عزم، رکن بنیادی سلوک
عزم چیست؟
عزم و اراده: عزم رکن بنیادی سلوک است. عزم آن نیروی خدادادی است کهاستواری و استحکام آدمی را تضمین می کند. امام کاظم(ع) در دعای ۲۷ رجب، به اهمیت عزم در سلوک الهی، اینگونه تصریحنموده اند: (خدایا!) من حقیقتاً دانستم؛ بهترین توشه روندگان به درگاهت؛ بهترین زاد راه قاصدان کویت، تصمیم جدی و ارادهراسخ است. اراده راسخی که تحت اختیار توست. (خدایا!) با تصمیم جدی با تو مناجات می کنم، (و قد علمت ان افضل زادالراحل الیک عزم اراده یختارک بها؛ حاج شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۲۵۴)
عزم چیست؟ تصمیم جدی و قطعی و بی بر و برگرد را عزم گویند. خصوصیت عزم این است که به انسان حالتمی دهد و او را بی قرار، واله و شیدا می سازد. همچون کسی که می خواهد مسافرتی برود، شب پیش از سفر از خواب می پرد.عزم در سیر و سلوک نیز اینگونه است. سالک بوسیله عزم، بدون اینکه اعمال زیادی را انجام داده باشد، مراتبی درونی را طیمی کنند. امام علی(ع) درباره ویژگی های پرهیزکاران می فرماید: «روز را به شب می رساند در حالی که همواره سپاسگزار است . شبرا بروز می کند در حالی که همواره با یاد حق به ذکر مشغول است (ذکر در واقع مطابق بودن اعمال با گفتارهای قرآن است)،(یمسی و همّه الشکر و یصبح و همّه الذکر، یبیت حذرا و یصبح فرحاً). در ادامه می فرماید: شب را به پایان می برد در حالی که از غفلت خویش نسبت به حق می ترسد و روز را با شادی اعمالخوب که انجام می دهد به پایان می برد، (نهج البلاغه، خطبه همام یا متقین) تقویت دیگر اصول و ارکان سیر و سلوک مانند: ایمان، صداقت، خویشتن داری و … به تقویت عزم بستگی دارد. دوام و قواماین اصول به عزم است.
بسترهای عزم: عزم نعمت و برکتی است که تنها بسترهای مهیا و آماده،فرودگاه و نزولگاه آن است. عزم در جان هایی ساکن می شود که از قیود شهوت پرستی، هوامحوری و شیطان مداری رها شدهباشد. امیر بیان، حضرت علی(ع) در نهج البلاغه، به صراحت تمام فرموده اند که: «و لا تجتمع عزیمه و ولیمه؛ عزم و اراده برایرسیدن به کمال و مقامات عالیه با سور چرانی و راحت طلبی سازگار نیست!» (میزان الحکمه، ج ۱۲۹۲۰ به نقل از نهجالبلاغه، خ ۲۴۱). بعد در ادامه می فرمایند: چه بسا خواب های شب که تصمیم های روز را از بین برده، و تاریکی های فراموشی که همتهای بلند را نابود ساخته است.»