احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب
لطفا در مورد احزاب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب توضیح دهید.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، به لحاظ قدمت جزو با سابقه ترین تشکل های سیاسی انقلاب است که در سال های اولیه انقلاب برای مقابله با گروه های ضد انقلاب از تجمیع 7 گروه کوچک مبارز قبل از انقلاب تشکیل شد. ولی بعد از رفع خطر ضد انقلاب در اواسط دهه 60 بر اثر بروز اختلافاتی منحل گردید. در دهه 70 عناصر چپ سازمان مجددا گرد هم آمدند و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دوم را تاسیس کردند، که در ابعاد مختلف و ماهیتا با سازمان اول فرق می کرد به نظر می رسد منظور سوال کننده سازمان دوم باشد که توضیح مختصری در باره آن داده می شود:
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى دوم در تاریخ 10/7/1370 موفق بهكسب مجوزقانونى فعالیت سیاسى در سراسر كشور گردید.هیأت مؤسس و اعضای آن عبارتند از: محمد سلامتى، بهزاد نبوى و حسین صادقى،محسن آرمین، مصطفی تاج زاده، علی باقری، فیض الله عرب سرخی، عبدالله ناصری، صادق نوروزی، محسن ترکاشوند، مسعود سپهر، سیدهاشم هدایتی، احمد رمضانیان پور، ابوالفضل قدیانی، محمد علی توفیقی و بهنام شریفی.
از شاخصه های سازمان مجاهدین دوم در مقایسه با سازمان اول می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- ضعف و تفاوت درپایبند بودن به ارزشهاى مطلوب انقلاب اسلامی،
2- تفاوت در اطاعت پذیرى از ولایت فقیه: سازمان اول در جمع، پیرو خوبى براى ولى فقیه زمان حضرت امام خمینى (ره)بود اما سازمان جدید، گرچه مدعى اطاعت پذیرى از ولایت فقیه است، اما در این خصوص، سازمان دوم اطاعت پذیری نداشت
این سازمان همراه با حزب مشارکت محوریترین گروه های دوم خردادی و اصلاح طلب در دوران اصلاحاتمحسوب می شدند که در بسیاری از مواضع و عملکردهای خود، بیشتر نقش اپوزیسیون داخلی را داشتند، ردپای اعضای سازمان در حوادث تیر 1378، نقش محوری در تحصن و خروج از حاکمیت و حضور فعال در فتنه 88 در کارنامه این گروه دیده می شود که منجر به انحلال آن، بعد از فتنه 88 گردید.
حزب مشارکت نیز از جمله تشكلهاى فعال و تأثيرگذار در عرصه سیاسی کشور بود که يك سال و اندى بعد از دوم خرداد 1376با تشويق رئيسجمهور خاتمى پا به عرصه وجود گذاشت. اين حزب در دورههاى هفتم و هشتم رياست جمهورى ضمن حمايت از دولت آقاى خاتمى در مقابل نیز از حمايتهاى سياسى، مالى و تشكيلاتى دولت تحت مديريت ايشان برخوردار بود وهمراه با عناصر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اکثریت مناصب دولتی را در اختیار داشتند.
این حزب در دوره موسوم به اصلاحات، در ميان گروههاى هجده گانه جبهه دوم خرداد به عنوان تشكل «پيشرو» به ايفاى نقش پرداخت.
حزب مشارکت در تاریخ 14 آذر ماه 1377 در شهر تهران به طور رسمی مجوز گرفت. غالب بنیا ن گذاران آن ازمسولین اجرایی دولت برآمده پس از دوم خرداد 1376 بودند که پیش از انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری در ستادهای انتخاباتی سید محمد خاتمی فعالیت می کردند. موسسین 105 نفر بودند که با صدور بیا نیه ای موجودیت حزب را اعلام نمودند. حداقل 20 نفر از آنان به عنوان بنیانگذاران اصلی محسوب می شوند که عبارتند از:
محمد رضا خاتمی،
محسن امین زاده
مصطفی تاج زاده
سعید حجاریان
هادی خانیکی
عباس عبدی
سعید پور عزیزی
مرتضی حاجی
محمد رضا عارف
حبیب الله بی طرف
نجفقلی حبیبی
معصومه ابتکار
داوود کشاورزیان
سید محمود میر لوحی
رجبعلی مزروعی
محسن میر دامادی
علی شکوری راد
سید علی خاتمی
رحمان دادمان
حزب مشارکت که آبشخور فکری آن ریشه در محافل روشنفکری التقاطی مانند حاقه کیان و نظریه های سکولاریزم های مسلمان دارد، نمونه بارز حزبی است که نقش کاتالیزور را جهت نفوذ افکار براندازانه به درون نظام ایفا نمود و سرپل بسیاری از اقدامات ضد نظام قرار گرفت که ضمن همنوايى گفتارى و اقدام عملى با مهاجمان خارجى، در عمل نوعى اشتراك در هدف با دشمنان را در پرونده خود به ثبت رسانيد.
