حضور قلب در نماز
چه كنيم كه به هنگام نماز حضور قلب داشته باشيم؟
با سلام دوست عزیز راه های ایجاد حضور قلب عبارتند از :
1- تقوا
شهید مطهری در کتاب «آزادی معنوی» آورده است: حضور قلب در نماز مرتبه دوم تقواست که آن تسلط و حفظ فکر و ذهن و خیال است.( آزادی معنوی، ص 95)
باید دانست این مرحله دوم تقوا بسیار سختتر و مشکلتر است از مرتبه اول (که حفظ اعضاء و جوارح) است. به تعبیر روایت حفظ فکر و خیال همان قدر سخت است که مواظب باشیم پر پرنده ای که به شاخه ای آویزان است لرزش نداشته باشد.( مثل القلب کمثل ریشه فی الفلات تعلقت فی اصل شجرة یقلبها الریح ظهرا البطن: نهج الفصاحه، و جامع صغیر ج1، ص 102)
2- انتخاب زمان و مکان مناسب
همان طور که حالات درونی انسان بر او اثر گذار است محیط بیرون نیز بر آدمی تأثیر زیادی دارد.
بهترین وقت نیز توسط خود خدا انتخاب شده است و آن اوقات فضیلت نماز است و اگر کسی این اوقات را به نماز اختصاص دهد هم از لحاظ معنوی بهترین ساعت را انتخاب کرده و هم میداند که در این ساعت کاری ندارد به جز خواندن نماز. اما کسی که هر از گاهی در ساعتی نماز میخواند معلوم است که چون آن ساعت مال نماز نیست نمیتواند حواس خود را از دیگر کارها منصرف کند.
3- توجه به اذکار و معنای اذکار
اگر کسی نداند که چه میگوید معلوم است نسبت به سخن خود حضور قلب و فکر ندارد و تنها مانند ضبط صوتی بدون درک و احساس عمل میکند که تنها واگویه هایی را بیان میکند. به همین خاطر است که قرآن سفارش زیادی به تدبر در معنا کرده است.
4- نماز وداع خواندن
در حدیثی از پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه واله و سلم آمده است: مانند کسی نماز بخوان که گویا آخرین نماز خود را میخواند زیرا نمازی که تو را به خدا نزدیک میکند؛ نماز این گونه است.( میزان الحکمه، ج2، ص 1629) یا به تعبیر امام صادق (علیهالسلام) مانند کسی نماز بخوان که میترسد بعد از نماز به دنیا بر نگردد.( همان)
6- توجه به نیازهای انسان
علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای معنوی زیادی نیز انسان را احاطه کرده است. بعضی از این نیازها عبارت است: هدایت، عبادت، آرامش، امنیت و … همهی این نیازها در پرتو نماز برآورده میشود. مثلاً نماز، آرامش حقیقی و پایداری نصیب انسان میکند زیرا نماز بالاترین یاد خداست (طه/ 14) و به تصریح قرآن آرامش تنها با یاد الهی ایجاد میشود.
7- توجه به نمازهای الگو
وصف حضور قلب اولیای خدا را در نماز بسیار شنیدهایم؛ مثل ماجرای کشیدن تیر از پای مبارک امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در نماز با اینکه میگویند: فرزند امام سجاد(علیهالسلام) از پشت بام افتاد، اما ایشان با وجود شیون و زاریها، تا وقتی نمازشان تمام نشد متوجه موضوع نشدند.