طلوع ستاره‏ تابناک ولایت، خورشید عدالت، فرزند ایمان، مهبط انوار رحمان، مفسر بزرگ آیه‏ های قرآن، حضرت امام علی النقی (ع) تهنیت باد
( من کنت مولا فهذا علی مولا ) حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان ا عرشیان و فرشیان است ، محضر شما و همه ی شیعیان تبریک و تهنیت عرض می نمایم
logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4logo-new-javabgoo4
  • صفحه اصلی
  • موضوعات
    • اخلاق
    • اعتقادات و کلام
    • تاریخ
    • دفاعی
    • سبک زندگی
    • سیاسی
    • عرفان و تصوف
    • فقه اهل سنت
    • فقه واحکام
    • قرآن و عترت
    • مراجع عظام
    • مشاوره‌
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • ورود
پژوهشگاه امام صادق (ع)
✕
  • شما اینجا هستید
  • مطالب
  • فقه واحکام فقه و سیاست
  • ناعادلانه بودن حق طلاق برای مرد

ناعادلانه بودن حق طلاق برای مرد

دسته بندی ها
  • فقه و سیاست
برچسب ها

شبهه: در فقه و احکام اسلامی زنان هیچ اختیاری برای طلاق ندارند، ولی مردان دارای اختیار کامل هستند، این حکم کاملا ناعادلانه است و با هیچ عقل و منطقی سازگاری ندارد.

 

پاسخ:

 

اوّلا، این گونه نیست که تنها مرد حق طلاق دادن زن را داشته باشد، بلکه زن نیز می‌تواند هنگام عقد این حق را برای خود قرار دهد. امام خمینی (ره) در پاسخ به پرسشی در این زمینه می‌گویند:

 

«براى زنان محترم، شارع مقدس راه سهل معين فرموده است، تا خودشان زمام طلاق را به دست گيرند؛ به اين معنى كه در ضمن عقد و نكاح اگر شرط كنند كه وكيل باشند در طلاق به‏صورت مطلق؛ يعنى هر موقعى كه دلشان خواست طلاق بگيرند و يا به صورت مشروط، يعنى اگر مرد بدرفتارى كرد. يا مثلًا زن ديگرى گرفت زن وكيل باشد كه خود را طلاق بدهد، ديگر هيچ اشكالى براى خانم‏ها پيش نمى‏آيد و مى‏توانند خود را طلاق دهند ….».[1]

 

ثانیا، روشن است که دادن اختیار طلاق به مرد با توجه آن که زنان بیشتر احساسی عمل می‌کنند، عاقلانه‌تر است؛ طبیعت و فطرت احساسی بودن زنان سبب می‌شود که با کوچکترین اختلاف خانوادگی و حتّی با تحریک دیگران زود به قضاوت بنشینند و تصمیم به طلاق بگیرند و بنیان خانواده را که اساسی‌ترین نهاد اجتماعی است، نابود کنند. البته ممکن است مواردی هم پیدا شود که مردان احساسی‌تر عمل کنند ولی باید این نکته را در نظر گرفت که آنچه اسلام به عنوان یک حکم بیان می‌کند نشأت گرفته از یک نگاه کلّی است؛ به این معنا که با توجه به ماهیت کاری که خداوند به مرد و زن سپرده، غالبا در مردان عقل بر احساس غلبه دارد و در زنان احساس بر عقل غلبه دارد وگرنه هر دو هم عاقل هستند و هم احساس دارند. بنابراین سپردن اختیار طلاق به دست مرد با توجه به غلبه بعد عقلانی و حزم و دوراندیشی او بهترین و عاقلانه‌ترین راه است.

 

ثالثا، اگر در زندگی خانوادگی مردی به همسر خود ستم کند و حاضر نباشد که رفتار خود را اصلاح نماید یا قادر نباشد که زندگی زن را متناسب با جایگاه اجتماعی و شأن عرفی او تأمین نماید، در این صورت زن می تواند به دادگاه اسلامی مراجعه کند تا قاضی حتی با وجود  مخالفت مرد، زن را طلاق داده و آزاد نماید.

 

 

 

[1].  سید روح الله خمینی، سيماى زن در كلام امام خمينى، همان، ص 171.

تعداد بازدید: 93
اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

14 اسفند, 1402

دين برای اصلاح ایمان و اعتقادات انسان است نه عهده دار امور سیاسی !


مطالعه کامل
14 اسفند, 1402

رسالت دين، رهانيدن سياست از وابستگى به اديان است نه حكومت


مطالعه کامل
13 اسفند, 1402

تعیین نوع حکومت به خواست مردم


مطالعه کامل
13 اسفند, 1402

استبداد جمهوری اسلامی


مطالعه کامل
مرکز جوابگو

مرکز جوابگو ، با هدف جوابگویی دینی و تخصصی راه اندازی گردیده است و با بهره گیری از اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه در ده گروه تخصصی پرسش‌های مخاطبان جواب می دهد ..


بیشتر بخوانید
تمام حقوق مربوط به پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق علیه السلام می باشد
    پژوهشگاه امام صادق (ع)