باور معجزه های گذشته
شبهه: همۀ معجزههای انبیا در زمانی اتفاق افتاده که هیچ امکان ثبتی مانند ضبط صدا یا تصویر وجود نداشته است؛ ازاینرو اثباتشدنی نیستند و حقیقت ندارند.
پاسخ: اولاً، معجزه آخرین راه برای اثبات ادعای نبوت یا امامت است؛ بنابراین انسانها برای فهم حقانیت یک دین و کلام معصوم نباید ابتدا به دنبال معجزه باشند؛ بلکه باید از راههای دیگر بهویژه تعقل و تفکر آن را درک کنند. معجزه بهویژه معجزههای حسی و تجربی برای کسانی است که قدرت تعقل و تفکر کافی ندارند و لذا خداوند از طریق یک کار خارقالعاده و قابلرؤیت میخواهد چنین افرادی را به دین دعوت کند. افزون بر اینکه اگر افراد حقانیت کلام معصوم را بدون تعقل و تنها از طریق دیدن معجزههای حسی و تجربی باور کنند، ممکن است با یک کار شگفتآوری که از غیرمعصوم دیدند، ایمانشان را از دست بدهند. یکی از بزرگان میفرماید: «همان تفکری که بنیاسرائیل داشتند و به حضرت موسی میگفتند ما تا چیزی را نبینیم، باور نمیکنیم، امروز دامنگیر تفکر غرب است؛ امروز نیز غرب همین را میگوید و گرفتار همین سطح نازل معرفت، یعنی معرفت حسی و تجربی است. ملتی که تنها در محدودۀ حس و تجربۀ صرف حرکت کند، آمادگی گوسالهپرستی دارد و امروزه که اساس معرفت در غرب، حسی و تجربی است، همین معضل وجود دارد و خود را نشان میدهد.»[1] به تعبیری «آنکه با عصای عمرانی ایمان میآورد، با گوسالۀ سامری ایمانش را از دست میدهد.» بنابراین برای اعتقاد به پیامبر و مفاهیم دینی نباید فقط به دنبال معجزه باشیم؛
ثانیاً، معجزه امر خارقالعادهای است که پیامبر یا معصوم برای اثبات ادعای نبوت یا امامت انجام میدهد و مردم توانایی انجام آن را ندارند. معجزۀ هر پیامبری نیز متناسب با شرایط زمانی، مکانی و اوضاع و احوال جامعۀ مخاطب اوست؛ یعنی معجزه راجع به امری است که در درک مردم برای پذیرش ادعای معصوم اثرگذارتر باشد. بنابراین نیاز نیست معجزههای پیامبران گذشته برای آیندگان و امتهای بعدی نیز ثبت و نشان داده شود؛ زیرا با توجه به شرایطی که پیامبران معجزه میآوردند، ممکن است همان معجزه در آیندگان تأثیر لازم برای اثبات ادعایشان را نداشته باشد؛ برای مثال اگر حدود چند هزار سال پیش یک انسان بدون هیچ وسیلهای از زمین بلند میشد و به پرواز در میآمد، برای آنان شگفتآور بود و در اثبات ادعای کسی که به پرواز درآمده، اثرگذار بود؛ ولی امروزه که بشر با هواپیما و وسایل دیگر میتواند پرواز کند، همان کار ممکن است تأثیر لازم برای اثبات حقانیت کلام او را نداشته باشد یا اگر در زمانهای گذشته یک نفر از اروپا با فردی در آسیا بدون هیچ وسیلۀ ارتباطی صحبت میکرد، برای اثبات ادعای او تأثیر داشت؛ ولی الان که تلفن یا فضای مجازی و اینترنت و… اختراع شده، این کار ممکن است تأثیر لازم را نداشته باشد؛ زیرا ممکن است مردم بگویند ما در آیندۀ نزدیک راز این کار را خودمان کشف میکنیم؛
ثالثاً، بر اساس بیان قبلی، هر پیامبری ـ بسته به شرایطی که در آن وجود داشت ـ معجزهای میآورد که به رفتارها و نگرشهای مردم آن زمان نزدیکتر و برای اثبات ادعایش اثرگذارتر باشد، برای مثال در زمان حضرت ابراهیم مردم دشمنان خود را با آتش میسوزاندند، معجزه ایشان این بود که به اذن الهی خودش از آتشی که نمرودیان برای او فراهم کردند، زنده بیرون آید و یا در زمان حضرت موسی سحر و جادو رونق داشت، معجزه آن حضرت مار شدن عصا، ید بیضا و شکافته شدن رود نیل است و یا در زمان حضرت عیسی که پزشکان بابت درمان بیماران، ادعای ربوبیت و یا کاهنی میکردند، معجزۀ آن حضرت شفای بیمار و زنده کردن مردگان بود. اما دوران ما که «عصر علم، حکمت، استدلال عقلی و دعوت به وسیلۀ کلام» است، معجزۀ آن نیز قرآن کریم است که تا به امروز باقی مانده و برای آیندگان نیز باقی خواهد ماند. قرآن کریم در اثبات معجزه بودنش میفرماید: «وَ إِنْ کنْتُمْ فی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کنْتُمْ صادِقینَ(بقره: 23)؛ و اگر از آنچه ما بر بندۀ خویش نازل کردیم، در شک هستید، سورهای مانند آن بیاورید و از همۀ شاهدان خود [همۀ امکانات انسانی و ابزاری] نیز دعوت کنید، اگر راست میگویید.» با توجه به اینکه عصر جدید با رشد علمی بالا همراه است، همانند معجزه در دوران گذشته، امروزه نیز قرآن کریم به عنوان معجزۀ زنده وجود دارد و حجت را بر همگان تمام کرده است و اگر کسی اهل علم و دانش باشد، با دیدن و تدبر در قرآن میتواند به حقانیت دین پی ببرد.
[1]. عبدالله جوادی آملی «سخنان جوادی آملی در دیدار تهیهکننده، کارگردان و برخی از عوامل سازندۀ سریال موسی کلیمالله»، دسترسی در: خبرگزاری رسمی حوزه http://hawzahnews.com/detail/News/405343.