موانع امر به معروف و نهی از منکر
سوال:موانع امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
پاسخ: امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: کسی که منکری را ببیند و در حالی که قدرت دارد با آن مبارزه نکند، او دوست دارد که خدا نافرمانی شود و کسی که نافرمانی خدا را دوست داشته باشد، در مقابل خدا به دشمنی و ستیز برخاسته است.
متأسفانه با وجود اهمیت و آثار و برکاتی که امر به معروف و نهی از منکر دارد، حتی در این زمان که به برکت جمهوری اسلامی این همه امکانات فرهنگی تبلیغی در دسترس است، باز آن گونه که باید به این واجب الهی توجه نمیشود.
در بررسی علل این بی مهری، به سه عامل اساسی برمیخوریم که به طور فشرده یادآور میشویم:
۱. ترس
عده زیادی به دلیل ترس از به خطر افتادن جان و مال و پست و مقام خود، شانه از زیر بار این مسۆلیت خالی میکنند و از ترس این که مبادا حقوق و مزایا و میز ریاست را از دست بدهند، در برابر بی عدالتیها و فسادهایی که در اجتماع و یا در ادارات دیده میشود، اعتراضی نمیکنند و از امر به معروف و نهی از منکر دوری مینمایند.
این قبیل خصلتهای ناپسند، ناشی از ضعف ایمان به خداست، چرا که انسانهای مومن به جز خدا، از کسی نمیترسند و اندوهگین نمیشوند. آنان بر اساس پیامهای خداوند که فرمود: (به هر کس هر آنچه را بخواهد میبخشد (ذاریات (۵۱) آیه ۲۲) و (به هر کس بخواهد سودی رساند، کسی را یارای باز داشتن آن نیست)، (یونس (۱۰) آیه ۱۰۷) همه چیز را به دست خدا میدانند و معتقدند همان طور که امام علی (علیه السلام) فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر، نه مرگی را نزدیک میکند و نه رزق و روزی انسانی را کاهش میدهد.(نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، خطبه ۱۵۶)
۲. طمع
عدهای به دلیل طمع و زیاده خواهی، امر به معروف و نهی از منکر نمیکنند. با این که حق و حقیقت و حق گو و حق جو را میشناسند، در عین حال در مقابل آن جبهه گیری میکنند و با باطل و ستم کار برای رسیدن به ثروتی بیشتر یا مقامی بالاتر، همراه میشوند.
دین داری با طمع ورزی، سازش ندارد. امام حسین (علیه السلام) در وصیت خود چنین نوشتند: (انگیزه قیام من، هوا و هوس و زیاده خواهی و تمایلات بشری نیست، من نمیخواهم فساد به پا کنم و یا ستمگر باشم; بلکه هدف من، اصلاح امت جدم است و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.) (تاریخ طبری، ج ۶، ص ۱۹۷)
۳. اندیشهها و باورهای غلط
گاهی افراد برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتهای اجتماعی، به توجیه گناه یا تطهیر گناهکار میپردازند. قرآن کریم درباره عدهای که از شرکت در جنگ احزاب خودداری کردند و بهانه آوردند که خانههای ما حفاظ ندارد و ناموسمان در امان نیست، میفرماید: (و گروهی از آنها از پیامبر رخصت طلبیدند، گفتند: خانههای ما را حفاظی نیست، خانههایشان بیحفاظ نبود، میخواستند بگریزند. ) (احزاب۳۳) (آیه ۱۳)
امروزه افراد زیادی را میبینیم که با روشهای نامربوط سعی دارند سکوت خود را در برابر منکرات توجیه کنند؛ مانند این که میگویند: هر کس را در گور خودش میگذارند، جوان است بگذار خوش باشد، صلاح مملکت خویش خسروان دانند، خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند و نظایر آن.
سر باز زدن از این واجب الهی، جنگ با خداست. امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: کسی که منکری را ببیند و با آن مبارزه نکند، در حالی که قدرت دارد، او دوست دارد که خدا نافرمانی شود و کسی که نافرمانی خدا را دوست داشته باشد، در مقابل خدا به دشمنی و ستیز برخاسته است. (مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۷)
و حالا این نوشتار را با دو سوال از محضر مبارک آیة الله مکارم شیرازی (دام ظله) که درباره امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده است به پایان میبریم:
سوال: ۱ـ گاهی که در تاکسی یا اتوبوس سوار میشویم راننده نوار موسیقی زن روشن میکند اگر انسان بداند با تذکر وی ممکن است نوار را خاموش کند اما بعد از پیاده شدن وی دوباره روشن میکند وظیفهاش چیست؟
۲. بعضی رانندههای اتوبوس عنوان میکنند که اگر نوار گوش نکنند خوابشان میبرد در این حالت وظیفة انسان چیست؟
ج۱ـ باید تذکر دهد و به وظیفه نهی از منکر با زبان خوش توأم با ادب و منطق عمل کند.
ج۲ـ باید آنها را توجیه کرد که برای این منظور از نوارهای مشروع استفاده کنند.