز ها را در هر وقت که توانست تکمیل می کند.بعد از این مرحله، می توان او را به نماز اوّل وقت عادت داد، و سپس سنّت ها و نوافل را بر حسب توانایی و استقبالش به او یاد می دهیم. می توان در این راه از تشویق نیز استفاده کرد،البته لازم نیست که او را فقط با پول تشویق کنیم، بلکه می شود، هنگامی که او را پایبند به نماز دیدیم ( هرچند بعضی را قضا هم بخواند) او را تشویق نمود، بعد وقتی نماز را سر وقت خواند، دوباره جداگانه او را تشویق کنیم، سپس وقتی نماز را در اوّل وقت خواند، بار دیگر از او تقدیر کنیم.
باید این را به او یاد دهیم که شتافتن به سوی نماز شتافتن به سوی باغهای بهشت خداوند است، می توان(با روشهایی) اشتیاق او به کار نیک را جلب نمود مثلاً می توان گفت:”دختر عزیزم نزدیک است تو را پرواز کنان در بهشت ببینم، یا اینکه، احساس می کنم الله از تو راضی است و به خاطر تلاشی که برای نماز خواندن داری،تو را خیلی دوست دارد” . در مورد پسران ، اگر آنها را به رفتن به مسجد همراه بزرگترهایشان تشویق کنیم، باعث خوشحالی آنان شده ایم به دو دلیل یکی اینکه: همراه والدین یا سرپرست خود هستند، دوّم اینکه زیاد از منزل خارج می شوند. باید برای راحتی کودک از کفشهای بند داری که پوشیدن و در آوردن آنها وقت و صبرزیادی می خواهد ، پرهیزکنیم. لازم است که در این مرحله بعضی از احکام ساده ی نماز مانند اهمیّت دوری از نجاست،مثل ادرار و غیره،کیفیّت استنجاء ، آداب قضای حاجت، و ضرورت حفظ سلامت بدن ولباس و رابطه ی طهارت و نماز را به کودک بیاموزیم. همچنین باید وضو رابه او یاد داده و مانند (صحابه کرام) عملاً آن را با فرزندمان تمرین کنیم.
**مرحله سوم: دوران آخر کودکی(بین هفت تا ده سالگی)***
در این مرحله باید به طور کلی مواظب تغییر رفتار کودک و پایبند نبودن او به نماز باشیم، حتی اگر به ادای نماز عادت هم داشته باشند، باید دقت کنیم که دچار تنبلی، یا بی میلی به نماز نشوند. زیرا این مرحله یعنی مرحله ی تمرّد و دشوارشدن فرمانبرداری کودک که به سادگی شروع می شود، پس ما نیز به سادگی این مواظبت را انجام می دهیم. در اینجا باید با درایت وحکمت با او تعامل نموده، از سؤال مستقیم پرهیز کنیم، مثلاً نگوییم نماز عصر را خوانده ای؟ زیرا ممکن است این کار آنان را به سوی دروغ گفتن سوق دهد وادّعا کند که نمازش را خوانده است تا از آن فرار کند، در این هنگام ممکن است واکنش ما فریاد زدن بر سر فرزند به خاطر دروغ گفتن، یا چشم پوشی از موضوع در عین علم به دروغ بودن گفته ی او، باشد. که هردو اشتباهند و بهترین کار این است که او را با صیغه ی یادآوری متوجه نماز کنیم نه با پرسش مثلاً دو سه بار بگوییم: بچه ها نماز عصر! اگر در جواب گفت که من در اتاقم نماز خوانده ام، بگویید: خوب، الان اتاقت را پر از برکت کرده ای، حالا بیا باهم در اتاق من نماز بخوانیم تا اتاق من هم پر از برکت بشه! آن نمازی هم که خواندی برایت سنّت حساب می شود. باید این گفته ها را با تبسّم و آرامی بگوییم تا بار دیگر دروغ نگوید.
همچنین باید با دعوت دختران به نماز جماعت آنها را تشویق کنیم، مثلاً کافی است به دختران بگوییم:” یالاّ دخترم من می خواهم نماز بخونم، بیا با هم بخونیم.” چون دختران نماز جماعت را دوست دارند، به این دلیل که آسانتر است و تشویقی هم در آن وجود دارد. پسران را هم می توان برای نماز در مسجد تشویق نمود، چون برای کودک بعد از درس خواندن طولانی نوعی تفریح هم به حساب می آید. برای اطمینان از برگشتن او می توان این کار را به مأموریت دیگری مثل خریدن نان یا سؤال از همسایه مربوط کنیم. .. الخ در هر دو حالت: چه فرزندمان پسر باشد، چه دختر نباید تشویق و ترغیب و گوشزد کردن این نکته را (به آنها ) فراموش کنیم که پایبندی به نماز از بهترین خصوصیات اخلاقی است که ما دوست داریم و ویژگی ممتازی است که می تواند تمام مشکلات و عیب ها را بپوشاند، در این سنین کودک می تواند احکام طهارت، شمایل پیامبر صلی الله علیه وسلم و تعدادی از دعاهای مخصوص نمازرا یاد بگیرد. همچنین می توانیم روز هفت ساله شدن کودکمان را روز بسیار مهمی قلمداد کنیم و یا اصلاً به مناسبت چنین روزی مراسم خاصّی برایش بگیریم، خویشاوندان را دعوت کنیم و خانه را به شیوه ی خاصی تزئین کنیم، و نامش را مراسم شروع پایبندی به نماز بخوانیم!!
بدون شکّ این کار تأثیر بسیار مثبتی روی روان کودک خواهد گذاشت، می توان حدود یکی دو ماه قبل از برگزاری این مراسم، در خانه تاریخ اجرای آن را اعلام کنیم تا کودک بیشتر چشم انتظار این رویداد بسیار بزرگ باشد!!
در این دوره به او یادمی دهیم که هر روز نمازهایش را بخواند و در صورت فوت، آنها را قضا نماید، و بعد از اینکه دیدیم پایبند اوقات است ونماز ها را سر وقت می خواند، باید سعی کنیم، نکاز اوّل وقت را به وی یاد دهیم تا بلافاصله بعد از اذان نمازش را بخواند و آن را به تأخیر نیندازد؛ و بعد به سراغ آموزش ادای سنّت ها و بیان فضایل آنها می رویم.