با اطرافیانم تندخو شدم و چار افسردگی
سلام.
من چند وقتی است که اطرافیانم تندخو شدم و چار افسردگی در این باب که این افراد ارزش تلاش برایشان را ندارد .
این فکر من از اینجا نشأت میگیرد که من در واحد فرهنگی پایگاه فعالیت زیادی داشتم و برای تغیر اعضا؛ فکر،کار و تلاش زیادی میکردم، اما از روزی که من جدی شروع به فعالیت کردم رفتار بعضی از افراد با من عوض شد و در مقابل من موضع گرفتن و شروع به تخریب من در پایگاه کردن به صورتی که فقط پشت سر من صحبت ها بود و من نمیتوانستم از خود و تفکراتم دفاع کنم چند وقتی است که کلا از کار در پایگاه مأیوس شدم.
لطفآ راهنماییم کنید.
سلام دوست عزیز؛ ضمن تقدیر از زحمات شما بنظر می رسد مشکل شما در نوع مدیریت شماست که نتوانستید بین مدیریت و رفاقت ودوستی را جمع کنید از دوحال خارج نیست یا شما ظرفیت لازم را برای مدیریت نداری ونصمیمات مناسب ودرستی نمیگیری که سبب شده نگاهت به دوستانت عوض بشه و رفتارت تغییر کنه که دوستانت از تو رنجیده بشن ویا اینکه شما درست عمل کردی ولی دوستان وهمکاران نمیتونند موفقیت شما رو ببینند ولی گمان میکنم مورد اول درست باشه که اشتباه از رفتار شماست بدلیل اینکه خودم هم احساس میکنم افسردگی گرفتم بنابر این سعی کن ضمن انجام درست وظیفه ت رفتارت هم با دوستانت با مهربانی همراه باشه و احساس خود برتر بینی رو از خودت دورکنی و با دوستان وهمکارانت هم صمیمی باش اینطور هم خداپسندانه تره وهم بوظیفه ات عمل کردی