رفتارهایی از حزب مشارکت را می توان بر شمرد که هرکدام به تنهایی ادعاهای فوق را تایید می کند. رئوس این رفتارها عبارتند از:
ـ در پيش گرفتن مقاومت و نافرمانى مدنى و تبليغ آن به همراه دشمنان خارجى به ويژه
آمريكا.
ـ تبليغ، ترويج و تهديد به خروج از حاكميت نظام.
ـ تبليغ، ترويج و تهديد به انجام رفراندوم و همه پرسى به همراه دشمنان خارجى نظام.
ـ دفاع افراطى از برخى متهمان سياسى و براندازان نظام نظير ملى ـ مذهبى.
ـ حرمت شكنى افراطى از شخصيت هاى نظام و انقلاب همانند حضرت امام و مقام
معظم رهبرى.
ـ ساختار شكنى و تبليغ و ترويج انديشه سكولاريستى جدايى دين از سياست و
تلاش براى محدود ساختن و سرانجام حذف جايگاه و اختيارات ولايت فقيه در نظام.
ـ تهديد به استعفاى دسته جمعى از سوى استانداران، معاونين وزراء، فرمانداران،
برخى از وزراء و اكثريت نمايندگان مشاركتى مجلس ششم.
ـ تضعيف اركان نظام همانند قوه قضائيه، مجلس هفتم و دولت نهم، حمله به نهادهاى
انقلابى همانند سپاه، بسيج شورايعالى انقلاب فرهنگى، دادگاه ويژه روحانيت و دیگر نهاد ها.
ـ غير دموكراتيك خواندن انتخابات نظام.
ـ. حمله مداوم به نهادهاى نظارتى همانند شوراى نگهبان و زير سؤال بردن آن.
ـ تبليغ و ترويج تن دادن به انتخابات آزاد بدون اعمال نظارت استصوابى و حتى
درخواست ناظران خارجى براى نظارت بر انتخابات.
ـ ائتلاف و اتحاد با اپوزسيون داخلى در پروژه تشكيل جبهه دموكراسی خواهى.
ـ حمايت و پشتيبانى از برخى نويسندگان و فيلم سازان دگرانديش، روزنامه نگاران و
بزرگ نمايى برخى از دگرانديشان نظير شيرين عبادى.
ـ ایجاد شبکه های اجتماعی با کمک امکانات سایبری بیگانگان جهت تغییر نظام.
ـ تشکیل جلسات و اتاق های فکر و تصمیمات ضد امنیت ملی.
ـ شرکت در پروژه جنگ نرم دشمن.
ـ.زمینه سازی برای ایجاد توهم تقلب برای اقدامات آشوب طلبانه
ـ توتاليتر، تماميت خواه، خشونت طلب، بسته، استبدادى و حداكثر خواندن نظام
جمهورى اسلامى همراه با رسانهها و دولتىهاى غربى.
ـ تبليغ و ترويج وجود حاكميت دوگانه انتخابى و انتصابى در نظام جمهورى اسلامى
ـ خوش بينى و شيفتگى به دشمنان خارجى نظام همانند آمريكا و خوش بينى به
اپوزسيون خارج نشين
ـ نقش آفرينى در ايجاد و گسترش بحرانها و اغتشاشات داخلى همانند غائله كوى
دانشگاه تهران، غائله خرم آباد و فتنه 88.
ـ. شرکت در پروژه براندازی نرم با تاسی از نظرات تئوریسین های غربی و تقلید از انقلاب های رنگین.
بر این اساس حزب مشارکت در سال های اخیر جزو ساختار شکن ترین احزاب درون نظام محسوب می شد